جلسه چهاردهم از دوره بیست و پنجم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی پاکدشت با استادی راهنمای محترم مسافر رضا، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه "DST،OT" شنبه 3 آبان ماه 1404 ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر
خداوند را شاکر و سپاسگزار هستم که یک بار دیگر این جایگاه را تجربه می کنم.
دستور جلسه DST و OT است و امسال جناب مهندس این دو دستور جلسه را ادغام کردند و این هفته را به تمام کسانی که در قسمت OT خدمت میکنند تبریک میگویم، سال 76 آقای مهندس برای اینکه میخواستند مصرف مواد خودشان را کنترل کنند شروع کردند به نظم دادن به مصرف مواد و کم کردن آن و با این حرکت روشی را ابداع کردند به نام DST، که D به معنی دژاکام، S یعنی ضریب 8 دهم و پلههای 21 روزه و T هم به معنی تایم که در مدت زمان 10 الی 11 ماه میباشد و آقای مهندس با این روش توانستند درمان اعتیاد را کشف نمایند و این روش شامل درمان سیگار، اضافهوزن و درمان خیلی بیماریها نیز میشود.
این روش برای تکمیل شدن درمان اعتیاد نیاز به یک دارو به نام OT دارد که همان شربت اپیوم تینکچر یا شربت تریاک است که حاوی 10 درصد تریاک، 20 درصد الکل و 70 درصد آب مقطر میباشد و آن را در بیرون از کنگره 60 به عنوان مواد مخدر میشناسند ولی در کنگر60 بهواسطه روش DST به آن به عنوان داروی درمان نگاه میشود و بیشترین شباهت را به مواد شبه افیونی جسم دارا میباشد.
درقسمت دوم دستور جلسه تولد یک سال رهایی مرزبان محترم مسافر رسول را به خودش، همسفرانش و خانواده کنگره 60 تبریک میگویم، رسول قبل از اینکه وارد لژیون من شود قبلاً یکبار سفرکرده بود و بهواسطه کرونا ازکنگره دور شد وقتی دوباره سفر مجدد را آغاز کرد هرچه میگفتم غیر از چشم گفتن چیز دیگری نمیگفت و 80 درصد این چشم گفتنها را واقعاً انجام میداد، همه بچهها او را با لبخندش میشناسند و همیشه لبخند روی لبانش پیداست و انسان بسیار خوش قلبی است و امیدوار هستم که در کنگره بماند و خدمتگزار خوبی برای کنگره باشد.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید سپاسگزار هستم.

سخنان مرزبان محترم مسافر رسول:
سلام دوستان رسول هستم یک مسافر
اول از همه خدای خودم را شاکر و سپاسگزارم که توفیق داد و توانستم یک سال رهایی خودم را ببینم از همه شما عزیزان ممنونم که در این جشن شرکت کردید و به من انرژی دادید، از راهنمای سفر اول خودم آقا رضا خیلی متشکرم که 11 ماه زحمت من را کشیدند و به من آموزش دادند، از خدمتگزاران شعبه، مرزبانان دوره قبل، از ایجنت شعبه آقا محمد دهقان که بهواسطه خدمت مرزبانی راهنمای فعلی من هستند واقعاً متشکرم که به من کمک کردند تا آموزش بگیرم و بسیار نکات از ایشان یاد گرفتم، از آقای مهندس و خانواده محترمشان که این بستر را فراهم آوردند که ما به حال خوش برسیم سپاسگزاری میکنم.
من روز اولی که پا به کنگره گذاشتم مانند خیلی از مصرفکنندهها بسیار حال خرابی داشتم در حدی که راه رفتن را فراموش کرده بودم و احساس میکردم زنده نیستم، همه دکترها را میرفتم به امید اینکه حالم خوب بشود ولی فقط حالم خرابتر از قبل میشد. بالاخره خداوند اذن ورود به کنگره را به من داد و توفیق ورود به این مکان مقدس را پیدا کردم و راه و روش درمان واقعی بالاخره برای من نمایان شد.
در اوایل سفر اول بهواسطه تخریبهایی که داشتم همیشه یک ترس همراه من بود، ترس از جامعه ترس از تخریبهایی که به دیگران وارد کرده بودم، ترس از آینده و این آقا رضا بودند که همیشه به من میگفتند آرام آرام درست میشود و این صفات منفی در وجودت از بین خواهند رفت، بعد از مدتی که آموزش گرفتم متوجه شدم که ترس یک ضلع از مثلث جهالت میباشد یعنی ترس، ناامیدی و منیت.
بعد از سفر اول اعتمادبهنفس خدمت گرفتن را نداشتم ولی با آبدارخانه شروع به خدمت کردم و چای درست میکردم و این خدمت باعث شروع اتفاقات خوب در سفر دوم من شد و بعد از آن برای انتخابات مرزبانی ثبت نام کردم و به لطف بچههای شعبه الان در حال خدمت در جایگاه مقدس مرزبانی هستم و امیدوارم من و مرزبانان دیگر را در اداره شعبه هرچه بهتر یاری کنید.
متشکرم که به حرف های من توجه کردید.

عکس و تایپ: مسافر عقیل لژیون 7
بارگذاری و ویراستاری: مسافر رضا لژیون12
- تعداد بازدید از این مطلب :
109