در خدمت راهنمای تازه واردین، همسفر زهرا هستیم؛ ایشان به همراه مسافرشان با تخریب بیش از ۲۰ سال، آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک و متادون وارد کنگره شدند به روشDST همراه با دارویOT به راهنمایی مسافر مهدی و همسفر ندا سفر کردند و اکنون هم ۹ سال و ۲۰ روز است که آزاد و رها هستند. رشته ورزشی در کنگره بدمینتون وشنا.
شما به عنوان یک راهنمای تازه وارد برای ما بگویید هدفتان از خدمت در این جایگاه چه بود؟
قطعا ما در هر خدمتی که قرار میگیریم، قبل از آن خدمت بهای آن به ما داده شده است بهطوریکه خود نیز نفهمیدیم؛ کی، چگونه و از کجا به ما رسیده است، پس این را می طلبد که باز پرداخت این آموزشها را باید پرداخت کنیم. درست است که در کنگره خدمات به صورت رایگان داده میشود ولی دیدن اينها یعنی اینکه من قدردان این عزیزان هستم و فرمواش نکردهام از کجا به کجا رسیدهام و بودند کسانی که دست یاری به سوی من دراز کردند تا توانستم از گذرگاههای سخت عبور کنم و خودم را پیدا کنم؛ پس بر من واجب است که جبران خدمات را با خدمت کردن به دیگران انجام دهم. آقای مهندس حسین دژاکام میفرمایند: تا توانی به جهان خدمت کن؛ هر چند به گرمی، درمی، قدمی یا به قلمی. در نتیجه اگر غیر از این باشد آنچه به من داده شده طبق قانون هستی از من باز پس گرفته میشود.
از دارویOT و روشDST درمان اعتیاد برایمان بگویید؟
زمانی که آقای مهندس حسین دژاکام، روش DST را بر پایه شربت OT ابداع کردند، زمانی نگذشت که نوید امیدواری را دادند که روزی این روش و این متد جهانی خواهد شد، این روش نه تنها شاهکلید درمان اعتیاد بود بلکه پرونده اعتیاد برای همیشه بسته شد و دیگر یک بیماری لاعلاج پیشرونده و مرموز نیست؛ زیرا کافی است که فرد خودش بخواهد، درمان به راحتی با این روش و متد انجام میپذیرد. به واسطه این متد درهای جدیدی برای تولید علوم برایمان باز شد چرا که از این روش میتوان برای بسیاری از بیماریهای صعبالعلاج استفاده کرد و این علمی است که از دل درمان اعتیاد به روش DST و استفاده از شربت OT بهوجود آمد. به امید خداوند، تواناییهای آقای مهندس حسین دژاکام و همکاران دانشمند ایشان، زمانی معجزات این کشفیات به مرحله تبدیل و ظهور خواهد رسید و آن روز را خواهیم دید که دیگر شاهد این موضوع نخواهیم بود که هیچ خانوادهای شاهد مرگ عزیزی به علت دانش کشف نشده باشد؛ قطعا که آن زمان بسیاری از رنج و درد بشر کاسته میشود.
یکی از صحبتهای آقای مهندس حسین دژاکام که برایتان ارزشمند بوده است را بفرمایید؟
تمام سخنان آقای مهندس حسین دژاکام برای من ارزشمند هستند و سعی میکنم با تکتک سلولهای وجودم آنها را درک کنم و در زندگی کاربردی کنم. من در تمام ناامیدی هایم سخنان ایشان برایم نور امید بود، در روبه رو شدن با مشکلات آن جسوری و شجاعت را به من میدادند، یاد دادند زمانی باید صبر کرد و از هیچ تلاشی فروگذار نکرد؛ اما زمانی اگر دیر برویم اتوبوس خواهد رفت، یعنی در هر زمان تعادل را چاشنی زندگی قرار دهیم.
زمانی من در مشکلات انبوهی قرار گرفتم و هر چهقدر فکر میکردم راه به جایی نمیبردم روزها فکر میکردم که باید کاری بکنم اما خبری از حرکت کردن نبود، شبها از اینکه نمیتوانستم برای مشکل خودم کاری از پیش ببرم، اصلا از خواب خبری نبود، شب و روز برایم فرقی نداشت؛ با ناامیدی تمام سراغ سیدی نوشتم رفتم، آقای مهندس حسین دژاکام در آن سیدی میفرمودند: مشکل داری چرا حرکت نمیکنی؟ راهی که فکر میکنی درست است به جلو برو با حرکت است که راه برایت باز میشود؛ با خودم فکر کردم که خدایا بزرگیات را شکر، فرشتههایت تنها در آسمان نیستند، در زمین هم از آنها قرار دادهای. گویی که آقای مهندس حسین دژاکام از مشکل من باخبر بودند، در آنجا بود که اشک از چشمانم جاری شد و معجزه سخنان آقای مهندس حسین دژاکام را با تمام وجودم احساس کردم.

چرا بعد از رهایی در کنگره ماندگار شدید؟
حضور مستمر و انگیزه من این بود که من به کنگره شدیدا نیاز دارم. جهان مهد آموزش است و چه جایی بهتر از کنگره چراکه زمانی که در مسیر کنگره قرار گرفتم، فهمیدم که در وجودم چهقدر نادانسته است، در واقع این خدمتها هستند که به واسطه آنها مسیر آموزش برایمان باز میشود، در واقع خدمتها هستند که به من خدمت میکنند، در نتیجه هر چهقدر که جلوتر میرویم میفهیم چه بسیار زیاد هستند چیزهایی که هنوز هم نمیدانیم، پس قطعا که کنگره نیاز من است تا بدانم آنچه را که نمی دانم در هستی و نیستی.
انگیزه حضور مستمر شما درکنگره و خدمت کردن چیست؟
گاهی انسان نا خواسته به طرز عجیبی به خواب غفلت فرو میرود و چشمش به روی اشتباهات خود بسته است و آنها را به درستی توجیه میکند، یک زمانی انسان ناخود آگاه طبق خواست و فرمان از این خواب بیدار میشود، بنده هم از این امر مستثنی نبودم، بیداری برای من زمانی اتفاق افتاد که در مسیر خدمت قرار گرفتم و از دل هر خدمت گرههای درونم برایم نمایان شدند و این شد که در جهت آنها حرکت کردم مشکلاتی که فکر می کردم راه حلی برایشان نیست، به راحتی کنار رفتند و حل شدند، الان می فهمم که رشد و تکامل من در دل آن خدمت قرار داشت؛ بنابراین میگوییم که هر خدمتی در کنگره روزی ما شد از خدمات کوچک الی آخر انجام بدهیم و آنها را پس نزنیم، قطعا که هر خدمتی پیامی برایمان دارد و چشم دل و گوش شنوا برای شنیدن آن لازم است.
و کلام پایانی...
دعا میکنم برای همه انسانها که این فرصت را پیدا کنند که با کنگره و در حقیقت با علم کنگره آشنا شوند و راه درست زندگی کردن را بیاموزند و سپاسگزارم از خداوند بزرگ که طبق حکمتش کنگره60 را بر سر راه من قرار داد تا بتوانم به عنوان عضو کوچکی از این مجموعه احیای انسانی ابتدا آموزش بگیرم و سپس هم مرا در مسیر خدمت قرار داد. برای آقای مهندس حسین دژاکام سلامتی و طول عمر جاودانه خواستارم و همچنین برای خانواده محترمشان موفقیت روزافزون، سلامتی و شادکامی.
در آخر کلامم را با این شعر زیبا پایان میدهم.
هیچکس از پیش خود چیزی نشد
هیچگاه آهن خنجر تیزی نشد
هیچ قنادی نشد استاد کار
تا که شاگرد شکرریزی نشد.
.jpg)
مصاحبه کننده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون اول)
طراح سوال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر شیرین(لژیون پنجم)، همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون یازدهم) و همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون اول)
عکاس: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون یازدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر پرتو رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی عمان سامانی شهرکرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
466