قلم به دست گرفتم تا بنویسم از مسافری که افسرده و خمار قصد سفر کرد و ناامیدانه به سوی مسیری رفت که شاید این بار حالش خوب شود و چه خوب مکانی را برای سفر انتخاب نمود. بارگاهی که نور به چشمانش هدیه دادند و وجود سرد و بیروحش را عاشقانه، گرم و با محبت در آغوش گرفتند.
چندان زمانی طول نکشید که نرم نرمک شادی به آشیان ما بازگشت و پرنده زخمی من حالش رو به بهبودی رفت و این فقط به دلیل روش ابداعی و نوین آقای مهندس دژاکام بود. روش DST که مرهمی برزخمهای کهنه مسافرم بود. در این روش میدیدم که هر ۲۱ روز با تعویض پله چهره مسافرم بازتر و خندانتر میشد و برق امید در نگاهش موج میزد.
مسافرم در زمان خوردن OT برای خودش آئینی داشت. دست و صورت خود را میشست. با دقت کافی به اندازه لازم دارو برمیداشت و به سمت قبله مینشست و با یاد قدرت مطلق دارو را نوش جان میکرد. آنگاه آرامش در نگاهش و لبخند بر لبانش را میدیدم، دیگر از بدخلقیها اثری نبود. عصبانیت معنا نداشت و جز معرفت چیزی نبود.
من نیز در این سفر و مسیر بینصیب نبودم. در سازمان جمعیت احیای انسانی کنگره۶۰ به من آموختند باید بال پروازی برای بهتر سفر کردن مسافرم بشوم. آنوقت من همسفر نام گرفتم. همسفری که با دیدن مسافرش اشک شوق میریخت و هر شب با اشتیاق، تکالیفش را انجام میداد و لحظه شماری میکرد برای اینکه در جلسات شرکت کند؛ زیرا که درس معلم ار نبود زمزمه محبتی، جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را
من به عنوان همسفر خیلی زود متوجه شدم که حال من هم خوب نیست و شاید من بیشتر به آموزش نیاز داشتم؛ زیرا که من هم در دام نیکوتین اسیر بودم و زمانی نگذشت تا تصمیم گرفتم خود نیز به درمان برسم. روش همان روش DST بود؛ اما داروی من آدامس نیکوتین خوراکی نام داشت که مدت ۳ماه برای زمان تثبیت و سازگاری در نظر گرفته شده بود. بعد از آن طبق دستور راهنما هر ۲۱ روز پله کم میکردم و کم شدن هر پله با حال خوشتر و چهرهای روشنتر همراه میشد.
آنجا بود که فهمیدم متد DST مرواریدی در دل صدف سازمان جمعیت احیای انسانی کنگره۶۰ است. تمام رهاییها، حال خوش همسفر و مسافر، نجات نه یک فرد بلکه یک خانواده و حتی یک طایفه بوده است که با این روش امکان پذیر شده بود.
در طول سفر نیکوتین روش DST را با تمام وجودم لمس و درک کردم. در طول دوره سازگاری بود که معنی کلمه اشباع را متوجه شدم. هر پلهای که میگذشت راه اندازی سیستم ایکس خود را احساس میکردم و مصرف فعلی من ۱۰ قطعه از آدامس نیکوتین خوراکی است.
مسافرم بعد از دو سال به رهایی رسید و سال گذشته در آزمون سراسری کنگره۶۰ موفق به دریافت شال سبز مخصوص راهنمای تازه واردین شد، شالی که مسئولیت او را دو چندان کرده است و باعث شده محکمتر از قبل به سوی روشناییهای زندگی، لبخندهای ماندگار و آیندهای بدون دغدغه مواد مخدر قدم بردارد. تمام این نعمات را مدیون آقای مهندس دژاکام و خانواده عزیز ایشان هستیم و برایشان سلامتی همراه طول عمر با برکت آرزو میکنیم.
امید آن دارم روزی خود بتوانم طعم خوش رهایی از بند نیکوتین را تجربه کنم و شال خوش رنگ راهنمای ویلیام وایت را به گردن بیندازم و بتوانم همسفران را به حال خوش رهایی برسانم. تشکر میکنم از راهنمایان دلسوز خودم و مسافرم که ما را در این راه هم سخت و هم سهل به خوبی و با محبت یاری رساندند.
نویسنده و رابط خبری: مسافر نیکوتین اعظم رهجوی راهنمای ویلیام وایت همسفر ستایش (نمایندگی سلمان)
ویرایش و ارسال: مسافر نیکوتین مهری رهجوی راهنمای ویلیام وایت همسفر زهرا (نمایندگی حر)
- تعداد بازدید از این مطلب :
166