English Version
This Site Is Available In English

بالاترین فرکانس شکرگزاری است

بالاترین فرکانس شکرگزاری است

جلسه سوم از دوره پنجم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره‌۶۰ نمایندگی بیستون کرمانشاه با استادی دستیار اسیستانت همسفر فریبا، نگهبانی راهنما  همسفر سهیلا و دبیری همسفر الهه با دستور جلسه «OT و DST» در روز دوشنبه ۵ آبا‌ن‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۳:۳۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
از ایجنت، مرزبانان شعبه بیستون کرمانشاه و نگهبان لژیون سردار همسفر سهیلا، دبیر و خزانه‌دار همسفر الهه و همسفر اکرم بابت فراهم‌کردن فرصت خدمت و آموزش صمیمانه تشکر می‌کنم و از خداوند برای حضور دوباره در شهری که سال‌هایی از زندگی‌‌ام را در آن گذرانده‌ام، سپاسگزاری می‌کنم. زمانی این کوچه‌ها برایم تاریک بود، اما به برکت کنگره۶۰ روشنایی در آن تابیده و بسیاری از انسان‌ها از تاریکی نجات یافته‌اند. استاد تأکید کردند که باید همیشه شکرگزار مهندس دژاکام باشیم که مکانی را بنا کردند تا افراد به حال خوش و رهایی برسند. موضوع دستور جلسه «OT و روش DST» بود. OT (Opium Tincture) داروی شفابخشی است که همراه با روش علمی و تدریجی (DST) باعث وقوع معجزه درمان اعتیاد شد. روشDST نخستین روش علمی و کاربردی در جهان است که توسط مهندس ابداع شد و پایه آن بر قوانین هستی و کاهش تدریجی استوار است.

پیش از روش DST شربت OT وجود داشت، اما اثر درمانی‌اش آشکار نبود، زیرا «آبروی OT به DST است». این روش نه‌تنها برای درمان اعتیاد، بلکه برای ترک سیگار، درمان چاقی و حتی اصلاح بسیاری از رفتارها و ارزش‌ها مؤثر بوده است. آقای مهندس با بخشندگی، این روش را فقط برای خود نگه نداشتند و آن را در اختیار جهانیان گذاشتند تا همه بتوانند رها شوند. فلسفه DST نیز از بخشش می‌آید؛ تا زمانی‌که انسان نبخشد، به خویشتن خویش و تعادل نمی‌رسد. مثلث DOD (دارو، زمان و مقدار مناسب)، این ۳ اصل رمز موفقیت در سفر درمان است؛ زیرا تنها در مسیر تدریجی و با بخشش درونی، بدن شروع به ترشح مواد شبه‌افیونی طبیعی می‌کند. با عضویت در لژیون سردار و مبلغ ۵۰۰ هزار تومان، ارزش مادی چندانی ندارد، بلکه هدف بیدارشدن دل‌ها و درک بخشش و یاری دیگران است.

در ادامه استاد از تجربه شخصی خود گفتند: روزی که مسافرشان به کمپ رفت و ایشان با بغض و گریه به دیدارش رفتند، زندگی‌شان در تاریکی بود، اما امروز، به لطف کنگره، همان انسان‌ها که در خرابه‌ها بودند، اکنون در مکان مقدسی قرار دارند، به‌جای مواد، قرآن و خودکار در دست دارند و با شال و احترام شناخته می‌شوند. استاد تأکید کردند که این تحول قیمتی ندارد و باید شکرگزار خدا و مهندس باشیم. آنچه در کنگره رخ داده، تغییر از دنیای بی‌محبتی و تاریکی به دنیای عشق، آگاهی و خدمت است. حال بد همسفران از بیرون نیست، از درون است. باید درون را آباد کنیم، ببخشیم، خدمت کنیم و پشت سر الگوی خود، مردی که سالم‌ترین انسان روزگار است، حرکت کنیم تا به تعادل و عشق واقعی برسیم.

تمام دنیای من تاریک بود، درون من تاریک بود و تخریب داشتم، اما امروز خدا را شکر می‌کنم؛ زیرا خداوند به واسطه‌ چه کار خیری، کنگره را سر راه من قرار داد و من راه رهایی را دیدم. آیا حرکت کردیم، آیا بهای آنچه را که به دست آوردیم پرداختیم؟ کائنات بسیار هوشمند هستند. اگر من نام نیک می‌خواهم، اگر جایگاه می‌خواهم، باید بهایش را بپردازم. یادمان باشد آقای مهندس چه لطف بزرگی در حق ما کردند؛ از زندگی و از همه‌چیزشان گذشتند، به خاطر زندگی من و دختری که در این زندگی حیران و سرگردان بود؛ دختری که دوست نداشت کسی پدرش را ببیند، اما امروز پدرش شده عشق زندگی‌اش. آقای مهندس در سی‌دی «هیچی» فرمودند: «اگر ما بتوانیم مسئله‌ مادیات را حل کنیم، به سرزمین اشراق می‌رسیم.» سرزمین اشراق چیست؟ یعنی نور را با چشم دلت ببینی و قلبت آن‌قدر باز شده باشد که جایگاه نور شود. دیدن نور با چشم دل، راهی سخت؛ اما زیباست. یکی از راه‌های رسیدن به آن، لژیون سردار و تمرین بخشش و بخشندگی است؛ این‌که بتوانم صفت بخشندگی، اولین صفت خداوند را در خود جاری کنم.

ما نمی‌توانیم ذات خداوند را داشته باشیم، اما می‌توانیم صفات او را در درونمان زنده کنیم. چرا که روح خداوند در درون من است؛ خداوند از رگ گردن به ما نزدیک‌تر است، یعنی هرکدام از ما خداوند را در درون خود داریم. خدا در آسمان، زمین و سبزه‌زارها نیست که بخواهیم به دنبالش بگردیم؛ خدا در درون من است، به شرطی که به عشق برسم. بچه‌هایی که در لژیون سردار هستند، بسیار زرنگ‌اند؛ چون از ۲ منبع انرژی می‌گیرند: یکی از لژیون خودشان و دیگری از لژیون سردار. خیلی‌ها مبلغی می‌دهند و می‌روند، مانند کسی که بذری را می‌کارد و آن را به امان خدا رها می‌کند، اما من باید بذرم را شکوفا کنم، آب بدهم، غذا بدهم تا رشد کند. لژیون سردار همین کار را می‌کند. شما ماهی یک‌بار بذرتان را پرورش می‌دهید و مالی را که بخشیده‌اید، به آن جهت می‌دهید، حرکت می‌دهید و ماندگارش می‌کنید. چرا؟ چون مانند آقای مهندس، از خودتان اثری جاودان به‌جا می‌گذارید.

خدا را شکر می‌کنم که نزدیک گلریزان هستیم. وقتی به اینجا آمدم، حسی از تازگی و بوی خوش عید به من دست داد. عید ما کنگره‌ای‌ها، گلریزان است. ان‌شاءالله با تمام توان بدرخشیم و یادمان نرود چه عهدی با خدا بسته‌ایم. شب‌هایی بود که با بغض و زاری تا سحر از خدا خواستیم ما را نجات دهد و خدا معجزه‌ای کرد و کنگره را سر راهمان قرار داد. امروز، روز وفای به آن عهد است. جشن گلریزان، جشن شکرگزاری است؛ شکرگزاری برای حال خوب، برای آرامش، برای رهایی مسافران و برای تمام نعمت‌هایی که در کنگره به ما رسیده است. من می‌خواهم در گلریزان شرکت کنم؛ چرا که بزرگ‌ترین انرژی و بالاترین فرکانس، فرکانس شکرگزاری است، اگر من شکرگزار خداوند باشم، او تمام نعمت‌هایش را به سوی من سرازیر می‌کند، زیرا من لایق آن نعمت‌ها هستم. ان‌شاءالله دست در دست هم، خداوند به تک‌تک ما توفیق دهد تا در این عهدی که بستیم و در مسیر اهداف کنگره‌۶۰ حرکت کنیم و به حال خوش برسیم.

تایپیست، ویرایش و عکاس: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر حمیرا (لژیون دوم)
ارسال: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون پنجم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بیستون کرمانشاه

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .