سلام دوستان، مهناز هستم، همسفر.
گاهی اوقات در زندگی و در کارهای روزمره، مشکلات و گرههایی پیش میآید که به خیال ما، راهی برای بازگشایی و حل آنها نمیبینیم و دست به دعا میشویم. گاهی اوقات چلهنشینی میگیریم و روزه سکوت میگیریم و پیش دعانویس میرویم تا بتوانیم این گره و مشکل را باز کنیم. ولی خوب، هیچ راهی بهتر از راه صراط مستقیم نیست. مثل زمانی که بدهکار هستیم و میآییم روزه سکوت میگیریم، خوب این هیچ کاری انجام نمیدهد. فقط باید ما کار و تلاش کنیم تا بتوانیم بدهی خود را پرداخت کنیم؛ این میشود صراط مستقیم. صراط مستقیم بهترین و کوتاهترین راه برای حل مشکلات است و باید در مورد هر مشکل فکر کرد تا بتوانیم راه درست را پیش برویم.
گاهی اوقات هم برای باز کردن گره مشکل، ما به سمت دعانویس میرویم تا بتواند مشکل ما را حل کند، خوب این یکی از بزرگترین اشتباهات است. ما میآییم و به آن طرف اجازه میدهیم (به دعانویس، اجنه و شیاطین و...) که وارد زندگی و حریم خصوصی ما شوند. آنها دشمن انسانند و رقیب انسانها هستند، تضاد هستند و زندگی ما را نابود میکنند و افکار ما را خراب میکنند. یا همین انرژیدرمانیها که از آن طریق میخواهیم مشکل را حل کنیم، خوب این هم اشتباه است. ما نباید پرده زندگی شخصی خود را برای همه باز کنیم، این کار زندگی ما را نابودتر میکند و مشکلات را بیشتر. باید خودمان بفهمیم که این باعث میشود از نظر روحی دچار نوعی توهم شویم، مثل یک مصرفکننده شیشه که با مصرف شیشه دچار توهم میشود.
ما باید بدانیم که خروجی این کارها چیست؟ این کارها تعادل ما را از بین میبرد و دیگر نمیتوانیم خودمان را کنترل کنیم. همچنین آداب و معاشرت را از بین میبرد. این خودش نوعی فضولی و دخالت کردن و تجسس کردن است که خودمان وارد زندگی خودمان کردهایم. و همچنین، این کارها را نباید در زندگی دیگران هم انجام داد. ما باید ظرفیت هر چیزی را داشته باشیم و ظرفیت طرف مقابل را همیشه بسنجیم؛ حتی ظرفیت خواهر، برادر و خانواده. این ظرفیت در همه کارها باید رعایت شود، از محبت کردن گرفته تا بخشیدن مال و اموال و... گاهی اوقات به فردی بیش از حد محبت میکنیم و طرف مقابل ظرفیت محبت را ندارد و این را وظیفه ما میداند. مسئله ظرفیت در خیلی از مسائل زندگی باید در نظر گرفته شود تا بعداً کدورتی بین افراد پیش نیاید.
سلام دوستان، زهرا هستم، یک همسفر.
انسان گاهی در مخمصه میافتد و همه درها به رویش بسته میشود و چارهای برایش نمیماند. گاهی نیز برای حل مشکلات، راههای میانبری را انتخاب میکند؛ مثل چلهنشینی یا رفتن پیش دعانویس. بین ما و دیگر موجودات، خداوند پرده و حجابی قرار داده است تا آنها نتوانند وارد حریم ما شوند، اما وقتی به دعانویس مراجعه میکنیم، بهصورت کتبی یا شفاهی به آنها اجازه میدهیم که وارد حریم ما شوند و ما را نابود کنند، زیرا اجنه دشمن انسان هستند و در مقابل او قرار دارند. کابوس، زاییدهی رفتار و کردار خود ماست و با دعا و اینگونه کارها از بین نمیرود. شاید برای مدتی نباشد، ولی مانند خاکستر زیر آتش است. ما باید با تزکیه و پالایش، آنها را از درون از بین ببریم. مشکل را باید حل کرد و کوتاهترین راه، همان صراط مستقیم است و هیچ راه دیگری وجود ندارد.
مشکلاتی که برای ما به وجود میآید، به خاطر رفتار و کردار خودمان است. با انسانها باید طبق ظرفیتشان رفتار کرد؛ همانطور که برای مال باید ظرفیت داشته باشیم، برای محبت نیز باید ظرفیت را در نظر بگیریم. القائات منفی همیشه با ما هستند، اما نباید به آنها فکر کنیم. یکی از بدترین بیماریها، بدخواه دیگران بودن است که انسان را نابود میکند. میگویند: «عِنان مال خویش از دست مده، که باز ستادن کم از گدایی نیست».ما نباید اختیار مال و اموال خود را بیدلیل به دیگران بدهیم. برخی رفتارها ما را بیشخصیت میکند، مثل دخالت در کار و امور دیگران یا سرک کشیدن در گوشی دیگران که شخصی است. باید حتماً به این مسائل کوچک توجه کنیم.
بیش از حد معمول پرداختن به مسائل عبادی، در حالی که به مسائل انسانی توجه نکنیم، کار متعادلی نیست. تعادل در همه چیز جزو واجبات است. ما در بعضی کارهایمان هنوز دچار نقص هستیم، مثل اینکه نمیتوانیم سر ساعت خاصی بخوابیم و بیدار شویم (حداکثر ده شب بخوابیم و پنج صبح بیدار شویم). قاضی باید حکمی بدهد که قابل اجرا باشد. مثلاً ما باید به فرزند یا همسرمان حکمی بدهیم که بتوانند اجرا کنند و دور از تصور نباشد. برای مثال، در عرض یک ساعت نمیشود ۴۰ کیلو وزن کم کرد! در اینجا حکم خداوند، یعنی فرمان خداوند است که باید به آن راضی باشیم و عمل کنیم. باید خود، جویندهی حل باشیم. هر مشکلی که برایمان پیش میآید، حتی اگر ساعتها دربارهاش فکر کنیم، خواهیم دید که راهحل بیشتر مسائل برای ما آشکار میشود. یکی از مسائل مهم، توجه به حسهاست. ما باید روی حسهای درونی کار کنیم، چون آنها روی حسهای بیرونی ما تأثیرگذارند.
وقتی با کسی صحبت میکنیم، به چهرهاش نگاه کنیم تا ببینیم از حرف ما ناراحت نشده است. نباید در ذوق کسی بزنیم یا به اصطلاح با نوک شمشیر با دیگران صحبت کنیم. برای اینکه بتوانیم در کارهایی که وقفهای در آنها ایجاد شده، توفیق پیدا کنیم، باید برای مدتی آن کار را رها کرده و به کار دیگری بپردازیم تا فکر و اندیشهمان قوت پیدا کند. بدون سلاح نمیتوان کاری انجام داد. گاهی سلاح ما پول، قلم یا حتی افکار و اندیشه است. باید اسباب یک کار را فراهم کنیم، صبر و تلاش کنیم. گاهی بعضی از افراد میگویند: «خدایی که ظلم را میبیند و کاری نمیکند را قبول نداریم»، اما نمیدانند نیروهای منفی نقش مکمل در زندگی ما دارند و حضورشان الزامی است. مانند تماشای یک فیلم سینمایی که اگر نقطهی منفی نداشته باشد، هیچکس آن را تماشا نمیکند. و در پایان، نکتهی آخر این است که همه چیز، محور و کلید خودِ ما هستیم. انسانهای جاهل، دیگران را مقصر میدانند، اما انسانهای آگاه میگویند: همه چیز به خود ما بستگی دارد و برای حل مشکلاتشان چارهاندیشی میکنند.
منبع: سیدی «دعا نویس »
نویسنده:همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون دوم) و همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون اول)
رابط خبری: همسفر راضیه رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون دوم)
ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سنایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
69