شهر بهیکباره دچار طغیان میشود؛ اما نسیم آرام الله پس از چندی در تمامی آبادیها حاکم شده و عظمت و سلامتی بازمیآید و شما از آن بهره بیشتری میبرید. آنانی که مجذوب رحمت قدرت مطلق میشوند به ارتقاء میرسند و کسانی که فقط به سورچرانی مشغولاند نصیبی ندارند. چهارپایانی که به دنبال پاهای اضافی میگردند تا خود را محکم در زمین نگهدارند؛ اما نمیدانند که بدون دستوپا سر بر سجده الله بسیار آسان است. فقط تمنای دل میخواهد که با آن فاصله بسیار دارند؛ مانند نابینایان در روز به دنبال شب میروند.
«صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است». این جمله مانند شمشیر برنده است که هم هشدار و هم امید به بازگشت میدهد. همه انسانها میتوانند در هر نقطهای که قرار دارند و هر صفتی را که با خود حمل میکنند را تغییر دهند. کسی که در عمیقترین نقطه جهنم است، اختیار کامل دارد صفتهای زشت خود را تغییر دهد تا رحمت خداوند شامل حال او شود و بهآرامی از جهنم خارج گردد.
راه نجات همیشه هست؛ زیرا صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است. هرگاه صفت نیک ما تبدیل به صفت زشت شود، ما را از بهشت به طبقات زیرین جهنم فرو خواهد کشید؛ چون انسان جاری است. همهچیز در هستی، جاری و در حرکت است. مسیر تکامل و زندگی تغییر، تبدیل و ترخیص است؛ از حلقهای در آفرینش به حلقهای دیگر، از آسمان به زمین و از زمین به آسمان تا انتهای ابدیت که خود، ابدیت دیگری را در پی دارد تا جایی که ازآنجا انشعاب یافتهایم.
چرا ما همیشه با هستی هستیم؟ برای بودن، وجود داشتن، زندگی، فضا، مکان و زمان؛ زیرا بزرگترین معجزه حیات، خود حیات است. غوطهور بودن در آن و نگاه کردن به تمامی موجودات، غم و شادی، به دست آوردن و از دست دادن و درنهایت جمع اضداد؛ زیرا تا نفرت را ندانیم، مفهوم عشق را لمس نخواهیم کرد.
در جهان زمینی ساعت شامل سه بعد فضا، مکان و زمان مشخص است. هر چیزی که ساعتش برسد، این هر سه بعد زمینی را از دست خواهد داد. به اعتقاد قدما هستی از چهار عنصر آب، باد، خاک و آتش به وجود آمده است. سه مؤلفه اصلی نور، صوت، حس نیز نقش بسیار کلیدی در ساختار جهان زمینی و سایر جهانها بر عهده دارند که بدون آنها هستی و نیستی هیچ معنایی ندارد.
نور در هستی فرمان میدهد و همچنین لطیفترین چیزی است که ما در جهان خود فقط طیفی از آن را مشاهده میکنیم. خداوند نور زمین و آسمانها است. انسان با دوری از ضد ارزشها و تزکیه میتواند نار وجودی خود را به نور تبدیل کند.
اصوات مانند اداره مخابرات میتوانند اطلاعات، آگاهی و پیامها را در سطح زمین انتقال دهند. همچنین ارتباط بین سایر جهانهای آفرینش و ارتباط بین اجزاء هستی و نیستی را فراهم میکند. اگر صوت نبود سکوت محض بود. کلام یا صوت میگوید انسان چیزی نیست مگر آنچه خودش تلاش میکند. انسان اختیار کامل دارد که دل به اصوات و کلام نیکو بدهد و صفات ناپسند خود را تغییر دهد تا به صلح و آرامش برسد.
منبع:
کتاب عشق، چهارده وادی برای رسیدن به خود، مهندس حسین دژاکام
نویسنده: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر سما رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون پانزدهم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
84