دوازدهمین جلسه از دوره سوم کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگره۶۰ نمایندگی رفسنجان؛ با استادی مسافر امید نگهبانی موقت مسافر محسن دبیری مسافر محمد علی با دستور جلسه " DST_OT یکشنبه 4 آبان ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به فعالیت نمود .
خلاصه سخنان استاد
تشکر از همه خدمتگزاران کنگره ۶۰ و تشکر از آقا محسن راهنمای بزرگوارم ،هفته OT را تبریک میگویم به آقای مهندس و خانواده محترمشان به آقای بابک لطفی دیده بان محترم OT و تبریک عرض می کنم به آقا علی رضا مسئول قبلی OT رفسنجان و گنجعلی خان که زحمات زیادی برای هر دو شعبه کشیدند بنده از ایشان بسیار آموزش گرفتم تشکر می کنم از ایشان
همچنین تبریک میگویم به اعضای OT رفسنجان بچه هایی که در OT خدمت میکنند،اسم نمیبرم چون میترسم کسی از قلم بیاندازیم و بعد خودم متوجه بشوم و دلخور بشوم. به همه آنها خداقوت میگویم و به آقا محسن این هفته را تبریک می گویم.
OT و DST مکمل هم هستند و اینکه اوپیوم تینکچر (اپیوم یعنی تریاک تینکچر یعنی شربت) شربت تریاک بیست و پنج آلکالوئید دارد از ترکیبات آن مرفین،کدئین،نارسئین، نارکوتین،تبائین، پاپاورین و .. را میتوان نام برد. OT به خودی خود داروی شفا بخشی نیست روش DST باعث شد که OT یک داروی معجزهآور و شفابخشی بشود یعنی آقای مهندس با کشف روش DST در حقیقت به OT آبرو داد. در بیرون از کنگره OT یه داروی مخربی است. آقای مهندس روز چهارشنبه در صحبتهایشان گفتند که آقای کندی وزیر بهداشت آمریکا میگوید من کاری به سیاست ندارم ولی یک تصمیم بسیار درستی گرفت و اینکه آقای کندی گفته که این همه هزینه میلیاردها دلار خرج اعتیاد شده در کل سطح قاره آمریکا و به ویژه کشور آمریکا نتیجه اش چیست؟ به قول آقای مهندس میگوید این همه چریدی کو دنبهات؟ یعنی هیچ نتیجهای نداده و آقای مهندس میگوید تنها جایی که توانست اعتیاد را درمان کند ما بودیم و میگویند که در روزهای آینده ،سال های آینده روش DST به جایی میرسد که بشر تازه متوجه میشود که چه چیزی عایدش شده ، آقای لطفی روز چهارشنبه گفتند که وقتی ما وارد کنگره شدیم شروع کردیم داروی OT داشت از چرخه کشور بیرون میرفت یعنی اصلا دیگر داروی OT مخرب اعلام شده بود ولی با پیگیری های آقای مهندس با زحمت های آقای مهندس داروی OT یک دارویی شد که با روش DST مکمل شد و الان میبینیم که با داروی OT ما به راحتی داریم سفر میکنیم درمان میشویم و به حال خوب میرسیم.
.jpg)
تجربه ای من دارم از سفر اولم که خاطرهای هست، در سفر اولم، اوایلی که رفته بودم روی پله پنجونیم گفتند یک آقا شهرامی تو کلینیک بهشتی هست هر چیزی نگویی آقا شهرام خیلی اوقات تلخ هست، من یادم هست سال 1402 اوایلی که آقا محسن من را برده بود به پله پنجم وقتی میدیدم شربت دارد میریزد در ظرف، تکه هایی مثل این تیکه تریاک می افتاد تو ظرف و سه هفته بعد که رفتم دارویم را بگیرم دیدم هرچه آقا شهرام میریزد از این تکه تکه ها خبری نیست،گفتم صبر کن آقا شهرام گفت چرا؟ گفتم شیشه را به هم بزن گفت چرا؟گفتم اون تکه تکه هایی که من میخواهم نیومده من فقط این ها نشئهام میکنند، شیشه را بست و شروع کرد به هم زدن. زد زد زد در را باز کرد شروع کرد به ریختن گفتم نمی آیند تکه تکه هایی که من میخواهم. دوباره بست نگاهی بمن کرد،یک دفعه گفت این شیشه این تو هم بزن هر وقت فهمیدی تکه تکه ها آماده شدند بده من بریزم تو ظرف. ما هم زدیم زدیم کف کرد،دادم به بچه ها گفتم زودی بریزید اینها الان میروند پایین شیشه ،باز کرد ریخت دیدم باز هم خبری نیست گفت شربت ها عوض شدند شربت ها مارکهای مختلفی دارند بعضی ها آن تکه تکه هایی که تو میگویی داخلشان هست بعضی ها نیست این تفکر اشتباه من بود که با آموزش گرفتن و روش DST تفکرات بنده هم تغییر کرد
سفر اولی ها واقعاً بفهمند که کجا آمده اند یعنی واقعاً حیف هست خیلی بابت این شربت تریاک آقای مهندس زحمت کشیده اند من هم مثل شما از آقا محسن شنیدم که چقدر زحمت میکشند برای این شربت قبلاً اگر یک حب تریاک ازتون میگرفتند می بایست به هزار نفر جواب پس میدادید الان شربت تریاک توی جیبتان و با یک کارت کنگره هر جای ایران خواستی میری دارویت را طبق چیزی که راهنما گفته مصرف میکنی ، واقعاً کملطفی است یعنی از نظر من بیمعرفتی هست بیایید و زیر قولتان بزنید. وسط کار درمان نشده بروید به قول آقا محسن اگر می آیید مثل مرد بیایید اگر هم نه بروید مصرف کنید هر وقت خسته شدید بیایید.
ممنونم میخواهم از مشارکتهایتان استفاده کنم.
خیلی ممنون که به به صحبت های من گوش دادید.

تایپ: همسفر حسین لژیون دوم
ویرایش: مسافر راهنما محمد
بارگذاری مسافر: محسن
- تعداد بازدید از این مطلب :
210