جلسه سوم از دور سیزدهم کارگاههای آموزشی عمومی نمایندگی ایران با دستور جلسه (جهانبینی در ورزش ) با استادی پهلوان مسافر مهدی و نگهبانی راهنما همسفر پیمان و دبیری مسافر کمال روز پنجشنبه ۱ آبان ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد
سخنان استاد:

سلام دوستان مهدی هستم مسافر
از اینکه در خدمت شما عزیزان هستم، خداوند را شاکر و سپاسگزارم.
در مورد دستور جلسه بخواهم صحبت کنم، من روزهای جمعه را خیلی دوست دارم، خیلی زیباست، همراه خانواده میرویم پارک، همگی در حال ورزش کردن و مشغول درست کردن صبحانه هستند و خیلی حس و حال خوبی است، بدون هیچ حرف و بحثی در کنار هم ورزش میکنیم و همه اینها را مدیون آقای مهندس هستیم.
همه مسافرها چه سفر اول چه سفر دوم، یک ورزش تخصصی را باید انتخاب کنیم، برای اینکه چه مسافرها چه همسفرها باید بدانند سفری که در کنگره ۶۰ دارم انجام میدهم، برای این است که جسمم سالم باشد و این اهمیت موضوع ورزش است.
بخشش در جایجای کنگره ۶۰ نهادینه شده از آن نگهبان نظم، عزیزی که دم در ایستاده و نظم اینجا را بر عهده دارد که من راحت روی صندلی بنشینم، آن شخص دارد بخشش میکند و از مرزبانی که ساعت یک بعدازظهر میآید درِ شعبه را باز میکند و تا ۹ شب حضور دارد.
راهنماها و ایجنت عزیز برای چه در کنگره همیشه حضور دارند؟ برای اینکه من یک روزی باحال خراب با صورت رنگپریده بیایم داخل شعبه کنگره۶۰ و دستم را بگیرم بالا و بلند شوم و بهعنوان یک تازهوارد من را تشویق کنند، یازده ماه رایگان سفر میکنم، بعد از یازده ماه میآیم بالا اعلام سفر میکنم درصورتیکه از شادی چشمانم برق میزند، این حلقه کارش این است که یک نفر از دام اعتیاد رهایی پیدا کند، یک زندگی احیا شود.
سفرهای زیادی ما در کنگره ۶۰ داریم، در زندگی من خیلی مسئلهها بود که حل نشده بود، اگر بخواهم از قهر به مهر را توضیح بدهم، خانه ایی بود که هرچند وقت یکبار دعوا داشتیم، با آموزش در کنگره از قهر به مهر هدایت میشویم.
در کنگره ۶۰ از حقارت به سرافرازی را بخواهم بگویم؛ پدری که پسرش وسایل مصرف را در دستش دیده است، جلوی جمع این کار را انجام میدهد و میپرسند که از چه کسی آموختهای؟ میگويد پدرم، اوج حقارت است برای یک پدر ولی همان بچه امروز با پدرش ساعت ۶ صبح در استخری حضور دارد که کنگره۶۰ برای او فراهم کرده، این میشود جهانبینی در ورزش.

کمی هم در مورد لژیون سردار بگویم؛ چون جشن گلریزان را هم در پیش رو داریم، امروز بایستی بدانیم برای سازندگی و آبادانی احتياج به سه رکن اصلی و اساسی داریم شامل علم و دانش، نیروی متخصص و پول و سرمایه، پس بدون پول و سرمایه آبادانی امکانپذیر نیست.
در کنگره۶۰ انسانها و خانوادهها پیوسته به زندگی برمیگردند. حال در نظر بگيريم چه پسران، دختران، زنان، مردان، پیران، نوجوانانی که در اثر اعتیاد در حال پرپر شدن و خاکستر شدن هستند؛ ما میتوانیم با فراهم نمودن پول و سرمایه و ایجاد شعب، از نابودی آنها جلوگیری نماییم.
اکنون سؤال این است آیا یاریرسانی است با گامهای بلند و کوتاه از ویرانی و نابودیها جلوگیری نماید؟
پیام لژیون سردار همین است،
همه اینها پیام لژیون سردار است.
پول من سرمایه من نیست پول من وقتی مال من میشود که آن را تبدیل کنم به یکچیز دیگر، پول یک کاغذ است یک اسکناس است، زمانی که تبدیل میشود به هر چیزی، به یک دوچرخه برای بچهام، به یک گوشی برای خودم، به ۶۰ میلیون برای یک دنوری، به ۶ ميليون تومان سرداری و پول صندلیهای یک لژیون، بعد آن پول دیگر خرج نمیشود، آن پول تبدیل به انرژی میشود، انرژی تغییر شکل میدهد و میشود چراغ راه یک مسافری که از تاریکی به نور حرکت میکند، میخواهد هدایت بشود.
امیدوارم که امسال در گلریزان شعبه ایران چه مسافرها چه همسفرها صدِ خودشان را بگذارند برای کسانی که منتظر کمک ما هستند.
ممنون که به حرفهای من گوش کردید.
خدمتگزاران

مرزبان کشیک: مسافر رضا
عکاس: مسافر احمد لژیون ۵
تایپیست: مسافر محمد لژیون ۱
ویرایش: مسافر بختیار لژیون ۱۲
ارسال: راهنما مسافر حسن
نمایندگی ایران
- تعداد بازدید از این مطلب :
54