English Version
This Site Is Available In English

از کفر تا ایمان با روش DST

از کفر تا ایمان با روش DST

سیزدهمین جلسه از دوره پنجاه‌ و هشتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی پروین‌اعتصامی اراک، با استادی مسافر معین و نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر حمید، با دستور جلسه:
«DST و OT»
در روز یکشنبه، ۴ آبانماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۰۰ برگزار گردید.


سخنان استاد
سلام دوستان، معین هستم، یک مسافر
اول از همه، این هفته را به جناب آقای مهندس، کاشف روش DST ،خانواده محترم اشان و همچنین خدمتگزاران واحد OT و تمام اعضای کنگره ۶۰ تبریک می‌گویم
خدا را شکر می‌کنم که برای اولین بار این جایگاه رو تجربه میکنم،
از جناب مهندس و خانواده محترم‌شان تشکر می‌کنم بابت بستری که فراهم کردند تا من بتوانم بیایم و به درمان برسم.
از راهنمای خوبم آقای حبیب سپاسگزارم؛ واقعاً این درمان و این رهایی را مدیون محبت و راهنمایی‌های ایشان هستم.
در آخر از آقا رضا، راهنمای درمان سیگارم، نیز تشکر می‌کنم.
دستور جلسه: داروی OT و روش DST
من به معنای واقعی کلمه، در کنگره از کفر به ایمان رسیدم؛
از کفر به ایمان نسبت به خدا، نسبت به کنگره، نسبت به روش DST و داروی OT.
من یک سفر مجددی بودم و هیچ ابایی از گفتن آن ندارم، چون باید واقعیتی را که برایم اتفاق افتاد، می‌پذیرفتم.
اشتباهی کرده بودم و باید از آن درس می‌گرفتم.
در سفر مجددم سعی کردم تسلیم شوم و بپذیرم، چون این سفر برایم بسیار مهم بود.
موقعی که دارویم را اندازه می‌کردم، حتی از یک سی‌سی، به اندازه‌ی یک هوا (یک دهم کمتر) کمتر می‌کشیدم تا دارویم ناگهان بالا و پایین نشود.
یادم هست یک بار که به سرنگم نگاه می‌کردم، دارو داخل آن بود و سرنگ را مسیر اراک تا تهران میدیدم و به خودم می‌.گفتم اگر نافرمانی کنم، حتی به‌اندازه‌ی یک دهم دارو بیشتر بکشم، به هدفم نمی‌رسم یا این مسیر را برایم طولانی‌تر می‌کند و یا شاید اصلاً به رهایی نرسم.
درباره‌ی داروی OT
اگر اشتباه نکنم، داروی OT حدود پنجاه آلکالوئید دارد که بیست‌و‌پنج‌تای آن در کتاب ۶۰ درجه آمده و بدن ما این آلکالوئیدها را خودش تولید می‌کرد، ولی با مصرف مواد، جلوی تولیدشان را گرفتیم.
حالا اگر بخواهیم ناگهانی و انقلابی مصرف را قطع کنیم، یک خلأ در بدن ایجاد می‌شود و همان خلأ، ضربه‌ی سنگینی به جسم ما می‌زند.
به همین خاطر باید ذره‌ذره و به روش DST پیش برویم؛ همان‌طور که در ابتدای سفر برایمان توضیح می‌دهند — جایگزینی.
در نهایت، مواد شبه‌افیونیِ درون بدن خودمان فعال می‌شود و جایگزین داروی بیرونی می‌گردد.
من این را در اواخر سفر خودم به‌خوبی متوجه شدم.
وقتی مقدار داروی OT من به شش‌دهم و پایین‌تر رسید، هر پله که کم می‌کردم، به‌جای اینکه حالم بد شود، بهتر می‌شد و به‌وضوح حس می‌کردم بدنم خودش مواد شبه‌افیونی تولید می‌کند.
فرق بین درمان و ترک
اگر بخواهم فرق بین درمان و ترک را بگویم، مثل تفاوت بین دو ساختمان است:
یکی را می‌خواهی یک‌شبه بسازی، بدون فونداسیون و با گل، و دیگری را با برنامه‌ریزی، طراحی، نقشه، فونداسیون، ستون و بتن خوب بنا می‌کنی. طوری که اگر زلزله‌ "همان وسوسه" هم بیاید، سالم می‌ماند.
معلوم است کدام ساختمان فرو می‌ریزد.
من در NGOهای دیگر هم بودم. آن‌ها محترم هستند و تلاششان برای ترک قابل تحسین است،
اما اگر با اعضای آن گروه‌ها برویم جایی که مصرف در جریان است و بعد از یک هفته ببینیم کدام ساختمان پابرجاست و کدام فرو می‌ریزد.
این است فرق بین درمان و ترک.


تجربه شخصی
یادم هست قبلاً اگر برای ترک اقدام می‌کردم، صدای فندک حالم را بد می‌کرد، فویل روی گاز یا بخاری را که می‌دیدم، ذهنم درگیر می‌شد و در نهایت مجبور به مصرف می‌گشتم.
اما حالا یک مدت هست که از رهایی‌ام می‌گذرد و هر روز با خودم می‌گویم:
منِ معین، نه دارو می‌خورم، نه چیزی مصرف می‌کنم.
چند روز پیش با بچه‌ها درباره‌ی مواد مصرفی صحبت می‌کردیم، به آن‌ها گفتم: واقعاً کنگره جای عجیبی است؛ روش درمانش فوق‌العاده است. من الان خیلی راحت درباره‌ی مواد حرف می‌زنم و اصلاً وسوسه‌ای ندارم و موضوع برایم عادی شده است.
سخن پایانی
در آخر، چون «گلریزان» نزدیک است اگر اشتباه نکنم دو هفته دیگر با خودم فکر می‌کردم و می‌گفتم:
خدایا، کاش من در کنگره بار نباشم، یار باشم، کاش پیچ کوچکی از چرخی باشم که این قطار در حال حرکت را یاری می‌کند و خدا عمری دهد تا به آن روز برسم که بتوانم خدمت مالی‌ هم انجام دهم.
از اینکه در کنگره درمان شدم و به رهایی رسیدم، خدا را شکر می‌کنم.
و از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید، ممنونم


📸 عکس 🖋️ تایپ، تنظیم و ارسال
مسافر محمدرضا (لژیون دوازدهم)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .