چهاردهمین جلسه از دوره هفتم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰ نمایندگی صبا به استادی مسافر حبیب، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر مصطفی با دستور جلسه «DST. OT» دوشنبه ۵ آبان ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد
سخنان استاد:
سلام دوستان حبیب هستم مسافر؛ جا دارد قبل از هر صحبتی خدا را شکر کنم که یک روز دیگر در کنگره حضور دارم. به رسم ادب از همه مقامات اجرایی نمایندگی به خصوص آقا مهدی راهنمای لژیون هفتم تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه کسب آموزش کنم و انرژی بگیرم.
در خصوص دستورجلسه به نظر من دروازه ورود برای به دست آوردن صندلی خدمت در کنگره داروی< OT> است. در کنگره، یک صندلی در اختیار هر فرد قرار داده میشود و حالات افراد از نشستن آنها روی این صندلی نشان دهنده کیفیت سفر آنها است. هر کسی در هر جایگاه خدمتی که هست از مسیر مصرف داروی <OT> و سفر اول عبور کرده و یک درمانی را انجام داده که با این دارو اتفاق افتاده است. البته <OT> بدون روش< DST> به درمان ختم نمیشود ولی به نظر من دروازه ورود به درمان همین<OT> است.
من روزی که وارد کنگره شدم، به من میگفتند شربتی که میخوری بتدریج کم میشود ولی من فقط دنبال این بودم که خماری نکشم. در ابتدا، ذهن تازهوارد پیش <OT> است ولی پس از مدتی که میگذرد و طبق دستور راهنما عمل میکند، خود فرد کمکم نتایج آن را میبیند البته مشروط به اینکه در مسیر درست باشد. آن جا است که متوجه میشود یک پروتکل کامل به همراه حضور و آموزش را باید اجرا کند تا به نتیجه برسد.
دارو<OT> قبلا نبود و افراد با اپیوم خوراکی درمان میشدند. پایلوت اولیه درمان با <OT> در سال ۱۳۸۴ با ۵۰ نفر انجام شد. این دارو بصورت آزمایشی به افراد داده شد که در مرحله دوم تعداد افراد به ۱۰۰۰ نفر رسید که ۹۰۰ نفر آنها از کنگره ۶۰ بودند و از این تعداد ۴۰۰ نفر، فالوآپهای چهارگانه را انجام دادند. در مطلبی که میخواندم برایم جالب بود که گفته شده بود ما باید قدردان آقای مهندس، متد<DST> و این ۴۰۰نفر باشیم که این سختیها را تحمل کردند تا امروز یک سفر اولی، بصورت راحتی نامه میگیرد و به کلینیک می رود و داروی خودش را میگیرد و استفاده میکند در صورتی که در قدیم به این شکل نبوده است.

ترکیب <OT> از ۷۰ درصد آب مقطر به همراه ۱۰درصد الکل، ۱۹ درصد پودر خشک اپیوم و ۱درصد مرفین تشکیل شده است. روزی که من میخواستم <OT> را استفاده کنم تا دو روز طعم بدی در دهانم احساس میکردم چون من مصرفم چیز دیگری بود و اصلا این دارو را قبول نداشتم. روش<DST > را که اصلا نمیدانستم و <OT> را هم قبول نداشتم ولی همانطور که در جزوه آمده دوره سازگاری<OT> ، بین ۲۱ روز تا ۶۳روز است و قطعا این زمان برای سازگاری لازم است. در این دوره در ابتدا شما هیچ احساسی ندارید ولی به مرور آکسونهای سلولهای عصبی شروع به دریافت آلکالوئیدهای موجود در اپیوم کرده و به مرور، سازگاری اتفاق میافتد لذا برای سازگاری فقط باید صبوری کرد و هر چیزی که راهنما میگوید را گوش کرد چون قطعا راهنما این راه را رفته است و مهم نیست که خود راهنما قبلا چه مصرفی داشته است. مهم این است که این راه را رفته و مرا به مقصد میرساند مشروط به اینکه در مسیر باشم و بپذیرم و باور کنم.
در مورد واژه <DST> هم <D> اول کلمه دژاکام است که نام خانوادگی آقای مهندس است که بیانگر ضریب۰/۸ است که ایشان کشف کردند. <S> اول کلمه<Step> به معنای پلههای کاهشی ۲۱ روزه است و <T> ابتدای کلمه< Time> به معنای زمان لازم برای کاهش این پلهها که ۱۰ تا ۱۱ ماه است، میباشد. این را هم بدانیم که این ضریب۰/۸ به راحتی به دست نیامده و با کلی آزمون و خطا روی اعداد ۰/۹ و ۰/۷ به این عدد رسیدهاند.
از آن جایی که در بخش<OT> خدمت میکنم، میبینم برخی دوستان نامههایشان را نمیگیرند، غیبت دارند یا برگه کاغذ را آنطور که شایسته است به کلینیک ارائه نمیکنند. در صورتی که اگر من توقع دارم با <OT>، حالم خوب بشود باید حرمت این همه زحمتی که برای رسیدن این نامه به دست من کشیده شده است را حفظ کنم و به موقع و شایسته در کلینیک حاضر شده و دارو را گرفته و مصرف کنم تا در کنار انجام سایر چیزهایی که برای یک سفر درست لازم است و در گوش کردن به حرف راهنما خلاصه میشود به رهایی با کیفیتی برسم. از اینکه به حرفهای من گوش کردید از همه شما متشکرم.
عکس: مسافر رضا
تایپ و ارسال: مسافر حیدررضا
خدمتگزاران سایت نمایندگی صبا
- تعداد بازدید از این مطلب :
39