لژیون سردار گذرگاهی برای عبور از فقر

سومین جلسه از دوره نود و یکم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره60 نمایندگی آکادمی با استادی دیده‌بان محترم مسافر علیرضا، نگهبانی مسافر ویلیام و دبیری  مسافر مجید با دستور جلسه «OT , DST» سوم آبان ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر. امیدوارم که جلسه خوبی را باهم داشته باشیم. شیشه عینک من خط افتاده و با هر دستمالی که پاک می‌کنم تمیز نمی‌شود، نیاز به یک اتفاق دارد که بتوانیم این خط را از شیشه از بین ببرم، در غیر این صورت من هرچقدر هم که با دستمال پاک‌ کنم و به چشمم بزنم باز این خط از بین نخواهد رفت. هر کاری یک راه و روش مخصوص به خودش را دارد. روش درمان DST همراه با OT ضلع داروی مناسب است. ساختار OT به‌ خوبی در کنگره تجربه‌شده است و با توجه به آموزش‌های کنگره، روش DST با داروی OT سندی بدون نقص می‌باشد. امروزه کنگره توانسته است به‌ خوبی چندین هزار نفر را به درمان قطعی برساند، با دارویی که مناسب است و در درون خودش یک یین و یانگ و یا تاریکی و روشنایی را دارا می‌باشد. هر چیزی در درون خودش سیاهی و در طرف دیگر آن روشنایی دارد که ذات آن خیلی مهم می‌باشد.

ذات تریاک، گیاهی می‌باشد و دست‌نخورده است که با درمان اعتیاد با روش DST شروع به نمایان کردن قسمت سفیدی و روشنایی خود می‌کند. خطی که خیلی در رسیدن ما به تعادل و رهایی تاثیرگذار است، خط خمر می‌باشد. در سفر اول ما تمام تلاش خود را می‌کنیم این خطِ تعادل درست بشود. آقای مهندس می‌فرمایند؛ بیماری اعتیاد یک بیماری جسمی می‌باشد که جهان‌بینی و روان را درگیر خود می‌کند که اگر هر سه مورد به تعادل نرسند، جسم به حالت قبلی خود بازمی‌گردد. داروی OT برای جسم در سفر اول می‌باشد. در کنگره سفر اول، سفر دوم و سفر سوم وجود دارد. انسان به‌غیر از جسم دارای روان و جهان‌بینی می‌باشد و در سفر اول به کمک OT و آموزش‌های کنگره به تعادل نسبی خواهیم رسید و در ادامه سفر دوم نیز می‌توانید بر روی روان و جهان‌بینی خود کار کنیم تا بتوانیم به بهترین حالت تعادل خود برسیم. در حال حاضر سیزده هزار سفر اولی داریم که با داروی OT و روش DST به درمان می‌رسند. بنده هفت روز هفته را در کنگره هستم خدمت مالی هم می‌کنم و به تمام شهرستان‌ها هم می‌روم، این‌همه کنگره هزینه کرده است تا من یاد بگیرم که بفهمم و اجرا بکنم آن چیزی را که نمی‌فهمم و توان اجرایش را ندارم.

همان چیزی که در سفر اول همه‌ ما می‌فهمیم که در جسم ما چه اتفاقی می‌افتد  و یک سفر اولی می‌آید و شربت OT را مصرف می‌کند، چه‌کاری در بدن می‌کند و اعتیاد چه است؛ الان که صورت‌مسئله اعتیاد را می‌فهمیم باید این فهم را اجرایی کنیم. می‌گوید با حرکت را نمایان می‌شود، تازه بعد از این حرکت به نقطه تحمل می‌رسیم. تا وادی هشتم هیچ اتفاقی نمی‌افتد و در وادی حرکت است که تازه این اتفاق می‌افتد. کنگره این توانایی را دارد که می‌تواند با بدن حرف بزند. به‌گونه‌ای حرف می‌زند که می‌تواند سیستم X را ترمیم کند، گونه‌ای با بدن حرف می‌زند که می‌تواند نیکوتین را درمان کند، به‌گونه‌ای با بدن حرف می‌زند که می‌تواند کاهش وزن صورت بگیرد. این DST و OT در واقع کلامی است که با آن می‌توانی با بدن خود حرف بزنی و بدن نسبت به آن عکس‌العمل درست نشان می‌دهد. این برای صور آشکار است و کنگره صاحب صور پنهان هم است.

همان‌طوری که تن ما باید به تعادل برسد، خویش ما هم باید به یک تعادلی برسد. تا خویش و خویشتن در کنار هم قرار بگیرند، تا ما بتوانیم روی خط تعادل باشیم، یعنی تابستان، تابستان است، پاییز پاییز است و زمستان زمستان است که ساعت ۹ تا ۱۱ شب نهایتاً باید بخوابیم و صبح ساعت ۵ صبح بیدار بشویم، باید برویم کار کنیم و باید تولید داشته باشیم، باید دیگران برای تو اهمیت داشته باشند، نه‌ فقط خودت و خانواده، بلکه دیگران هم برایت اهمیت داشته باشند. اگر در درون کنگره هستیم این جمیع مفهوم کنگره می‌باشد. معرفت را کسب می‌کنید ولی آن دو پایی را که روی زمین است و به آن عمل سالم می‌گوییم باید حرکت بکند در جهت مناسب. این فصول در کنگره وجود دارند، راجع به تمام فصل‌ها هم صحبت می‌شود و جالب این است که یک تشویق کلی هم می‌کند با مفهوم این‌که هرکسی، در حد توان خودش برداشت می‌کند. دو هفته دیگر در کنگره جشن گل‌ریزان را خواهیم داشت، خیلی‌ها تازه به جمع ما پیوستند نمی‌دانند این جشن چه است، خیلی‌ها هم قدیمی‌تر هستند و کاملاً جشن گل‌ریزان را می‌شناسند.

 ما جشن گل‌ریزان تجربه می‌کنیم، آن چیزی را که کار بسیار سخت است، یعنی عبور از مادیات یعنی ضلع سوم کنگره۶۰، یعنی ایمان و بخشش، هر کس در حد توان و فهم خودش این مطلب را می‌فهمد. باید بگویم اعضای لژیون سردار به فهم بخشش رسیده‌اند و می‌آیند از یک‌میلیون تومان تا یک میلیارد تومان را می‌بخشند، آن‌ها پرهزینه‌ترین افراد کنگره محسوب می‌شوند، چون وارد شدن به ضلع ایمان و بخشش کار بسیار سخت و نادری است و باید آن را تجربه کرد. لژیون سردار لژیون فقر است، که در واقع لژیونی است برای عبور از فقر. همان‌گونه که در کنگره این دانش است و این معرفت است، ما می‌آییم این دانش را کسب می‌کنیم تا دانشمند شویم، می‌آییم این خرد را کسب می‌کنیم تا خردمند شویم و یا خیلی‌ها در میدان‌های موسیقی و هنر، هنرمند می‌شوند.

در کنگره۶۰ ثروت هم است می‌توانند ثروتمند شوند، ولی این "مند" را به هرکسی نمی‌دهند. خیلی‌ها دانش دارند ولی دانش آن‌ها شکوفا نشده است. در مورد آقای مهندس دژاکام باید عرض کنم حتی آن‌طرف دنیا هم دانش ایشان به گوش آن‌ها می‌رسد چون شکوفا شده است. خیلی‌ها ثروت دارند اما ثروتمند نشده‌اند چون ثروت آن‌ها شکوفا نشده است. وقتی‌که مادیات را برداری زیر آن می‌توانی معنویات را مشاهده کنی و این اصلاً ربطی به این موضوع ندارد که تو در ساختار کائنات از نظر مالی کجا قرار داری، مهم این است که صفت بخشش در انسان شکوفا شود. برای همین هم است که ما در کنگره۶۰ جشن گل‌ریزان داریم یک نفر می‌آید یک‌میلیون تومان می‌دهد که خیلی پول است، یک نفر دیگر شش میلیون تومان می‌دهد که بازهم خیلی پول محسوب می‌شود، یکی دیگر هم یک میلیارد یا دو میلیارد می‌دهد که آن‌هم خیلی پول است، ولی هر کس که در این بازی شرکت می‌کند باید با خیلیِ خودش شرکت کند.

در واقع با "D" شروع می‌کند، حالا "D" کنگره ۶۰ چقدر است؟ یک سفر اولی با یک‌پنجم، از جسم خودش بازی می‌کند که سیستم X او تنظیم می‌شود، ولی در سفر دوم، یک‌پنجم در خدمت عاشقانه است. خدمت در مرزبانی، دبیری، نگهبانی، میکروفن گردان، آبدارخانه و جارو کشیدن و.... نمی‌توانی سفر کنگره را قبول کنی و ضلع دوم و سوم آن را بگویی وجود ندارند. در سفر اول، مسافر تازه بذرش را در درون تاریکی کاشته، در بخش دوم و سوم است که تازه از زیرخاک جوانه می‌زند و این را خطاب به همسفران می‌گویم، بعضاً خیلی از همسفران در ضلع دوم و سوم، قدرتمندتر از مسافران حرکت می‌کنند، در ضلع خدمت کردن و مالی، ولی همان نیرویی که ما را می‌تواند به جلو حرکت دهد، همان نیرو می‌تواند جلوی ما را بگیرد. مسافر می‌گوید بس است دیگر، دیگر درمان شده‌ام، ولی در کنگره۶۰ یاد می‌گیریم که ما در پی هم روان شده‌ایم و مثل حلقه‌های زنجیر باید به ساختار، وصل شویم.

از این تنهایی باید بیرون بیاییم و در جمع شکوفا شویم. یک مصرف‌کننده تنهاست و وقتی به کنگره۶۰ می‌آید قضیه‌اش متفاوت می‌شود. اگر می‌خواهید بدانید مسیر حرکتتان در زندگی چقدر و چگونه است، باید توجه کنید نسبت به سال گذشته‌ چند نفر در کنار شما هستند؟ و چند نفر به شما اضافه‌شده‌اند؟ این بازی کائنات است. یک راهنما نگاه می‌کند که سال گذشته چند نفر در لژیون داشته و امسال به چه تعدادی رسیده است؟ این تفاوت باید بعد از ورود به کنگره و خدمت در کنگره قابل‌لمس و مشاهده باشد. در ابتدا می‌بینید که ساختار خانواده مستحکم می‌شود، آن‌قدر تفاوت می‌کند که در حین خدمت، کسب‌وکار شما هم موفق‌تر می‌شود. امیدوارم بافهم هر سه سفر یعنی توأم با تفکر، عشق و ایمان، بتوانیم پا بگذاریم به دنیایی که بگویم من می‌توانم خدمت مالی انجام بدهم، می‌توانم صندلی‌ها را جمع کنم، می‌توانم اینجا را جارو بزنم و بعداز این‌که این عمل را انجام می‌دهیم، حس و حالمان تغییر می‌کند. حس و حالی که همه به دنبال آن می‌گردند، همه می‌خواهند حس و حالِ خوبی داشته باشند و این اتفاق در کنگره۶۰ می‌افتد. ناخودآگاه جذب کنگره می‌شویم و تا یک‌جایی ناخودآگاه، تو را می‌آورد، از یک‌جایی به بعد باید با خودآگاه خودت بیایی. از این‌که به صحبت‌های من توجه کردید از شما متشکرم.

تایپ: مسافر جلال، لژیون هجدهم، مسافر حمید، لژیون دوم

عکس، تنظیم و بارگذاری خبر: مسافر محمدحسین