English Version
This Site Is Available In English

لژیون سردار، دروازه ورود به سفر دوم

لژیون سردار، دروازه ورود به سفر دوم

چهارمین جلسه از دور ششم لژیون سردار نمایندگی پروین اعتصامی اراک با استادی پهلوان مسافر علی‌رضا، نگهبانی دنور مسافر جواد و دبیری مسافر ناصر،با دستور جلسه:
«جهان‌بینی در ورزش»
روز سه‌شنبه ۱۴۰۴/۸/۱ ساعت ۱۵:۴۵ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان علیرضا هستم، یک مسافر
در ابتدا خداوند را شکر می‌کنم که اجازه داد در این جایگاه قرار بگیرم تا آموزش بگیرم و خدمت کنم.
از آقای مهندس و خانواده محترم‌شان سپاسگزارم بابت این بستر و فرصتی که برای ما فراهم کردند تا به حال خوش و رهایی برسیم.
طبق روال، در رابطه با دستور جلسات هفتگی صحبت می‌کنیم و ارتباط آن را با لژیون سردار بیان می‌کنیم.
دستور جلسه این هفته: جهان‌بینی در ورزش است.
ورزش کردن در گذشته برای من معنای خاصی نداشت؛ نه دید مثبتی داشتم و نه هدفی از آن می‌دانستم.
همیشه برایم سؤال بود چرا بعضی‌ها وقت و هزینه‌شان را صرف ورزش می‌کنند؟ از نظر من هدف مهمی نبود.
اما وقتی در کنگره با واژه‌ی جهان‌بینی آشنا شدم، فهمیدم جهان‌بینی یعنی برداشت و درک من از جهان اطراف،
و اینکه دیدِ من باید با دید دیگران متفاوت باشد.
امروز وقتی در پارک ورزش می‌کنم، کنارم افراد زیادی هستند که کنگره‌ای نیستند و در حال ورزش‌اند، اما تفاوت در نگاه و درک ماست.
آن‌ها فقط می‌دانند حالشان با ورزش خوب می‌شود، ولی نمی‌دانند چرا.
این علم را آقای مهندس در کنگره کشف کردند که ورزش جزئی از درمان است د برای یک سفر اولی، ورزش باید چاشنی درمان باشد.
آقای مهندس در سی‌دی‌ها دقیقاً توضیح دادند که هنگام ورزش چه اتفاقی در بدن می‌افتد، چه غده‌هایی شروع به ترشح می‌کنند، سلول‌ها چطور بازسازی می‌شوند، غدد شادی فعال می‌شوند و جسم ترمیم می‌شود.
تجربه شخصی
من خودم کارم برق صنعتی بود، و فکر می‌کردم چون کارم سنگین است، دیگر نیازی به ورزش ندارم.
اما وقتی اولین بار در پارک ورزش کردم، بعد از کمی دویدن و نرمش، عضلاتم گرفت و دست و پام قفل کرد.
آن‌جا فهمیدم معادلاتم کاملاً اشتباه بوده!
سلول‌های بدن ما هوشمندند. بدن ما حدود چهل‌هزار میلیارد سلول دارد و همه‌شان دارای فهم و شعورند.
زمانی که ورزش می‌کنیم، سلول‌ها متوجه می‌شوند و هورمون‌ها شروع به ترشح می‌کنند ونتیجه اینکه ما حس شادی و سرزندگی را تجربه می‌کنیم.
استاد امین در جهان‌بینی فرمودند: «حس، اولین قوه‌‌ی به کار انداختنِ عقل است»
هرچه حس خود را تزکیه کنیم، تفکرمون بهتر کار می‌کند.
وقتی حالم خوب است و شاد هستم، تصمیم‌ها و هدف‌هایم هم بهتر می‌شود.
مواد مخدری که در گذشته مصرف می‌کردم، همان اُپیومی بود که امروز برای درمان استفاده می‌کنیم. آنروز مرا به تاریکی برد و امروز مرا به روشنایی می‌رساند، چون پشت آن تفکر و برنامه است.
در ورزش هم همین‌طور است؛ هدف نباید فقط مدال یا جام باشد و این را در کنگره یاد گرفتم که: هدف، در مسیر بودن است نه فقط رسیدن به مقصد.
مکمل‌های درمان
مواردی که در کنگره به عنوان مکمل درمان معرفی شده‌اند باید جدی گرفته شوند:
ورزش، حضور منظم در جلسات، گوش دادن به سی‌دی‌ها، راهنما شدن، عضو لژیون سردار بودن... که هنه و همه تابلوهای مسیر درمان ما هستند که آقای مهندس سر راه ما گذاشته‌اند.
ورزش باید متعادل باشد؛ اگر از تعادل خارج شود، به ضد خودش تبدیل می‌شود.
لژیون سردار
لژیون سردار یکی از جاهایی بود که گره‌های زیادی از زندگی من باز کرد،بندهایی که شاید در لژیون درمان باز نشده بودند، در اینجا باز شدند،
چون تنها جایی است در کنگره که می‌توانیم سفر دوم را زندگی کنیم؛ با بخشیدن.
کل یک شعبه پر از خدمت‌گزار است؛ از مرزبانی و ایجنت گرفته تا بچه‌های خدمات. همه در حال خدمت به سفر اولی‌ها هستند، اما لژیون سردار از نگاه آقای مهندس جایگاهی ویژه دارد
لژیون سردار، دروازه ورود به سفر دوم است.
یک راهنما دِینی به گردن دارد؛ وقتی ره‌جویش به رهایی می‌رسد، باید او را به سمت سفر دوم هدایت کند و این مسیر،مثل ورزش است. یک بازی مقدس که آقای مهندس واجب دانستند برای سفر اولی‌ها و ما در لژیون سردار باید بخشیدن را یاد بگیریم.
بخشیدن و تغییر تقدیر
در کتاب ۶۰ درجه آمده:
«اعمالی که امروز انجام می‌دهی، نقاط حرکت تو را در هستی تغییر می‌دهد و تقدیرت را عوض می‌کند.»
تقدیر از پیش تعیین‌شده است، اما با اعمال‌مان می‌توانیم آن را تغییر دهیم. وقتی در لژیون سردار از مال خود می‌گذرم، مسیر زندگی‌ام در هستی تغییر می‌کند.
شاید ندانم پولم دقیقاً کجا خرج می‌شود، اما می‌دانم با آن شاید چراغ یک شعبه روشن شود و یا دختربچه‌ای از ترس پدرش پنهان نشود و وقتی پدرش در می‌زند، با لبخند بدود سمت در و بگوید: «بابا اومد!»
خنده‌ی آن کودک در هستی پخش می‌شود و ذره‌ای از آن، وارد زندگی من می‌شود. با چه پولی می‌شود چنین چیزی خرید؟ هیچ‌چیز در دنیا هم‌ارزشش نیست.
تا وقتی آن خانواده‌ها شاد زندگی می‌کنند و از علم و عشق کنگره بهره می‌برند، کسی که در لژیون سردار بخشیده، در آن شادی شریک است و چه سعادتی بالاتر از این‌که آقای مهندس اجازه داده‌اند ما هم در این بازی باشیم. بازی‌ای که نیازی به حضور ما نداشت.
بازی بخشش
آقای مهندس با مقاله‌های علمی فراوانی که امروز رایگان در اختیار جهان گذاشته‌اند، می‌توانستند درهای کنگره را ببندند و به زندگی شخصی خود بپردازند، اما چنین نکردند تا ما هم از ذرات هستی بی‌نصیب نمانیم و این ما هستیم که باید ببینیم چقدر می‌خواهیم در این بازی شریک باشیم.
اگر قرار است نذری بدهم، گوشت یخ‌زده نمی‌برم؛ بهترینش را می‌دهم. پس در خدمت کنگره هم باید از بهترین قسمت زندگی‌مان ببخشیم. چون فقط آن نوع بخشش، اثر دارد.
نکته‌ای درباره درمان
زمانی که روش درمان DST هنوز با دود بود و شربت اُپیوم نیامده بود، بعضی از مسافران با روش دودی به رهایی رسیدند.
اما وقتی شربت آمد، برخی دوباره خواستند سفر کنند،
چون حس می‌کردند هنوز کامل درمان نشده‌اند.
آقای مهندس به چند نفرشان اجازه دادند، اما وقتی دیدند ممکن است این کار باب شود، جلویش را گرفتند.
اگر امروز در لژیون سردار به‌اندازه ظرفیت خودم بازی نکنم، ممکن است روزی حسرت بخورم که ای‌کاش همان‌زمان قدمم را محکم‌تر برداشته بودم.

جمع بندی و دعوت

برای یکی ممکن است مقدار سی‌سیِ بخشش شش میلیون باشد، برای دیگری شصت میلیون، برای یکی ششصد میلیون، و برای یکی «نشان در بی‌نشانی».
اگر کسی توان نشان در بی‌نشانی دارد، اما فقط در حد شش میلیون بازی می‌کند، روزی به جایی می‌رسد که حالش خوب نیست و باید دوباره سفر کند.
بنابراین باید با تمام ظرفیت بازی کنم، تا وقتی به نقطه‌ی پرواز رسیدم، بندها از من کنده شده باشند.
هفدهم گل‌ریزان داریم.
امیدوارم همه بچه‌ها با تمام توان خودشان در این جشن شرکت کنند، چون ما به این بازی و به این لژیون نیاز داریم.
این خدمت، موهبتی است که آقای مهندس اجازه‌اش را به ما داده‌اند، تا با مال خودمان، در مال کنگره شریک شویم.
اگر هدف پول‌درآوردن بود، آقای مهندس می‌گفت هرکس بیاید و هرطور می‌خواهد بازی کند.
اما این‌طور نیست. انتخاب‌شده‌ها مشخص‌اند. ما باید خودمان را مستعد انتخاب شدن کنیم، خودمان را آماده کنیم و تشنه‌ی این اتفاق باشیم تا اجازه‌اش به ما هم داده شود.
از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید، سپاسگزارم

تایپ، تنظیم و ارسال: مسافر محمد رضا (لژیون دوازدهم)
عکس: مسافر معین (لژیون یازدهم)

«مسافران نمایندگی پروین اعتصامی اراک»
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .