در مسیر پر فراز و نشیب زندگی، گاهی نوری در دل تاریکیها میدرخشد و راه را نشان میدهد؛ نوری که نامش «کنگره۶۰» است. جایی که درد، به امید تبدیل میشود و رنج، به دانایی و عشق. در این مکان مقدس انسان میآموزد که درمان تنها قطع مصرف نیست، بلکه بازگشت به تعادل، آرامش و شناخت خویشتن است. روش DST و داروی OT همان نوری هستند که جسم و جان را در کنار هم به سوی رهایی میبرند و همسفران فرشتگانی هستند که با عشق و ایمان، مسافران خود را در این مسیر روشن همراهی میکنند.
با توجه به دستور جلسه این هفته کنگره۶۰ با موضوع «OT و DST» گفتگویی داریم با یکی از همسفران عزیز که پس از سفری پربار امروز در جایگاه تجلیل قرار گرفته است. هدف از این مصاحبه، مرور تجربههای ارزشمند این همسفر و درک عمیقتر از نقش روش DST و داروی OT در مسیر درمان و رهایی است.
در ابتدای مسیر درمان، زمانی که برای نخستین بار با روش DST و داروی OT آشنا شدید، چه احساسی داشتید؟ آیا در آن زمان واقعاً باور داشتید که این روش میتواند به درمان برسد؟
بله واقعاً از همان روز اول که وارد کنگره شدم، باور کردم و احساسی در دلم میگفت که اینجا متفاوت است. وقتی آرامش، نظم و دانش جاری در گفتار آقای مهندس را دیدم، حس کردم حقیقتی عمیق در این مکان نهفته است. از همان ابتدا ایمان آوردم و با گذر زمان و دیدن حال خوش مسافران باورم روزبهروز قویتر شد. یقین پیدا کردم که این روش راهی علمی، الهی و مطمئن برای درمان است. امروز با اطمینان میگویم که باور من به روش DST و داروی OT از لمس عشق و دانایی جاری در کنگره۶۰ شکل گرفته است.
از نگاه شما تفاوت روش DST با سایر روشهای ترک اعتیاد در چیست؟ چه ویژگی در این متد باعث شد مسافر شما با امید و آرامش تا پایان مسیر پیش برود؟
بهنظر من تفاوت اصلی روش DST با سایر روشهای ترک در علمی بودن، تدریجی بودن و درمان همزمان جسم، روان و جهانبینی است. در بیشتر روشها فقط قطع مصرف مورد توجه قرار میگیرد، در حالی که در روش DST هدف، تعادل و بازسازی انسان است، نه صرفاً ترک ظاهری. در این متد مصرفکننده بهتدریج و با دوز مشخص داروی OT، جسم خود را بازسازی میکند و در کنار آن با حضور در جلسات آموزشی، روان و تفکر خود را به تعادل میرساند. همین روند آرام و منظم سبب شد مسافرم بدون ترس و خماری، با امید مسیر را ادامه دهد. روش DST به انسان زمان، آموزش و ایمان میدهد و به ما یادآور میشود که درمان یعنی تعادل.
اکنون که به نقطه تجلیل رسیدهاید، بزرگترین درس یا پیامی که از مسیر درمان و آشنایی با روش DST و داروی OT برای خودتان بهدست آوردید چیست؟
اکنون که به مسیر پشت سر نگاه میکنم، بزرگترین درسی که آموختم ایمان، صبر و تسلیم در برابر قوانین الهی است. روش DST و داروی OT فقط راه درمان مسافرم نبود، بلکه دانشگاهی برای رشد خودم بود. یاد گرفتم میتوانم خود را تغییر دهم و از تاریکیهای درون عبور کنم. فهمیدم که هر تغییری نیازمند زمان، آموزش و خواستن واقعی است. این مسیر به من نشان داد که انسان اگر بخواهد میتواند از تاریکترین نقطهها به روشنترین جایگاه برسد؛ فقط باید باور کند و قدم بردارد. کنگره به من آموخت آرامش درون نتیجه تعادل و درک درست از زندگی است، نه کنترل بیرون. امروز با قلبی سرشار از سپاس از آقای مهندس دژاکام تشکر میکنم که راهی را نشان دادند که نهتنها مسافرم به رهایی برسد، بلکه من نیز به شناخت خود و آرامش حقیقی نزدیکتر شوم.

احساس شما در آستانه تجلیل از جایگاه راهنمایی چیست و چه پیامی برای شاگردان خود دارید؟
در آستانه تجلیل از جایگاه راهنمایی، احساسی عمیق از شکرگزاری، رضایت و آرامش دارم. خدمت در این جایگاه برای من تنها یک وظیفه نبود، بلکه سفری برای شناخت خودم بود. در کنار رهجوهایم آموختم که آموزش دادن یعنی دوباره یاد گرفتن و خدمت یعنی رشد درون. پیام من به شاگردانم این است که به مسیرشان ایمان داشته باشند، عجله نکنند و بدانند نتیجهی درست، در زمان درست میرسد. آموزشها را فقط نشنوند، بلکه زندگی کنند، زیرا علم کنگره زمانی در وجود ما جاری میشود که در عمل پیادهاش کنیم. با دلی سپاسگزار از خداوند و جناب مهندس دژاکام عزیز تشکر میکنم، زیرا این جایگاه مرا بیش از هر چیز به خودِ واقعیام نزدیک کرد.
اگر به گذشته بازگردید، چه چیزی را در مسیر راهنمایی و خدمت در کنگره ارزشمندتر از همه میدانید؟
ارزشمندترین چیزی که در این مسیر بهدست آوردم، رشد درونی و لمس عشق الهی در خدمت به دیگران بود. هیچ لذتی با دیدن رهجویی که از تاریکی به نور قدم میگذارد، قابل مقایسه نیست. یاد گرفتم راهنما بودن یعنی عشق دادن بیمنت، گوش سپردن با دل و دیدن انسانها در نوری که میتوانند به آن برسند. هر رهجو درسی بود از صبر، ایمان و محبت. خدمت به من آموخت که زیباترین راه خودشناسی، خدمت به دیگران است؛ چون در خدمت، انسان از خود میگذرد تا به آرامش حقیقی برسد.
در پایان، ادامهی مسیر خود را پس از تودیع چگونه میبینید و چه توصیهای برای تازهواردان دارید؟
پایان هر نقطه، سرآغاز خطی تازه است. امیدوارم باز هم لایق خدمت در کنگره باشم. تودیع برای من پایان نیست، بلکه آغازی نو برای رشد در جایگاههای دیگر و ادامهی آموزشهاست. از خداوند میخواهم تا لحظهی زنده بودن، اجازه و فرصت خدمت در این مسیر را از من نگیرد. توصیهام به تازهواردان این است که با ایمان، صبر و تواضع قدم در این راه بگذارند. عجله نکنند و باور داشته باشند که درمان در کنگره فقط قطع مصرف نیست، بلکه بازسازی جسم، روان و جهانبینی است. اگر با دل وارد شوند و در آموزشها استمرار داشته باشند، روزی خواهند دید که آرامش و رهایی نه رؤیا، بلکه حقیقتی شیرین و دستیافتنی است. از خداوند، مهندس دژاکام عزیز و خانوادهی محترمشان و تمام خدمتگزاران کنگره سپاسگزارم که راه را برای ما همسفران روشن کردند و آموختند که «عشق، خدمت و ایمان» رمز آرامش واقعی است.
از همسفر عزیزمان سپاسگزاریم که با صداقت و آرامش دل، تجربهها و آموختههای خود را با ما در میان گذاشتند.
امیدواریم این گفتوگو چراغی باشد برای دیگر همسفران و مسافران تا با ایمان، صبر و دانایی در مسیر درمان و رهایی گام بردارند. با آرزوی سلامتی، آرامش و ادامهی خدمت در مسیر نور و محبت کنگره ۶۰
طراح سؤال، مصاحبه کننده و تایپیست: همسفر شیرین رهجوی راهنما همسفر آتنا(لژیون یازدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر هنگامه رهجوی راهنما همسفر عطیه(لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
218