جلسهی هفتم از دورهی ششم کارگاههای آموزشی عمومی نمایندگی پردیس با استادی پهلوان محترم همسفر ابوالفضل، نگهبانی مسافر فرشید و دبیری مسافر میلاد با دستور جلسهی«DST ، OT »شنبه 3 آبان ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز بکار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا از آقای مهندس دژاکام صمیمانه سپاسگزارم که با خلق روش درمانی DST، راه نجاتی را به بشریت بخشیدند تا امروز در چنین بستری گرد هم بیاییم.
در کنگره ۶۰ آموختم که هر دستور جلسه دو بخش دارد: صور ظاهر و صور پنهان. زمانی که به ظاهر دستور جلسه نگاه میکردم، متوجه شدم این روش DST چگونه انسانها را از بند اعتیاد رها میکند؛ رهجو در لژیون ویلیام از بند سیگار آزاد میشود و با رسیدن به تعادل جسم و روان، به مرحلهی سفر دوم میرسد و گل رهایی دریافت میکند. اما در صور پنهان دستور جلسه، مفهوم عمیقتری نهفته است.
روش DST تنها برای درمان اعتیاد طراحی نشده است، بلکه بستری فراهم میکند تا جایگاههای خدمتی در کنگره شکل بگیرند؛ از لژیونها گرفته تا مرزبانی، ایجنتی و دیدهبانی. در هر یک از این جایگاهها، انسان فرصتی برای رشد، تغییر و تکامل درونی پیدا میکند. من، ابوالفضل، باید بدانم وقتی در جایگاه خدمت هستم، این جایگاه بهسادگی به وجود نیامده است.
اگر کنگره برای یک رهجو ۱۰۰ میلیون تومان هزینه میکند تا به درمان برسد، برای منِ راهنما نیز به همان اندازه هزینه میکند تا بتوانم خدمت کنم، آموزش ببینم و تغییر کنم. برای مرزبان، بهاندازهی یک نمایندگی هزینه میشود تا او هم در مسیر رشد و حرکت قرار گیرد. این یعنی خدمت کردن در کنگره، بهایی دارد و من باید برای بقای آموزشی که دریافت کردهام، بهایش را بپردازم.

در ظاهر ممکن است این پرداخت، همان کمک مالی یا عضویت در لژیون سردار باشد، اما در باطن ماجرا، کنگره به من صفت بخشندگی را میآموزد.کسی که میخواهد در سفر دوم حرکت کند، نخست باید صفت بخشندگی را در وجود خود پرورش دهد؛ چرا که بدون آن، تغییر درونی ممکن نیست. در ظاهر، شاید به نظر برسد من دارم به کنگره کمک میکنم، اما در حقیقت کنگره است که با این فرصت، صفت بخشش را در من زنده میکند.
وقتی به بخشندگی میرسم، میتوانم خدمت کنم، توان یاری دیگران را داشته باشم و به خواستهها و اهدافم نزدیکتر شوم. ما کمتر از دو هفته دیگر جشن گلریزان را پیشرو داریم.آرزو دارم در این جشن، بتوانم بهترین خودم باشم؛ با تمام توان و آگاهی که در این مسیر آموختهام.
در کنگره هیچگاه صحبت از رقابت نیست، بلکه سخن از توان انسان و درون او است. من با خودم روبهرو میشوم، با تعهدی که دادهام، با صفتهایی که در خود پروراندهام. امیدوارم بتوانم در این هفتهی پیشِ رو، توان واقعی خود را به نمایش بگذارم و به صفت بخشندگی، که مسیر رشد و رهاییست، نزدیکتر شوم. از سکوت و توجه شما سپاسگزارم.
در ادامه اهدای شال پهلوانی توسط ایجنت به مسافر امید:


.jpg)
سایت نمایندگی پردیس
- تعداد بازدید از این مطلب :
127