جلسه هفتم از دوره دوازدهم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، ویژه مسافران و همسفران نمایندگی یوسف، با استادی راهنمای محترم، مسافر سعید نمکی، نگهبانی مسافر مجید و دبیری مسافر علیرضا با دستور جلسه ”DST ، OT" روز شنبه 3 آبانماه ۱۴۰۴ ساعت ۱6:5۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
وقتی موضوع جهانبینی مطرح میشود، چه در ورزش و چه در سایر حوزهها، این مفهوم مکمل تمام فعالیتهای روزمره انسان است؛ حتی فراتر از مصرف داروی OT، جهانبینی در کار، در تعاملات خانوادگی، در نحوه سوار شدن و پیاده شدن از وسایل نقلیه عمومی، در شیوه غذا خوردن، در برخورد با کسانی که به ما خدمت میکنند، در قدردانی و احترام به آنان، و در ابراز محبت و تشکر نمود پیدا میکند.
در مسئله درمان DST و مصرف داروی OT نیز همینگونه است. بسیاری از ما در جایگاه مسافر، به دلیل مصرف مواد مخدر، تجربه ترکهای مختلفی داشتهایم؛ ترکهایی بهصورت سقوط آزاد، تحت نظر پزشک یا گروه درمانی، با داروهای مختلف و روشهای گوناگون که اغلب نتیجه مطلوبی نداشتهاند. هدف مشترک همه ما کنار گذاشتن مواد مخدر بوده است.

بیتردید سختیهای زیادی را تحمل کردهایم. تنها کسی که مصرفکننده مواد بوده و برای مدتی مصرف نکرده، میتواند خماری را تعریف کند. ممکن است جلسات درمانی زیادی را پشت سر گذاشته باشیم، اما نتیجهای حاصل نشده باشد. همانطور که مهندس دژاکام بارها تأکید کردهاند، درمان واقعی زمانی حاصل میشود که فردی که سالها تریاک مصرف کرده، پس از درمان، حتی در مزرعه کشت تریاک کار کند، نیز هیچگونه وسوسه یا احساسی نسبت به آن نداشته باشد. این موضوع درباره مصرفکنندگان هروئین نیز صدق میکند.
درمان به روش DST این مسئله را بهخوبی برای ما روشن کرده است. این روش نهتنها در درمان اعتیاد، بلکه در درمان بسیاری از بیماریها نیز مؤثر بوده است.
خاطرهای از آغاز ورود داروی OT به ذهنم میآید؛ در آن زمان، کسانی که با روش DST درمان میشدند، عمدتاً از تریاک استفاده میکردند. راهنما برنامه درمانی را ارائه میداد، قطعهبندی انجام میشد و مصرف تریاک بهصورت خوراکی ادامه داشت. از یک زمان به بعد روش DST بهتدریج اثربخشی خود را اثبات کرد. برخی افراد نظیر محققین و مسئولین که بدون تعصب به موضوع نگاه میکردند، همکاری نمودند و مجوز استفاده از داروی OT را صادر کردند. این مسیر دشواریهای فراوانی داشت تا امروز دارو بهراحتی در دسترس ما قرار گیرد.
به یاد دارم زمانی که بهعنوان خدمتگزار به مرکز ملی اعتیاد در میدان قزوین مراجعه میکردیم، افراد معرفیشده از کنگره، که در آن زمان شعبات محدودی داشت، در آنجا پرونده تشکیل میدادند. طبق آموزشهای مهندس دژاکام و نامه راهنما، دارو به آنان تحویل داده میشد. در دو اتاق مجاور، کلینیکهایی بودند که همین کار را انجام میدادند، اما در تعیین دوز دارو دچار ابهام بودند. مثلاً اگر فردی یک گرم تریاک مصرف میکرد، به اشتباه ۶۰ سیسی OT به او داده میشد که میتوانست عوارض جدی بههمراه داشته باشد.
روش DST دقیقاً مشخص میکند که دوز دارو چقدر باشد، دوره درمان چقدر باید باشد؛ یک ماه، دو ماه، شش ماه. DST واقعا یک شاهکار است که توسط جناب مهندس ابداع شد، موضوعاتی چون اشباع، میزان افزایش دارو در هر ۲۱ روز، نحوه شروع درمان برای مصرفکنندگان شیشه، هروئین و سایر مواد را بهطور دقیق تعیین میکند. به همین دلیل، درمان به روش DST با کمترین هزینه و بهترین دارو، بهترین نتیجه را بههمراه دارد.

واقعیت این است که اگر فردی بهعنوان مسافر طبق برنامه راهنما عمل کند، غیرممکن است که نتیجه نگیرد. هر نوع ماده مخدر، هر مقدار مصرف، حتی سالهای مصرف مواد مخدر در درمانDST اصلا مطرح نیست و هیچکدام مانع درمان نیستند. تنها کافی است مسافر از راهنما اطاعت کند و پلهها را منظم و مرتب طی کند و از موضوع جهانبینی غافل نشود، سیدیها را بنویسد. اگر کسی در کنگره نتیجه نمیگیرد، ایراد از سیستم نیست؛ باید در خود جستوجو کند و مشکل را بیابد تا بتواند از این داروی مؤثر و روش درمانی خوب بهرهمند شود.
در اینجا لازم است از عزیزانی که در بخش OT، چه در این نمایندگی و نمایندگی مرکز و چه در کلینیکهای سراسر کشور خدمت میکنند، تشکر و قدردانی کنم. خداوند به آنان قوت و موفقیت عطا فرماید.
بیش از این درباره دستور جلسه صحبت نمیکنم، چرا که امروز جشن تولد دهمین سال رهایی مهدی عزیز، ایجنت نمایندگی یوسف است. خواهش میکنم تشویقشان نمایید.

در اتاق مرزبانی، مهدی عکسی از خود در اوایل ورودش نشان داد که واقعاً قابل شناسایی نبود. گفتم: «مهدی، این تویی؟» گفت: «بله.» باورم نمیشد. آن چهره از ذهنم پاک شده بود و اکنون تنها چهره فردی درمانشده و در مسیر قرارگرفته در ذهنم مانده است.
مهدی با مصرف متادون، تریاک و شاید شیره وارد کنگره شد، هر مسافری باید درون خود این سؤال را مطرح کند که برای چه آمدهام؟ دنبال چه هستم؟ مسئولیت من نسبت به خانواده و جامعه چیست؟
انسانهایی به قدرت تفکر دست مییابند که زندگیشان فقط برای خودشان نباشد؛ از منیت عبور کرده باشند و بتوانند قدمهای مثبت خود را در خدمت خانواده و جامعه نیز بهکار گیرند.
در اوایل ورود مهدی ، هنوز نوشتن سیدی جدی نشده بود، اما مهدی نوشتن سیدیها را آغاز کرد. نمیدانم خودش مینوشت یا پسرش، چون دستخط بسیار زیبایی داشت. این نوشتن سیدیها از نظر روحی و درونی مسیر را برای ما آسان کرد و مسائل راحتتر برایمان حل میشد، چون نوشتن باعث حک شدن مطالب در ذهن و روان ما میشود.
در سفر اول، مهدی حضور منظم و بهموقع در جلسات داشت. در مرحله دوم، آموزشهای کنگره را به خانواده و محیط کار منتقل کرد و موفق نیز بود. در بازپرداخت بدهیاش نسبت به اعتیاد، بهعنوان راهنما خدمت کرد، لژیون زد و اکنون لژیون موفقی دارد. همچنین بهعنوان ایجنت نمایندگی یوسف، امانتی را از ایجنت قبل گرفت و انشاءالله آن را بهنحو شایسته تحویل نفر بعد خواهد داد.
این سبک جدید زندگی با انرژی و حال خوب، انسان را به چشمههای جوشان تبدیل میکند. کسی که بازپرداخت بدهیاش را انجام دهد، به چنین جایگاهی میرسد.
این تولد را به آقای مهندس تبریک عرض میکنم، خداوند ایشان را حفظ کند. همانطور که خودشان گفتند، ما مانند کسانی هستیم که در برابر کوهی عظیم ایستادهایم. و عظمت آن را نمیبینیم کسانی هستند که هنوز پس از 30-۲۰ سال بهدنبال راه هستند اما راهی نمییابند، بنا براین فراموش نکنیم چه چیزی بدست آوردهایم، چه خانوادههایی بودند که آرزوی یک روز بدون مصرف مواد را داشتند و فراموش نکنیم که این سیستم با چه زحمتی بهدست آمده است.
مجددا تبریک میگویم به خانواده محترم مهندس دژاکام، تبریک به لژیون مهدی و نمایندگی یوسف، و تبریک به دختر و پسر عزیز مهدی عزیز. انشاءالله این تولد مبارک باشد.
خلاصه صحبت ایجنت محترم مسافر مهدی:
آرزوی من این است به زودی شعبه یوسف مکانی برای خود داشته باشد و در سال آینده در مکان خود جلسه برگزار کنیم.
بنده به عنوان یک مسافر در این جایگاه، حضور خود را حاصل لطف و مرحمت کنگره میدانم. نخست، از جناب مهندس و خانواده محترم ایشان صمیمانه تشکر میکنم که با فراهمسازی این بستر، مسیر درمان را برای من هموار کردند. پیش از ورود به کنگره، با مشکلات جدی مواجه بودم؛ حتی در یکی از جلسات گفتم که هنگام ورود، تنها ۳۷ هزار تومان داشتم و دعا میکردم هزینه پیکیج آموزشی بیش از ۳۷ هزار تومان نباشد. هر آنچه امروز دارم، حاصل اعتبار و برکت کنگره است.
از جناب مهندس و خانواده گرامیشان قدردانی میکنم که با حضورشان، ما نیز توانستهایم مسیر درمان را طی کنیم. همچنین، سپاس ویژه دارم از راهنمای عزیزم، آقا سعید، که همواره همچون معلمی دلسوز در کنارم بودند. در این ده سال، روزی نبوده که برای ایشان، برای راهنمای راهنمای خوبم جناب آقای ترابخانی و جناب مهندس دعا نکرده باشم. هر روز که چشم میگشایم، از صمیم قلب از ایشان سپاسگزارم که بیمنت خدمت کردند تا بتوانم زندگیام را سامان دهم و از مشکلات رهایی یابم.
تمام زحماتی که راهنمای من برای من متحمل شد در خاطر و ذهن من باقیاست، همیشه ایشان من را به صبر دعوت نمودند، همواره از ایشان آموختهام و خواهم آموخت. از همه دوستان عزیز نیز تشکر میکنم؛ حضورم در کنگره، فارغ از جایگاه خدمتی، برایم ارزشمند است و از خداوند سپاسگزارم.
خلاصه صحبتهای همسفر پارسا :
خداوند را شاکرم که شاهد این روز زیبا، تولد ده سال رهایی پدرم هستم. این تولد را ابتدا به خود ایشان، سپس به راهنمای گرامیشان آقا سعید نمکی، و در نهایت به جناب مهندس و خانواده محترمشان تبریک عرض میکنم. خیلی ممنون
خلاصه صحبتهای همسفر مایسا :
خداراشاکر هستم که خداوند یک پدر مهربان به من داده است، تولد او را به خودش و به راهنمای خوبشان آقای سعید نمکی و آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک میگویم.

ضبط صدا و تهیه عکس: مسافر محمدحسین خدمتگزار سایت
تایپ، ویرایش و ارسال: مسافر محمد خدمتگزار سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
425