English Version
This Site Is Available In English

با آموزش و خدمت، ترس از بین می‌رود

 با آموزش و خدمت، ترس از بین می‌رود

به نام قدرت مطلق الله


دوازدهمین جلسه از دور پنجم جلسات لژیون سردار نمایندگی ایمان به استادی راهنما مسافر مصطفی، نگهبانی مسافر امیر عباس و دبیری مسافر علی و خزانه داری مسافر حمید با دستور جلسه "DST , OT" در تاریخ 5 آبان ماه 1404 ساعت 15:30 آغاز به کار نمود.


خلاصه سخنان استاد:
ابتدا سپاسگزارم از امیرعباس عزیز که امروز فرصت دادند تا در این جایگاه حضور داشته باشم و آموزش بگیرم. من در طول مدتی که در کنگره حضور دارم، فقط دو بار قبل از جلسه برای مشارکتم آماده‌سازی انجام دادم که هر دو بار هم خراب کردم! از آن به بعد تصمیم گرفتم هیچ حرفی از قبل آماده نکنم و فقط خودم را وصل کنم به حس، تا آنچه از دل برمی‌خیزد، جاری شود.
در مورد دستور جلسه امروز، که مربوط به روش درمان DST و داروی OT  است، تجربه شخصی من این است که ما همه می‌دانیم داروی OT به‌تنهایی نمی‌تواند کاری انجام دهد. هزاران سال است که تریاک یا مشتقات آن وجود داشته، اما هیچ‌کس با آن درمان نشده است. آنچه معجزه را رقم زد، روش DST بود که در کنار داروی OT قرار گرفت؛ یعنی وقتی داروی درست در روش درست قرار گرفت، درمان اتفاق افتاد.


علم یعنی چیزی که برای هر بخشش پاسخ دارد، نه احتمالات. روش DST هم دقیقاً همین است؛ برای هر بخشش جواب علمی دارد و نتیجه‌اش حتمی‌است.
این متد وقتی در کنار داروی OT قرار گرفت، معجزه درمان را رقم زد. حالا اگر همین روش را در سایر بخش‌های زندگی‌مان هم به کار ببریم، مثلاً در مسائل مالی، باز همان معجزه اتفاق می‌افتد.
خیلی‌ها فکر می‌کنند خدمت مالی مخصوص افراد متمول است، اما برعکس، در کنگره می‌بینیم که بیشتر پهلوانان و دنورهایی که شاخص هستند، از نظر مالی در شرایط سختی بوده‌اند، اما با همان سختی و بخشش مسیر رشد را طی کرده‌اند.
مدتی پیش دستور جلسه‌ای در مورد ارتباط مسائل مالی با بیوشیمی بدن مطرح شد. در ابتدا برایم عجیب بود که مسائل مالی چه ارتباطی می‌تواند با بیوشیمی داشته باشد، اما کم‌کم متوجه شدم همه چیز به بخشش برمی‌گردد. وقتی انسان می‌بخشد، رحمت الهی به روی او گشوده می‌شود.
در گذشته فکر می‌کردم می‌توانم با زرنگی پیش بروم؛ اما امروز می‌دانم آن زرنگی در واقع اشتباه آموختن بود. ما در خانواده، جامعه و حتی مدرسه، اشتباه یاد گرفته‌ایم. در حالی‌که اینجا در کنگره 60 فهمیدم خیلی چیزها دقیقاً برعکس آن چیزی است که فکر می‌کردم. مثلاً در بیرون از اینجا خیلی‌ها می‌گویند اگر عدا نخوری وزن کم می‌کنی، اما اینجا یاد گرفتم که برعکس است. یا اینکه در مسائل مالی هم، آنچه باعث برکت و آرامش می‌شود بخشش است، نه نگه داشتن.


گاهی بعضی‌ها در مشارکت‌ها صحبت از برگشت می‌کنند. اما من یاد گرفتم که برگشت جزو سنت‌های الهی است و حتمی‌ست. پس چرا باید منتظر برگشت باشم؟ وقتی می‌دانم قطعاً برمی‌گردد، وظیفه من این است که فقط کار درست را انجام دهم، نه اینکه منتظر پاداش بمانم.
من خودم در طول سفرم برکات زیادی دیدم که اگر بخواهم بشمارم تا شب  هم تمام نمی‌شود. یکی از بزرگ‌ترین معجزات برای من در سیستم گوارشم بود. سال‌ها از درد و مشکل رنج می‌بردم و به بیمارستان و دکترهای مختلف رفتم، اما درمان نشد تا اینکه در کنگره با روش درست و خدمت کردن، بدنم آرام گرفت و به حالت طبیعی برگشت.
حتی در روابط خانوادگی هم، من که از همسر و فرزندم نفرت داشتم، امروز عشق را تجربه می‌کنم. از پدر و مادر و خانواده‌ام فاصله گرفته بودم، اما امروز توانسته‌ام دوباره با آن‌ها ارتباط بگیرم. این‌ها با پول خریدنی نیست؛ نتیجه آموزش و حرکت در مسیر درست است.
در گذشته ترسو بودم، همیشه از انجام کارهای جدید می‌ترسیدم. اما اینجا یاد گرفتم که تا وقتی ترس دارم، رحمت الهی به سوی من نمی‌آید. ترس باعث می‌شود صدای درونم را اشتباه بشنوم؛ صدای نفس را به جای صدای روح بشنوم. وقتی با آموزش و خدمت ترس از بین می‌رود، تازه فرمان‌پذیری آغاز می‌شود.
آقای مهندس همیشه فرمودند: «تا زمانی که می‌ترسی، خیر و برکت از تو فرار می‌کند.» من این را با تمام وجود لمس کردم. امروز می‌دانم هر چه در این مسیر به‌درستی انجام دهم، خیر و رحمت از جایی می‌رسد که حتی در خواب هم تصورش را نمی‌کنم.


در پایان می‌خواهم بگویم: همه‌ی این آموزش‌ها برای این است که بتوانیم صدای روح خود را بشنویم و بر اساس آن حرکت کنیم، نه از روی ترس و منفعت.
سپاسگزارم از همه دوستان که به صحبت‌هایم گوش دادند. امیدوارم بتوانم ذره‌ای از محبت‌ها و آموزش‌هایی را که گرفتم در خدمت به دیگران جبران کنم.

تایپ : مسافر مهدی
تنظیم و ارسال : مسافر ابولفضل
مرزبان خبری : مسافر حمید

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .