از عشق چه بگویم که عشق به ظاهر سوختن است،اما نه برای خاکستر شدن؛ بلکه برای تبدیل شدن به نور، برای رسیدن، برای فهمیدن، برای زیستن و برای عشق ورزیدن.
به مناسبت نزدیک شدن هفته گلریزان مصاحبهای با دنور مرزبان همسفر هدی سادات انجام دادهایم شما را دعوت به خواندن این مصاحبه دلنشین میکنیم.

همسفر هدی سادات با مسافر سیدرسول با تخریب ۱۰ سال با آنتی ایکس شیره کشیدنی وارد کنگره شدند به مدت ۱۰ ماه و ۳روز با روش DST و داروی درمان شربت OT و به راهنمایی همسفر فرشته و مسافر شهاب سفر کردند. مدت رهایی ۲سال و ۶ماه و ۱۵روز. رشته ورزشی بدمینتون.
اگر فردی بخواهد دنور شود حتماً باید وضعیت مالی خوبی داشته باشد؟
اگر بخواهم به این سوال شما برحسب تجربه خودم جواب بدهم، میگویم خیر. برای دنور شدن حتماً نیاز به وضع مالی خوب نیست؛ اما خواسته قوی داشتن و عاشق این خدمت بودن مهم است، من خودم عاشق این خدمت بودم. در جشن گلریزان وقتی خواستم دنوری خودم را اعلام کنم مبلغ کل موجودی حساب من ۵ میلیون بوده، در ادامه برای پرداخت مابقی مبلغ در این مسیر به کاری که انجام میدادم سفت و سختتر ادامه دادم و مبلغ را کامل کردم.
به عنوان یک دنور چه پیام یا توصیهای به همسفران دیگر در خصوص مشارکت مالی دارید؟
به آنها میگویم عزیزان من، با حرکت راه نمایان میشود. برای شروع هر کاری مطمئناً انجام کار آسان نیست و نیروهای منفی سنگهای کوچک و بزرگی در مسیر شما قرار میدهند و مانع ادامه مسیر شما میشوند. در این مسیر پر از عشق همانند رودی باشیم که در مسیر رودخانه با موانع زیادی روبهرو میشود؛ اما هیچوقت از حرکت باز نمیایستد و در نهایت به دریا و اقیانوس میرسد.
دلیل ماندگاری شما در کنگره ۶۰ چیست؟
سوال شما باعث شد چشمهایم بارانی شود و خاطرات گذشته برای من تداعی شود چه روزها و شبها قبل از ورود به کنگره در تاریکی بودم و زندگی یکنواختی داشتم. بدون هیچ آینده روشنی، کنگره زندگی دوباره را به من بخشید. کنگره همسر و فرزندانم را به من بخشید. کنگره عزت و احترام را به من بخشید و چه روزها و شبهایی من قسم به زمین و زمان میدادم که زندگی من به آرامش برسد و وقتی کنگره آرامشی را که من میخواستم به من هدیه داد چگونه میتوانم دست از کنگره بردارم و این را هم خوب میدانم که من به کنگره احتیاج دارم نه کنگره به من.
زمانی که تصمیم برای دنور شدن گرفتید چگونه با موانع سر راهتان برخورد کردید؟
اگر حقیقت و حس واقعی خودم را برایتان بگویم، من عاشق این خدمت بودم و به موانع سر راه خودم همانند سنگریزها نگاه میکردم و همیشه هدف من بزرگتر از موانع سر راه من بود؛ موانع همان نیروهایی هستند که نمیخواهند شما به مقصد و هدف خودتان برسید. در شروع این خدمت متوجه یک مشکلی در وجود خودم شدم و در این وضعیت مالی باید هزینههایی را انجام میدادم و این یکی از همان موانعی بود که در شروع بر سر راه من قرار گرفت چند روزی با این موضوع کلنجار رفتم؛ اما در نهایت باز آموزشهای کنگره دست من را گرفت و من به مسیر خودم ادامه دادم و توانستم از این خدمت در وجدان خودم سر بلند شوم. یادمان باشد ما در هر مسیر درستی که بخواهیم قدم برداریم موانع هستند؛ اما با آموزشهایی که از آقای مهندس و خانوادهی محترمشان داریم و همینطور راهنمای خودم که آموزشها چراغ راه ما هستند باید بتوانیم نیروهای بازدارنده را شناسایی کنیم و نگذاریم مانع رسیدن به هدفمان شوند.
بعضی از افراد برای ورود به لژیون سردار، بر سر دو راهی میمانند اگر توصیه یا صحبتی برای این دسته از افراد دارید لطفاً بیان نمایید؟
لژیون سردار همانند لژیونهای دیگر در کنگره پر از دریافتهای عالی است. همانند لژیون جهانبینی و لژیون تغذیه سالم که با ورود به آنها حال خوش را دریافت میکنیم. دریافتهای لژیون سردار برای من آنقدر زیاد بود که اگر هم بخواهم هم نمیتوانم در آن شرکت نکنم. یکی از تاثیرهایی که لژیون سردار برای خود من داشت این بود که توانستم پسانداز کنم و پسانداز کردن را یاد گرفتم که قبل از ورود به لژیون سردار با اینکه کار میکردم؛ اما هیچوقت هیچ پس اندازی نداشتم. آقای مهندس میفرمایند: خوشا آنانی که میدهند و دنبال باز پس گرفتن آن نیستند. شرکت در لژیون سردار به این معنی نیست که من بدهم و به دنبال دریافت باشم ؛اما سردار آنقدر سرشار از عشق و محبت است که اگر هم نخواهی باز بر تو میبخشد.
خیلی ممنون از شما در پایان برای هفته گلریزان چه پیامی دارید؟
گلریزان؛ چه کلمه زیبایی
زمانی که سن کمی داشتم در فیلمها این کلمه را شنیدم که در زورخانه انسانهای بزرگ بعد از انجام ورزش مبلغی را جمعآوری میکردند برای کمک به افرادی که نیاز مالی داشتند و همیشه دیدن این صحنه برایم لذت بخش بود و خداراشکر که روزگار من هم جوری رقم خورد که من هم بتوانم در جشن گلریزان سهمی داشته باشم با تفاوت اینکه در کنگره۶۰ وقتی این مبلغ جمعآوری میشود مبلغ برای کسانی جمعآوری میشود که نه از نظر مالی نیازمند باشند، بلکه از نظر جسمی، روحی نیازمند هستند. من ایمان دارم وقتی در این جشن بزرگ و پر از عشق شرکت میکنم و سهم کوچکی در این کار بزرگ دارم جسم و روح من هم در آرامش خواهد بود. امیدوارم در این جشن بزرگ همه بتوانیم شرکت کنیم و سهم کوچکی در این کار بزرگ داشته باشیم.
از همسفر هدیسادات تشکر میکنم که وقت ارزشمند خودشان را در اختیار ما قرار دادهاند.
طراح سوال و مصاحبهکننده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الهام(لژیون سوم)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فیروزه (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی نیمایوشیج
- تعداد بازدید از این مطلب :
100