دومین جلسه از دوره ششم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی محمدیپور قم با استادی مسافر مهرداد، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر علی با دستور جلسه «OT و DST» روز یکشنبه چهارم آبان ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، مهرداد هستم، یک مسافر؛ خدا را شاکرم که امروز توانستهام در این جایگاه قرار بگیرم و از راهنمای خود تشکر میکنم که این افتخار را نصیب من کردند تا جایگاه استادی را تجربه کنم. همچنین از آقای مهندس بابت کشف روش DST و شربت OT سپاسگزارم، چراکه این روش به من، یک مصرفکننده بیتعادل، کمک کرده است تا به رهایی برسم و تعادل پیدا کنم و امیدوار باشم که میتوانم جایگاههای بالاتر در کنگره را نیز تجربه کنم.
اولین درسی که روش DST به من داد صبر بود. چون به من گفته شد که دارو را هر هشت ساعت یکبار میتوانم مصرف کنم و کاهش دوز پلهها هر بیست و یک روز یکبار انجام میشود. برای رسیدن به درمان اعتیاد، به ده ماه صبر و استقامت نیاز دارم. روش DST به من اعتماد کرد و این اختیار را به من داد که شربت در دست خودم باشد و انتخاب کنم که چه مقدار دوز شربت را مصرف کنم. این به من مسئولیتپذیری دوبارهای داد؛ مسئولیت جسم من با خودم است و حالا باید به آن توجه کنم و آن را سالم نگهدارم.
در روش DST، تغییرات به آرامی شکل میگیرد و خود شخص متوجه آن نمیشود، مانند مثال دلو آب و چاه که استاد امین توضیح دادند، جایی که تغییر، تبدیل و ترخیص صورت میگیرد. دیگران به من میگویند که تغییر کردهام و افکار منفی گذشتهام دیگر به سراغم نمیآید.
برای کم کردن هر پله در سفرم، ترس به نوعی به سراغ من میآمد. در هر مرحله میگفت: “تو درمان نخواهی شد” یا “در پلهی بعدی، تهش میخواهد چه اتفاقی بیفتد؟” در هر نقطه از سفر، نیروی منفی به شکلی میخواست به مسافر ضربه بزند. بزرگترین دشمن من در این سفر، سیگار بود. به من میگفت: “سیگار بکش، مگر قرار است چه اتفاقی رخ دهد؟” و این تفکر باعث شد تجربهی خراب کردن یک سفر را داشته باشم.
شربت OT در روش DST کامل شد. بیرون از این در، با شربت تریاک سنگ میکوبند و زندگیشان به پایان میرسد. من خود تا زمانی که به رهایی نرسیده بودم، با شربت OT و روش DST اعتقادی نداشتم. از آقای مهندس تشکر میکنم که این بستر را فراهم کردند. در گذشته با تریاک سفر میکردند، اما درمان با تریاک کجا و درمان با شربت OT کجا. در قدیم، یاد از دست ساقی دارو را میگرفتی، اما امروز به راحتی از کلینیک میگیریم.
در کنگره به من محبت کردند، احترام گذاشتند و به من شخصیت دادند. در آخر، یک نکته از سیدی عقل و ایمان بگویم: پیامی که فکر میکنم برای سفر DST گفته شده است، به شکوفههای فصل بهار بگویید که با اطمینان تمام در شصت درجه زیر صفر هم میرویند و این مشروط به اصولی است که ما را هدایت میکند.
از اینکه به صحبت های من توجه کردید، از همه شما ممنونم.
.jpg)
عکس: مسافر امید (لژیون چهارم) مسافر محمدعلی (لژیون سوم)
تایپ: مسافر علی (لژیون یکم)
تنظیم، ویرایش و ارسال: مسافر سینا (لژیون یکم)
مسافران نمایندگی محمدی پور قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
142