English Version
This Site Is Available In English

جهان‌بینی یعنی فراگیری قوانین

جهان‌بینی یعنی فراگیری قوانین

گزارش جلسه هفتم از دوره چهل‌و‌چهارم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی کاسپین

جلسه هفتم از دوره چهل‌و‌چهارم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی کاسپین، با استادی مسافر راهنما امیرعلی، نگهبانی مسافر میثم و دبیری مسافر محسن، با دستور جلسه «جهان‌بینی در ورزش» روز پنج‌شنبه، ۱ آبان ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۴۵ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

از نگهبان و دبیر تشکر می‌کنم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم و اولین مشارکتم را انجام بدهم.
دستور جلسه امروز شامل دو بخش است: بخش اول «جهان‌بینی در ورزش» و بخش دوم «تولد یک‌سال رهایی مسافر رضا».

این هفته در مورد دستور جلسه بسیار صحبت شد. در لایو چهارشنبه آقای مهندس، وقتی آقای بهادر را دعوت کردند، گفتند که حتی برای خودشان هم سؤال بوده که چطور ممکن است کسی وارد کنگره شود، سفر کند، درمان شود و کسی که سال‌ها در مسیر اشتباه بوده، حالا خودش بلدِ راه شود.

جهان‌بینی یعنی فراگیری قوانین؛ یعنی هرجا که قرار می‌گیریم، باید با قوانین آنجا آشنا باشیم. در ورزش هم باید قوانین هر رشته را یاد بگیریم.
جناب آقای مهندس فرمودند: «ما برای سلامتی ورزش می‌کنیم. در کنگره باخت نداریم؛ یا می‌بریم یا آموزش می‌گیریم.»

بسیاری از انسان‌های بیرون با خود می‌گویند: «این‌ها ساعت هفت صبح جمعه در پارک چه می‌کنند؟» اما انرژی پارک با انرژی شعبه متفاوت است. من بارها به بچه‌های لژیون گفته‌ام که ما با انسان‌های بیرون فرق داریم. ما در هفته چهار روز آموزش می‌گیریم و هرکس در کنگره یک رشته ورزشی دارد.

کسی که تازه سفر خود را شروع کرده، ممکن است ورزش برایش آسیب‌زا باشد. یادم هست یک نفر شربت خورد و رفت فوتبال بازی کرد؛ همان باعث شد دیگر نیاید. باید گوش‌به‌فرمان راهنما بود و آهسته‌آهسته حرکت کرد.

ما بیشتر برای حال خوش ورزش می‌کنیم. باید یاد بگیریم به خودمان آسیب نزنیم. این جهان‌بینی فقط مخصوص کنگره نیست؛ باید آن را در زندگی روزمره هم به کار ببریم.
برای یک سفر اولی، جهان‌بینی یعنی اینکه ساعت هفت صبح جمعه در پارک حاضر شود و با حال خوش برگردد. در کنگره چیزی به نام دعوا با داور وجود ندارد.

بخش دوم دستور جلسه: تولد یک‌سال رهایی مسافر رضا

مسافر رضا در سفر اول رهجوی آقا محمدرضا نجف‌خانی بود. به ایشان تبریک می‌گویم که بعد از تحویل لژیون، به لژیون من آمد. از همان ابتدا فرمان‌بردار بود و هدفش گرفتن رهایی و ماندن در مسیر بود.

در کتاب «۶۰ درجه» نوشته شده است: «تولدها شبیه هم هستند اما در جزئیات با هم فرق دارند» و این پیام را می‌دهد که می‌توان در کنگره درمان شد و به حال خوش رسید.
امیدوارم امسال هم بماند و جایگاه راهنمایی را تجربه کند. به همسفر، راهنمای همسفر، مادر و پدرش تبریک می‌گویم.

گاهی فکر می‌کنیم با ورود به کنگره، مشکلات‌مان یک‌ساله حل می‌شود، در حالی که زمان می‌برد. آقای مهندس نیز در هفتمین سال رهایی خود آخرین چکش را زدند. گره‌ها باید آرام‌آرام باز شوند.

امیدوارم با خدمت در کنگره بتواند مشکلات را یکی‌یکی حل کند. از قدیمی‌ها یاد گرفته‌ایم که می‌گفتند: «بخوانید و راهنما شوید» و ما هم همین پیام را منتقل می‌کنیم. ممنون که به صحبت‌هایم گوش دادید.

اعلام سفر مسافر رضا:

سلام دوستان، رضا هستم یک مسافر.
آخرین آنتی‌ایکس: هروئین و شیشه
مدت سفر: ۱۰ ماه و ۷ روز
روش درمان: DST
داروی درمان: OT
راهنما: آقا امیرعلی
ورزش در کنگره: بدمینتون
مدت رهایی: ۱۷ ماه
مدت رهایی از نیکوتین: ۱۵ ماه (با راهنمایی آقا امیرعلی)

خواسته‌ها:

خواسته همسفر حمیده:
خواسته‌ام این است که کسانی که سفرشان را خراب کردند، برگردند، مجدداً سفر کنند و به رهایی برسند.

خواسته مسافر رضا:
خواسته‌ام این است که سال بعد در آزمون راهنمایی قبول شوم و شال راهنمایی دریافت کنم.

سخنان مسافر رضا:

خدا را شکر می‌کنم که در این جایگاه حضور دارم و به حال خوش رسیده‌ام. فکر نمی‌کردم روزی این جایگاه را تجربه کنم. اولین روزی که وارد کنگره شدم، روز تولد بود و نگهبان آقا نقی بودند؛ از همان روز آرزو داشتم در این جایگاه باشم.

اوایل سفر زیاد به حرف راهنمایم، آقا محمدرضا نجف‌خانی، گوش نمی‌کردم و فکر می‌کردم کنگره هم نمی‌تواند من را از اعتیاد دور کند؛ اما مشکل این بود که من خواسته نداشتم. کنگره مسیر درست را می‌رفت.

وقتی یاد گرفتم درست سفر کنم، آقا محمد لژیون خود را تحویل داد و من وارد لژیون آقا امیرعلی شدم. از همان روز اول هرچه گفتند، فقط گفتم «چشم». به من گفتند خدمت کن؛ گفتم چشم و به بخش OT رفتم.

آقا امیرعلی همیشه می‌گفتند: «این خدمت است که تو را در کنگره نگه می‌دارد.»
بعد از مدتی آقا محمد مجیدی (ایجنت وقت) گفتند پورتال را راه‌اندازی می‌کنیم و از من خواستند آنجا خدمت کنم. حالا نزدیک ۱۶ ماه است که در این جایگاه خدمت می‌کنم.

از آقا امیرعلی بسیار تشکر می‌کنم؛ حال خوشم را مدیون زحمات ایشان هستم از خانم نازنین، راهنمای همسفرم، سپاسگزارم که باعث شدند زندگی خوبی داشته باشیم.

از همسفرم هم تشکر می‌کنم که همیشه همراه و مشوق من بود.
همچنین از پدر و مادرم عذرخواهی می‌کنم که باعث ناراحتی‌شان شدم و امیدوارم مرا ببخشند.
از تک‌تک شما عزیزان سپاسگزارم.

سخنان راهنمای همسفر، خانم نازنین:

سلام دوستان، نازنین هستم یک همسفر.
خداوند را شاکرم که توفیق حضور در کنگره ۶۰ را به من داد و خوشحالم که شاهد تولدی دیگر هستیم.

این تولد را در رأس به آقای مهندس حسین دژاکام تبریک می‌گویم، همچنین به راهنمای مسافر آقا امیرعلی، مسافر رضا، همسفر حمیده و راهنمای همسفر، خانم سونا، که در ادامه مسیر کنار ایشان بودند. به خانواده مسافر رضا نیز تبریک عرض می‌کنم؛ در طول سفر شاهد استواری و حمایت‌شان بودم.

پیام تولدها برای سفر اولی‌ها این است که اگر مقاومت کنید و فرمان‌بردار باشید، روزی این لحظه را تجربه خواهید کرد. کنگره ۶۰ هدف نیست، بلکه وسیله‌ای است برای حرکت از تاریکی به روشنایی.

همسفر حمیده صبر و استقامت زیادی داشت؛ با ناامیدی وارد کنگره شد اما فرمان‌بردار شد و دید که مسیر چقدر زیبا پیش می‌رود.
جمله‌ی معروفی هست که می‌گوید: «همسفر بال پرواز مسافر است»، اما باید دانست که مسافر هم باید بال پرواز همسفر باشد تا هر دو با هم به حال خوش برسند.

سخنان همسفر حمیده:

سلام دوستان، حمیده هستم یک همسفر.
از آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده محترم ایشان سپاسگزارم که این بستر را فراهم کردند.
از راهنمای مسافرم، آقا امیرعلی، تشکر می‌کنم که باعث آرامش و حال خوش مسافرم هستند.
از راهنمای خودم، خانم نازنین، سپاسگزارم که هر حال خوشی را از آموزش‌های ایشان دارم.
همچنین از خانم سونا، ایجنت همسفر فاطمه، گروه مرزبانی همسفران، ایجنت مسافران و گروه مرزبانی آنان تشکر می‌کنم.

قبول زندگی با یک مصرف‌کننده برایم بسیار سخت و غیرقابل باور بود. هر راهی را امتحان می‌کردم به نتیجه نمی‌رسیدم و تنها آرزویم رهایی مسافرم بود. خدا را شکر می‌کنم که مسیر کنگره ۶۰ برایمان باز شد تا مسافرم آموزش‌پذیر شود و به حال خوش برسد.

زندگی پررنجی را پشت سر گذاشتم، اما امروز که شاهد آرامش و زیبایی در زندگی‌ام هستم، هزاران بار خداوند را شکر می‌کنم.
از راهنمایان خود و مسافرم قدردانی می‌کنم و امیدوارم همه سفر اولی‌ها به رهایی و حال خوش برسند.

مرزبان کشیک: مسافر مرتضی
عکاس: مسافر امیر
تایپ: مسافر سعید (ل۵ و ل۲۳)
تنظیم: مسافر سعید (ل۲۳)

📍 تهیه‌شده در سایت مسافران نمایندگی کاسپین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .