اصولاً حمال به چیزی میگویند که حمل یا تخلیه میکنند؛ این امر میتواند نقطه شروع و پایان باشد؛ پایان هرنقطه سرآغاز خط دیگری است. اغلب انسانها از تمام تواناییها خود بهرهمند نشدهاند، انرژی و استعدادهای خود را به هدر میدهند.
کسی که سفر اول را به درستی انجام نداده باشد در واقع سرمایه عمر را هدر میدهد؛ این میشود آغاز حرکت از بارانداز؛ در نظر بگیرید فردی در طوفان گیر کرده است؛ وقتی یک سفر اولی به رهایی رسیده است؛ باید به تعادل رسیده باشد و با اندیشه و تفکر جدید برای آینده برنامهریزی کند؛ این آغاز است؛ باید همه کارها را درست انجام دهد؛ یعنی به وظیفه انسانی خود عمل کند، افکار درست داشته باشد، افکار ناپسند را کنار بگذارد تا در نقطه پایان باشد؛ وقتی انسان میخواهد یک حرکت جدید آغاز کند؛ باید در صورپنهان و صورآشکار حرکت جدید انجام شود، در زمینه ضدارزشها؛ افکارپوچ و بیهوده را نابود کند. انسان یا صید است یا صیاد.
ما باید برای رهایی در دو جهت به نبرد بپردازیم، نبرد درون و نبرد بیرون، نبرد درون؛ یعنی بهدست آوردن شخصیت جدید و مشکلاتی که در مواقع زندگی با آن مواجه میشویم و با سعی و تلاش به حل آن میپردازیم؛ سعی در جبران بدیها و خساراتی که در گذشته ایجاد نمودهایم و همچنین بازپس گرفتن حق و حقوق از دست رفته خود، در واقع رهایی یک تجربه و زندگی جدید؛ یعنی نابودی ویروسها و میکروبها یا مرگ ضدارزشها تا انسان کامل شده و ثابت بماند و از نظر اندیشه سالم، قدرتمند بشود و این مسله همت و پشتکار میخواهد.

انسانهای دانا به خدا نزدیکتر هستند و در راه اهداف خود گام برمیدارند؛ ولی انسانهای نادان و جاهل از دانش و خداوند دور هستند و به سمت ضدارزشها غوطهور هستند؛ زمانی که انسان در راه صحیح قدم برمیدارد؛ ارتقاء یافته و از یک مرحله و یا از یک فصل وارد فصل جدیدی میشود؛ باید نقطه تحمل خودش را بالاببرد، از فصل زمستان یا سفر اول به بهار و رهایی میرسد و به جهت دیگران برای رهایی خواهد بود و هرقدر در این زمینه عشق و آموختن باشد کمک به همنوعان میباشد.
دانش زیاد انسان را به خداوند نزدیکتر میکند، انسانهایی که دانش و آگاهی آنان کم است به همان دید نگاه آنان کم است و کوچک خواهد شد و فکر میکنند خیلی دانا هستند و از خداوند دوری میکنند؛ پس انسان بینهایت میتواند ادامه داشته باشد و دانش به تنهایی کافی نیست.
یک مصرفکننده از عالم و آدم طلبکار است و کمتر به اعتقادات مذهبی اهمیت میدهد؛ چون زندگی این فرد به مواد خلاصه شده است؛ زیرا مواد برای او تعیین تکلیف میکند. در سفر دوم این اعتقادات قوی میشود و سخنان او از شجاعت و اثرگذاری برخودار خواهد بود؛ اگر انسان به مرحلهای از آگاهی برسد؛ انوار الهی وارد اندیشه و فکر او میشود و به مرور محبت و عشق در وی نمایان میگردد؛ پس باحرکت درست در صراط مستقیم محبت و عشق در وجود انسان به تجلی میآید، در هستی اکثر موجودات به تنهایی قادر به حیات نیستند و همه به شکل گروهی زندگی میکنند و انسانها با همکاری همنوعان خود در کنگره۶۰ از این روش استفاده میکنند و تمام اعضا بهصورت گروهی و همفکری اعضاء به رهایی میرسند؛ هدف احیای یک انسان و رسیدن به انسانیت است؛ وقتی یک نفر را بکشی؛ انگار تمام عالم و تمام انسانها راکشتهای و اگر یک نفر را احیا کنی گویی تمام انسانها را احیا کردهای.
منبع: سیدی حمال
نویسنده: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون هفتم)
رابط خبری: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)
همسفران نمایندگی رضا مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
195