سومین جلسه از چهل و دومین دوره کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ شعبه نیما یوشیج بهشهر به استادی مسافر محمد، نگهبانی مسافر بابک و دبیری مسافر علی با دستور جلسه (OT، روش DST) در روز سهشنبه مورخ 1404/08/06 رأس ساعت 17 آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر. سپاس از خداوند بزرگ و جناب مهندس بابت این روز و این لحظه که باحال خوشی در این جایگاه قرار گرفتم و این را مدیون ایشانم. اینکه در چه حالوروزی بودم والان در چه شرایطی هستم. بهراحتی میتوانم برای شما صحبت کنم. اگر بخواهم از دوران تخریب خودم بگویم اوضاع بسیار بدی داشتم. شکر میکنم خداوند را که در وضعیت مطلوبی قرار دارم. از راهنمای خوبم تشکر ویژه میکنم که زحمات زیادی برای من کشیدند و نهایتاً از خدمتگزاران شعبه تشکر میکنم افرادی که در این هفته در واحد اوتی زحمات زیادی میکشند.
در مورد دستور جلسه، قبل از اینکه بخواهم در مورد روش ابداعی مهندس بگویم، خیلی از درمانگران و اندیشمندان سعی کردند در مورد معضل اعتیاد بتوانند راهکار مساعدی بدهند و آن را حل کنم، روشهای زیادی ابداع شد ولی متأسفانه نتیجهای نداشت و درعینحال به روند اعتیاد در جامعه دامن زد طیف جدیدی از معتادان به جامعه گسیل داشت. مثل متادون درمانی که تخریب بسیار بالایی دارد. آنقدر آخرین بالاست که خودم در این روش مثلاً درمانی حدود ماه با این مخدر و روال درمانی آن سر کردم و درد فراوانی برای من به همراه داشت. اصلاً پاسخگوی من نبود و جز تخریب بیشتر برای من چیزی به همراه نداشت.
روشی که مهندس ابداع کردند. روش dst و اوتی. خب اینها مکمل هم هستند. مهمترین مسئلهای که مهندس در این روش نگاشته سه مولفه اصلی درمان است. جسم روان و جهانبینی. اگر بخواهم از تجربهی خودم در سفر اول بخواهم بگویم. در این روش درمانی مشکل جسمی نداشتم و اینجا این موضوع بسیار مهم است. ما مسافران وقتی سفر خود را آغازمی کمکی تصور میکنیم همهچیز فقط در جسم خلاصه میشود. زمانی که فقط به این مورد فکر میکردم در سفرم مشکل به وجود آمد. قسمت روان و جهانبینی خیلی مهم است و من در روان مشکل فراوانی داشتم.
چرا استاد امین اصرار به این دارند که فقط یک خواسته داشته باشید. مطلقاً به درمان فکر کنید. به کار، پول و دغدغههای بیرونی فکر نکنید. بدون شک از درمان میمانید. اینقدر آشفتگی ذهنی داشتم که حالم خراب بود. به خانواده یا کار و درعینحال به بدهیهایم فکر میکردم، این باعث شد تمرکزی برای درمانم نداشته باشم و مدام گریز میزدم و پیوسته به استادم میگفتم نمیدانم مشکلم برای چیست. درنهایت فهمیدم که باید یک خواسته داشته باشم. با آرامش ذهن عمل کنم و به مشکلات فکر نکنم. باید سه مولفه در یک تعادل قرار بگیرد تا در درمان لنگ نشویم.

در حال حاضر من مبصر کلینیک هستم و هر جلسه چندین غیبت داریم و این آمار خوبی نیست آنهم برای یک کلینیک. شاید بدون رعایت قوانین این سه ایتم بتوانیم سفر خود را به پایان برسانیم ولی قطعاً سفر درستی نخواهیم داشت. من بهشخصه این موضوع را تجربه کردم. من ممکن است منبت داشته باشم و در جهانبینی دچار مشکل شده باشم، به حرف راهنما گوش ندهم، خب این یعنی عدم تعادل در سه مولفه.
اما در مورد گلریزان بخواهم صحبت کنم. در این ماه قشنگ باید درک کنیم هدفمان چیست. اگر صرفاً مالی باشد که خب حرفی نمیماند. اما اینطور نیست. مهندس به مبلغی که میدهیم را از بعد مالی نمیبینید. و اصلاً ازاینجهت اهمیتی برای آن قائل نمیشود. اینکه نتیجه و خروجی که یک مسافر با شرکت در لژیون سردار میگیرد حائز اهمیت است. اینکه یک مسافر به این باور برسد که بخشش به چه معناست. معنای واقعی بخشش را لمس کند. خیلیها به نمایندگی میآیند و این سؤال برایشان مطرح میشود که این پولها کجا میرود. اگر این باور غلط را داشته باشیم نتیجه خوبی برای ما کسب نشد. در خروج برای ما باز است و بهتر است برویم. کسی ما را بهاجبار به کنگره نیاورده و یا اصراری به دادن پول ندارد. باید بینیم با دادن پول به چه باوری میرسیم.
مهمترین موضوعی که در لژیون سردار من تجربه کردم این بود که با عبور از خیلی چالشها به خواستنیها معقول و خوب زیادی رسیدم. شکر خدا اولین چیزی که من از آن عبور کردم ترس و فقر و منت و نتیجهای که برای من داشت بخشش بود. خدا را شکر به صلح درونی رسیدم. سپاسگزار خداوند هستم که در این حال خوب و در این مکان قرار گرفتم. به من فرصتی داده شد تا زندگی کردن را به بهترین نحو ممکن تجربه کنم. از همه شما ممنونم که با سکوت خود به صحبتهای من گوش کردید.
عکس و تایپ:مسافر امیر لژیون شانزدهم
ویرایش و بارگذاری:مسافر محمد جواد لژیون هشتم
- تعداد بازدید از این مطلب :
153