English Version
This Site Is Available In English

عشق خدمت به خلق

عشق خدمت به خلق

هر رودی که از جایی بیرون می‌آید، همه تلاش‌ها را می‌کند و خود را به تخته سنگ‌ها و قلوه سنگ‌ها می‌زند، تا راهش را هموار نماید. راه سخت است؛ اما امکان‌پذیر که به بحر، ملحق شود.

اکنون مصاحبه‌ای با راهنما همسفر سهیلا ترتیب داده‌ایم که توجه شما عزیزان را به خواندن آن جلب می‌کنم.

راهنما همسفر سهیلا و مسافر علیرضا با بیش از هفت سال تخریب آنتی ایکس مصرفی انواع مواد، وارد کنگره شدند. به مدت ده ماه و چهار روز با متد DST و داروی OT به راهنمایی مسافر علیرضا و همسفر بهار سفر کردند. در حال حاضر به مدت پنج سال و پنج ماه است که به لطف خدا و دستان پر مهر آقای مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی مسافر والیبال و رشته ورزشی همسفر در کنگره دارت است. راهنما همسفر سهیلا در جایگاه‌های خدمتی راهنمای تازه‌واردین، ویلیام، دبیر لژیون راهنماها، دبیر رشته ورزشی دارت، ورزشبان رشته دارت، مسؤل کارت، رابط سایت، خدمت مالی سردار و دنور خدمت کرده‌اند و در حال حاضر در جایگاه راهنمای DST و ویلیام در حال خدمت هستند.

به نظر شما تفاوت راهنمای‌تازه‌واردین با سایر راهنماهای کنگره۶۰ در چیست؟ و این نقش چه ویژگی‌هایی می‌تواند داشته باشد؟

من همیشه با تمام وجود آرزو داشتم که این جایگاه را تجربه کنم، چون عشق خدمت به خلق در درونم بسیار تا بسیار زیاد بوده و هست. این جایگاه این امکان را به من می‌داد تا اولین نفری باشم که می‌تواند زیستن در این بهشت را به دیگران معرفی کند. با تمام تازه‌واردین من هم یکبار دیگر تازه‌وارد می‌شدم‌. قوانین، حفظ حرمت و صورت‌مسئله اعتیاد برای من تکرار می‌شد و این امر باعث رشد و موفقیت‌های هرچه بیشتر در خودم می‌شد و با رشد هر کدام از عزیزان تازه‌وارد، من به صدق و صحت این راه ایمانم بیشتر و بیشتر می‌شد. می‌دیدم که چطور آموزش‌ها روح یخ‌زده افراد را به آغوش می‌کشد و جانی تازه و دوباره به اعضاء می‌بخشد.

بهترین تجربه‌ای که طی سال‌ها در کنگره۶۰ به دست آورده‌اید چه بوده است؟

عشق، عشق و عشق. با تمام وجودم معجزات را در زندگیم، هر لحظه و هر ثانیه مشاهده می‌کنم.

لطفاً از احساستان زمان دریافت  شال نارنجی راهنمایی از آقای مهندس برای ما بگویید؟

من با این‌که این لحظه را 2 بار تجربه کرده بودم، یکی برای دریافت شال سرمه‌ای و دیگری برای شال سبز از دستان آقای مهندس، اما این‌بار حس و حالم متفاوت بود. من همیشه در هر کجا که مراسم اجرای پیمان را می‌دیدم، چشم‌هایم را می‌بستم و روز دریافت شال نارنجی را در ذهنم به تصویر می‌کشیدم. از لحظه ورودم به محل دریافت شال فقط اشک شوق ریختم و سپاسگزار بودم که رسیدن به خواسته‌ام را واقعاً در حال زیستن و تجربه کردن هستم. حس فوق‌العاده‌ای بود و تمام مدت در حال حمد خداوند و سپاسگزاری بودم.

به نظر شما افراد چگونه می‌توانند بین کار، زندگی شخصی و مسئولیت‌هایی که در کنگره۶۰ دارند، هماهنگی ایجاد کنند؟

آنجا که راه نیست، خداوند راه می‌گشاید و خداوند هرگز دیر نمی‌کند. تو پای در راه بنه و هیچ مپرس، خود راه بگویدت که چون باید رفت. وقتی در زندگی عاشق باشی راه باز می‌شود. من برای این‌که به تمام کارهایم برسم، بسیاری از کارها را انجام نمی‌دهم. برای مثال: وقتم را هرگز برای دنبال کردن فضای مجازی نمی‌گذارم و برای تمام کارهایم برنامه‌ریزی دارم، چه در زندگی شخصی، شغلی و چه در کنگره۶۰.

صحبت پایانی شما:

باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی. باید عشق را بطلبی و تجربه‌اش کنی. سپاسگزار الله یکتا هستم که لیاقت خدمت را به من  داد و عشق را درونم نهاد. از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترم ایشان ممنونم که برای من بستری فراهم نمودند تا بتوانم عاشقی کنم. ممنونم از شما بزرگوار که وقت گذاشتید و با عشق خدمت می‌کنید و خدا قوت به تمام عزیزانم که جانانه خدمت می‌کنند.

از این‌که وقت باارزش خود را در اختیار ما قرار دادید بی‌نهایت سپاسگزارم.

طراح و مصاحبه‌کننده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون دهم)
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون دهم)
ویرایش و ارسال: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر هدی (لژیون پانزدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ایمان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .