مشارکت راهنما همسفر الناز:
عشق جزء کلماتی است که بینهایت در هستی از آن صحبت شده است. در واقع این اهمیت موضوع را میرساند و ما در وادی آموختیم که اساس و بنای هستی برپایه عشق و محبت است و بدون آن هستی شکل نمیگیرد. خداوند براساس عشق و محبت موجودات را خلق کرد تا با وجود مخلوقات آن عشق و محبت خود را متجلی کند و با وجود مشکلات و سختیها و مسائل آن را به تصویر بکشد. درباره کلمه عشق توصیفهای بسیاری آمده که آقای مهندس عشق را اینگونه بیان نمودند که عشق از سه مولفه و پایه اصلی تشکیل شده است، همانگونه که ایشان برای بیان موضوعات متفاوت از مثلث استفاده میکنند، در مبحث عشق نیز از سه مولفه سایهها، جاذبه و حس استفاده کردند. درباره سایهها هر چیزی که برای درک شدن و فهمیدن آن انسان بتواند واکنش نشان بدهد آن سایه را به وجود میآورد، من نفس دارم و نفس من این جسم را به وجود آورده است، جسم من سایه است؛ انسان از پیکرههای متعددی شکل گرفته که از سایهها استفاده میشود. هر چیزی که وجود دارد بر اساس آن میزان دانایی، آگاهی و خردمندی و کمخردی یک سری جاذبه و دافعه دارد که انسان هرچه در جهت ارزشها حرکت کند، جاذبه است و هرچه به سمت منفیها باشد آن دافعه را دارد و حتی در قسمت منفیها نیز جاذبه وجود دارد و موضوع مهم بعدی حس است که تعریفهای متعددی دارد. ویژگی مهم حس گیرنده بودن آن است بنابراین؛ هرچه افکار و رفتار من مثبت باشد مسائل مثبت را دریافت میکنم و بالعکس اگر منفی باشد منفی را دریافت خواهم کرد.
مشارکت همسفر مبینا:
همه انسانها دارای سایه، جاذبه و حس میباشند؛ اما هر فردی این جاذبه را به یک اندازه دارا میباشد؛ مانند شخصی به دیدگاه دیگران شاید زیبا نباشد؛ اما از دیدگاه فرد دیگری بسیار زیبا باشد که این همان حس آن شخص است. حس رویت ناپذیر است و قابل دیدن نیست اما؛ قابل لمس است؛ زیرا هم نام خودش را جذب میکند. بعضی انسانها ممکن است صدای عشق را نشنوند که دلیل آن وجود ضد ارزشهای درونی است؛ بنابراین برای درک عشق نیاز به معرفت، شناخت و آگاهی دارد و بدون آن نمیتوانیم عشق را دریافت کنیم.
مشارکت همسفر مریم:
درباره حواس پنهانی یا بیرونی صحبت میشود که صحبت کردن درباره مسائلی که قابل لمس نیست و در واقع قبول کردن یا رد کردن آن برعهده خودمان است. انسان بدون حس هیچ حرکتی را نمیتواند انجام دهد و هستی بدون حس در سکون قرار میگیرد، درواقع مهمترین ویژگی حس گیرنده بودن آن است؛ بنابراین یکی دیگر از مؤلفههای عشق حس میباشد. حسهای بیرونی میتواند در خواب اتفاق بیوفتد که در آن حسهای ظاهری از کار افتاده و حسهای پنهانی شروع به کار میکند و هرچه انسان خالص باشد، حسهای او قوی میشود و با تزکیه و پالایش اطلاعات بهتری را دریافت میکند؛ زیرا که حس نیز مانند خبرنگار عمل میکند.
مشارکت همسفر معصومه:
زمانی که من در صراط مستقیم قرار داشته باشم، الهامات و نیروهای راستین من را یاری میکنند؛ مانند مسیر کنگره که در آن قرار دارم، زمانی که خواسته و تلاش داشته باشم مورد حمایت آن نیروها خواهم بود و می توانم با پالایشهای مداوم به مقام انسانیت دست پیدا کنم. درباره حس نیز همانگونه که قدرت مطلق قابل رویت نیست؛ اما همه جا آن را حس میکنیم، حس نیز همه جا وجود دارد و در واقع اگر حس نبود هیچ حرکتی صورت نمیگرفت.
مشارکت همسفر ملیحه :
در هستی همه چیز بر مبنای عشق بنا شده است؛ مانند عشقی که میان من و فرزندانم و خانواده وجود دارد. برای اینکه بدانم در زندگی هر عملی که انجام میدهم و هر خدمتی که به دیگران میکنم، نباید منتظر بازپرداخت آن باشم حتی خدمتی که به فرزندم دارم؛ زیرا انسان ذرهای از وجود خداوند است، خداوندی که عشق بلاعوض است میدهد و منتظر بازستاندن آن نیست، خداوندی که عشق و محبت خود را در همه مخلوقات خود دمیده است؛ بنابراین من همسفر در این مسیری که قرار گرفتم که ذره دیگری از آن عشق و محبت خالق است، باید با حرکت در صراط مستقیم و تزکیه و پالایش یک انسان صالح و درست باشم که در نهایت آن صلح و آرامش را در زندگی خود به دست بیاورم.
تایپ: گروهی از اعضای لژیون هفتم
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیون هفتم)
عکس و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر خدیجه (لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی حافظ
- تعداد بازدید از این مطلب :
101