بخشیدن یک فرایند است و به یکباره اتفاق نمی‌افتد

دوازدهمین جلسه از دوره سوم جلسات آموزشی خصوصی ویژه همسفران لژیون سردار نمایندگی ملایر، با استادی راهنما همسفر نسیم، دنور ، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر لیلا با دستور جلسه «DST،OT» در تاریخ یک‌شنبه ۴ آبان‌ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

چون در آستانه هفته گلریزان هستیم بیش‌تر صحبت‌ها را به لژیون‌مالی اختصاص می‌دهم. افرادی که در لژیون‌سردار هستند لطف این لژیون را دیده‌اند. در کنگره‌۶۰ همه‌چیز سراسر عشق و محبت است اما انرژی که در لژیون‌سردار است داستان دیگری دارد و دلیلش این است که بخشندگی را آغاز می‌کند. استاد‌ امین در بخشی از صحبت‌هایشان اشاره کردند که یک مسافر برای این‌که بتواند به رهایی برسد اولین قانون این است که بتواند طبق متد‌DST دارویش را کم کند دقیقاً در کنگره مسافرانی به درمان و رهایی نمی‌رسند که از کم کردن‌OT ترس دارند حتی بعضی‌هایشان در کنار خوردن شربت‌OT گریز هم می‌زنند در نتیجه این‌ها هیچ‌وقت به رهایی نمی‌رسند ولی دقیقاً رهایی و درمان در کنگره‌۶۰ برای آن‌ دسته مسافرانی است که سر پله‌هایشان هستند و به‌موقع افزایش و کاهش پله دارند و در سفر‌دوم برای این‌که در کنگره باشند می‌آیند و خدمت می‌کنند دقیقاً در این‌جا است که آن بخشندگی در سیستم‌OT برای مسافرها اتفاق می‌افتد.

استاد امین از حدیثی نقل کردند که آدم‌ها زمانی می‌توانند به نیکی برسند که از آن چیزی که دوست دارند بتوانند دل بکنند و دقیقاً لژیون‌سردار لژیونی است که برای افراد پولدار نیست بلکه برای کسانی است که می‌توانند از چیزی که دوست دارند ببخشند و در اختیار بقیه قرار دهند. اکثر افرادی که عضو لژیون‌سردار هستند کسانی هستند که پول سرداری‌شان یا وام خانگی بوده یا وام بانکی بوده و یا از‌ جایی قرض گرفته‌اند یا پولی بوده که کنار گذاشته بودند تا تکه‌ای طلا بخرند ولی ترجیح داده‌اند حالا که دانایی‌شان بالا رفته و مدتی است که کنگره می‌آیند و به‌خاطر آن ادای دینی که خودشان احساس می‌کنند گردنشان است، چون آقای‌مهندس اعلام کردند که نه من و نه کنگره هیچ دینی گردن کسی نداریم، بنابراین تصمیم می‌گیرند بخشی از دارایی‌شان را بدهند پس این‌جا به این نتیجه می‌رسیم که برای بودن در لژیون‌سردار نیاز به جیب پر پول نداریم بلکه به یک دل بزرگ و دست بخشنده احتیاج است.

خود آقای‌مهندس همیشه اولین کسی بودند که وقتی جایگاه خدمتی یا مالی عرضه شده خودشان اولین قدم را برداشته‌اند ایشان صحبت از درمان سیگار کردند و اولین نفر خودشان درمان را انجام دادند، صحبت از متد‌DST کردند و باز هم خودشان اولین نفر درمان را انجام دادند حتی آمدند برای این‌که حقانیت این متد را ثابت کنند روی پسرشان انجام دادند و ایشان را وادار به مصرف مواد کردند و یک بار دیگر متد‌DST را روی ایشان انجام دادند برای این‌که مطمئن شوند این متد جواب می‌دهد. صحبت از کاهش وزن شد اول خود آقای‌مهندس ۱۴‌کیلو کم کردند و بعد بقیه را تشویق به لژیون‌جونز کردند، صحبت از لژیون‌مالی شد اول خودشان ۵۰۰‌میلیون به کنگره تقبل کردند علی‌رغم این‌که هیچ هزینه‌ای نیاز ندارند ایشان بپردازند چون تمام وقت، انرژی، سواد و علمشان صرف کنگره۶۰ می‌شود ولی با این‌ حال وقتی صحبت از پهلوانی کردند ابتدا خودشان پهلوان شدند و بعد خانم آنی ‌کمان‌دار را پهلوان کردند حتی سال گذشته همه شاهد بودیم که در جلسه چهارشنبه جهان‌بینی خانم‌ شانی عزیز را پهلوان کردند، صحبت از نشان بی‌نشانی کردند پارسال خودشان چک ۲‌میلیاردی در حضور همه امضا کردند و همه این‌ها نشان‌دهنده این است که وقتی صحبت از بخشش می‌شود همه به آن حال‌خوش می‌رسیم.

آقای‌مهندس در سی‌دی انسان و اختیار خیلی زیبا می‌گویند: «تفاوت انسان‌ها در ظاهرشان نیست، در کلام و بیانشان هم نیست بلکه در عملکرد آن‌ها است و عملکرد انسان‌ها تجلی افکار و اندیشه درون آن‌ها است.» وقتی من در کلام می‌گویم؛ من عاشق کنگره و عاشق آقای‌مهندس هستم این حقانیت حرف من‌ را ثابت نمی‌کند بلکه جایی ثابت می‌شود که آن‌چیزی که راهنما یا لژیون به من آموخته بتوانم کاربردی کنم، بنابراین وقتی صحبت از لژیون‌مالی می‌شود و خودم اولین قدم را برمی‌دارم آن‌جا است که تفاوت من و بقیه مشخص می‌شود این‌که بگویم من عاشق جایگاه پهلوانی یا شال پهلوانی هستم این عاشق بودن، من را پهلوان نمی‌کند حتی یک ضرب‌المثل معروف هم داریم که می‌گویند: «با حلوا‌ حلوا کردن دهان شیرین نمی‌شود» اگر من بتوانم و آن‌قدر به فکرم ایمان داشته باشم که تلاش کنم و فکرم را عملی کنم تفاوت مشخص می‌شود.

موضوع دیگری که آقای‌امین گفتند و گفتنش خالی از لطف نیست این‌که گفتند: «آدم‌ها زمانی می‌توانند ۵۰‌درصد نیروهای منفی را شکست بدهند که بتوانند از قید ماده و مادیات رها شوند.» ما در کنگره۶۰ جهان‌بینی را یاد می‌گیریم که یک ابزاری است که به من کمک می‌کند اگر دارم به جنگ با نیروهای منفی می‌روم دستم خالی نباشد زمانی که دو کشور با‌هم می‌جنگند اصولاً هیچ‌کدام با دست خالی نمی‌روند کسی هم که دست خالی به جنگ می‌رود مطمئناً یا زوربازوی قوی یا مهارت فکری خیلی بالایی دارد که به آن بسنده می‌کند وگرنه همیشه انسان‌ها برای جنگ یا از تفنگ، شمشیر یا چاقو استفاده می‌کنند ابزار ما‌ نیز در کنگره‌۶۰ برای این‌که به جنگ با نیروهای‌ منفی برویم جهان‌بینی است که با کمک آن بتوانیم از بند ماده و مادیات جدا شویم و پول هم دقیقاً یکی از همان مادیات است.

آقای‌مهندس جایی فرمودند: «آن‌هایی که ثروتمند هستند و دوست ندارند ببخشند البته ثروتمند منظور ثروت مادی نیست، ثروتمندی که شخص احساس می‌کند چه از‌ نظر پول، طبقه خانوادگی، اجتماعی یا فرهنگی از همه برتری دارد فردی که چنین تفکری دارد ولی در بخشیدن فرهنگش، در بخشیدن لبخند یا برق نگاهش، پولش یا علمش نسبت به دیگران دچار خساست است این مانند ماری است که روی اموالش چنبره زده و نه‌ تنها برای خودش استفاده نمی‌کند بلکه برای دیگران هم هیچ سود‌رسانی ندارد.»

انسان‌هایی که نگهبان دانایی برای اموالشان هستند خودشان مدیریت اموالشان را به‌دست می‌گیرند نه این‌که اموالشان مدیریت آن‌ها را به‌دست بگیرد وقتی من سر ماه که می‌رسد حقوق یا پولی از همسرم می‌گیرم بتوانم آن‌را مدیریت کنم برای اقساط، لوازم‌ خانه و سبدهای کنگره۶۰ یعنی من نگهبان دانایی برای اموالم هستم وقتی می‌دانم نزدیک گلریزان شده منتظر نمی‌مانم تا ایجنت، مرزبان یا راهنما به من بگویند نزدیک گلریزان است فکری کرده‌ای؟ نمی‌گذارم دقیقه‌‌۹۰ که وقتی راهنما می‌گوید: یک قدمی بردار، شور آن جشن مرا بگیرد و بگویم ۶‌میلیون یا ۵۰‌میلیون می‌دهم بعد که مراسم گلریزان تمام می‌شود نصف آن‌را بدهم بعد که خزانه‌دار یا نگهبان لژیون‌سردار پیام می‌دهند و می‌گویند: آن‌هایی که تعهد داده‌اند تسویه کنند، من بگویم ببخشید شرایط مالی‌ام جوری است که نمی‌توانم پرداخت کنم، چرا این حرف را می‌زنم؟ چون روزی که آمدم و آن پرداخت را انجام دادم بدون فکر جلو آمدم و شور آن مراسم مرا گرفته بود.

من ۱۰‌سال است که در کنگره هستم و شخصاً هر بار سعی کردم در گلریزان امسال نسبت به گلریزان پارسال حتی هزار‌تومان قدم بزرگ‌تر و بیش‌تری بردارم و علی‌رغم همه مشکلات مالی که دارم هیچ‌موقع در پرداخت تعهداتم کم نیاورده‌ام چون همیشه خیالم راحت بوده است که اگر کم بیاورم فلان چیز را برای فروش دارم منظورم این است که اگر کسی واقعاً و از صمیم قلب بخواهد در کنگره۶۰ کمک کند سیستم هستی به او کمک می‌کند چون طبق فرمایش آقای‌ امین زمانی که انسان‌ها نگهبان دانایی اموالشان می‌شوند سیستم هستی هم به آن‌ها کمک می‌کند چون دلی ثابت کرده‌اند که اهل بخشش هستند.

یک مسافر وقتی می‌خواهد از مقدار‌OT کم کند باید آن‌را کاملا احساس کند برای همین ما به همسفرها می‌گوییم وقتی مسافرهایتان دچار تغییر پله می‌شوند تغییر پله‌شان را برایشان جشن بگیرید زیرا تغییر پله برای یک مسافر قدم بسیار بزرگی است، دقیقاً در بخش مال هم همین‌طور است اگر من نسیم می‌خواهم از مالم به کنگره ببخشم و کنگره را مورد حمایت قرار دهم نه مورد کمک این یک موضوع خیلی مهم است ما نباید بگوییم من دارم به کنگره۶۰ کمک‌مالی می‌کنم چون کنگره۶۰ به کمک‌مالی من نیاز ندارد وقتی آقای‌مهندس پارسال اعلام کردند که من بابت دستگاهی که می‌خواهم وارد آزمایشگاه کنم و نیاز به مبلغی دارم که افراد باید نشان در بی‌نشانی شوند فردی از شعبه مشهد می‌آید و ۱۰‌میلیارد تومان به کنگره۶۰ خدمت‌مالی می‌کند دیگر ۵۰‌میلیون یا ۶‌میلیون من این وسط اصلاً دیده نمی‌شود وقتی خیلی راحت افرادی هستند که پشت در آقای‌مهندس می‌روند و گریه و التماس می‌کنند بابت این‌که اجازه پهلوانی بگیرند حالا من با خود کلنجار می‌روم که این ۶‌میلیون را بدهم یا ندهم.

آقای‌امین می‌گویند: «انسان‌هایی که ثروتمند هستند جزو دو‌‌گروه هستند یا آدم‌هایی هستند که نگهبان نادان پول هستند و پول آن‌ها را مدیریت می‌کند، گروه‌ دوم کسانی هستند که به‌دنبال رهایی و نیکی هستند و می‌گویند من به کنگره آمده‌ام تا به این طریق با نیروهای‌منفی بجنگم.» من نسیم وقتی در بخشیدن دچار لغزش هستم اگر مسافرم سر یک پله دچار لغزش شود و مجبور شود تکرار پله داشته باشد حق ندارم به مسافرم خورده بگیرم پس بخشیدن یک فرایند است اتفاقی نیست که ناگهانی در من اتفاق بی‌افتد. آقای‌مهندس اگر می‌خواستند متد‌DST را در ذهن خود نگه دارند الان ۲۸‌سال از بنیان کنگره نمی‌گذشت پس آقای‌مهندس این‌ را در عرصه ظهور گذاشتند و گفتند: «اشکال ندارد اگر آبروی خانوادگی‌مان برود زیرا من می‌خواهم دردی از درد مصرف‌کنندگان بردارم» امروز خودشان، خانواده‌شان، علمشان و حتی پولشان صرف کنگره۶۰ است تا یک شخصی مثل من نسیم بیاید و برود تا راه‌های رسیدن به حال خوب را در خود تقویت کنم و به یک موجود قوی تبدیل شوم تا در بُعد بعدی تزلزل‌هایی که این‌جا داشته‌ام را دیگر نداشته باشم چون ما در کنگره یاد گرفتیم زندگی در بعدهای بعد هم وجود دارد.

موضوع مهم این است که حتماً ببخشیم و این بخشیدن را احساس کنیم اگر من پولی را از جیب یا کیفم به کنگره۶۰ می‌بخشم این بخشیدن را من باید احساس کنم باید حسش کنم تا حس خوبی به من بدهد مطمئن باشید ذره‌ای و قدمی که این‌جا برمی‌داریم چه مالی و چه غیر مالی جایی گم نمی‌شود پس انشاالله بتوانیم امسال در شعبه ملایر مراسم گلریزان خوبی را داشته باشیم.

تایپ و ویراستاری: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون سوم)
عکس: مرزبان خبری، همسفر معصومه
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فائزه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ملایر