English Version
This Site Is Available In English

ورزش مهم‌ترین تأثیر را در نجات و درمان من داشت.

ورزش مهم‌ترین تأثیر را در نجات و درمان من داشت.

سیزدهمین جلسه از دوره بیست‌و‌سوم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران آقا، نمایندگی پرستار، به استادی مسافر حنیف، نگهبانی همسفر علی و دبیری همسفر محمد امین، با دستور جلسه «جهان بینی در ورزش» پنج‌شنبه اول آبان  ۱۴۰۴، ساعت ۱۴ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حنیف هستم مسافر.
در رابطه با دستور جلسه «جهان‌بینی در ورزش»، باید بگویم که من ورزش را در کنگره، ستونی بسیار اصلی و اساسی می‌دانم. ورزش مهم‌ترین تأثیر را در نجات و درمان من داشت.
پیش از پرداختن به موضوع جهان‌بینی، می‌خواهم بگویم که اولین کاری که ورزش در کنگره برای من انجام داد، این بود که مرا تحت تأثیر قرار داد. زمانی که سفر اولم را آغاز کردم، شش عضله از عضلات بدنم را از دست داده بودم و به‌طور کلی وجود نداشتند؛ از عضلات کول و پشت بازو گرفته تا فیله‌های کمر که کاملاً تحلیل رفته بودند. همچنین، زمانی که سفرهایم را شروع کردم، به دلیل سوءهاضمه، تقریباً نمی‌توانستم غذا بخورم. در آن زمان، استاد امین، ورزش تیراندازی با کمان را به من پیشنهاد کردند و من زیر نظر آقای اشکذری، این رشته را آغاز کردم. شخصاً شاهد بودم که این ورزش چه تأثیر مثبتی بر جسم من گذاشت.
اکنون از تأثیر ورزش بر جسم می‌گذرم و به تأثیر آن بر روان می‌پردازم. ورزش، خلق‌وخوی مرا تغییر می‌دهد و اخلاق ورزشکاری را در من تقویت می‌کند. چگونگی آن نیز بدین صورت است که من تحت آموزش مربی و پیشکسوتان آن رشته ورزشی قرار می‌گیرم و بایدها و آموزش‌های لازم را فرا می‌گیرم و از آن‌ها بهره می‌برم.
سپس به جهان‌بینی می‌رسم. جهان‌بینی‌ای که اکنون از نظر خودم دارم را توضیح می‌دهم و دوست دارم بیشتر مشارکت‌ها در این زمینه باشد. اینکه من در جهان ورزش، در چه جایگاهی بودم؟ زمانی که وارد کنگره شدم در چه مرتبه‌ای قرار داشتم؟ پله‌پله چه آموزش‌هایی را دیدم؟ اکنون در چه وضعیتی هستم و برنامه آیندۀ من چیست؟
مهم‌ترین نکته‌ای که جهان‌بینی ورزش برای من دارد، این است که یک روال و برنامۀ منظم را در زندگی من قرار داده است و همه این‌ها به خاطر کنگره بوده است. اینکه ما می‌آییم، خودمان را معرفی می‌کنیم، اعلام سفر می‌کنیم و در پایان، ورزشمان را نیز بیان می‌کنیم. زمانی که این برنامه‌ریزی در برنامۀ روزانۀ من باشد، در واقع یک سبک زندگی جدید به من می‌بخشد. این نظم و برنامه‌ریزی، زندگی مرا متحول می‌کند.
شاید این موضوع، ذهن یک تازه‌وارد یا فرد دیگری را روشن کند که چگونه می‌توان این برنامه را در زندگی جای داد. من اکنون به هرکس که نمی‌آید تیراندازی، می‌گویم: «بیا تیراندازی»، اما می‌گوید: «به خدا وقت ندارم» یا «برنامۀ دیگری دارم». این واقعاً چیزی است که من به هیچ وجه نمی‌پذیرم. یعنی اگر نتوانم این برنامه‌ریزی را در زندگی‌ام داشته باشم که ورزش بخشی از روز مره به خود اختصاص دهد، به این معنی است که من هنوز به آن انسان متعادلی که می‌تواند زندگی‌اش را بر اساس برنامه‌ای که کنگره برایم در نظر گرفته، بچیند و ادامه دهد، تبدیل نشده‌ام.
با توضیحاتی که دادم، مایلم از این بحث خارج شوم و به موضوع «شعبۀ پرستار» بپردازم. من واقعاً به این شعبه افتخار می‌کنم. هرجا و هر زمان که بتوانم، دوست دارم در مورد ورزش صحبت کنم؛ از تیراندازی گرفته تا والیبال و هر ورزش دیگر. یعنی در بین همسفران آقای پرستار، واقعاً پتانسیل نهفته‌ای در زمینۀ ورزش وجود دارد که حد و مرزی ندارد. فقط کافی است این موضوع را پیگیری کنیم.

من در اینجا افرادی را می‌بینم که در تیراندازی، حرفی برای گفتن در سطح کشور دارند. اگر اسم ببرم، علیرضا و محمد اینجا حضور دارند و افراد دیگری که اخیراً می‌بینم و می‌آیند. واقعاً از شما می‌خواهم این پتانسیل را در خود ببینید، زیرا مطمئنم این شعبه از لحاظ ورزشی می‌تواند سفیر و نمایندۀ همسفران آقا در عرصۀ ورزش کنگره باشد.
اکنون که دستور جلسه این موضوع است، بسیار خوب است که ما با حضور در مکان‌هایی مانند باشگاه تیراندازی با کمان، بتوانیم ارتباط مستقیمی با مسافر خود داشته باشیم. شاید در هیچ جای دیگر کنگره نتوانم به این راحتی با مسافر خود ارتباط برقرار کنم. اینکه من به‌عنوان یک همسفر، بتوانم از روشنایی‌هایی که در طول زندگی‌ات کسب کرده‌ای بهره ببرم و تو نیز بتوانی از تاریکی‌ها و درس‌هایی که من آموخته‌ام، حتی اگر کمی باشد، بهره ببری و آن مسائل را ببینی. این تعامل چقدر زیبا در کنار هم شکل می‌گیرد و ما می‌توانیم در لژیون‌ها، جلسات و تمریناتی که برگزار می‌شود، با استفاده از همین مواد اولیه، مجسمه‌ای زیباتر خلق کنیم؛ تندیسی که به نام کنگره ساخته می‌شود و بالا می‌رود.
امیدوارم حداقل سخنان من، چراغی هرچند کوچک در دل هر تازه‌واردی روشن کند و بتواند این نظم را در زندگی‌اش برای ورزش برقرار سازد. این بسیار مهم است؛ اینکه من بدانم از امروز که شروع کرده‌ام، همین امروز که روز اول من است، یک پیشکسوت محسوب می‌شوم. پیشکسوت نسبت به کسی که هنوز نیامده است؛ نسبت به کسی که قرار است بیاید، مرا ببیند، از من یاد بگیرد و از من الگو بگیرد. شکرگزار خداوند هستم که می‌توانم در این لحظه، این کار را انجام دهم.
نباید به این صورت نگاه کنم که «من الان چقدر ضعیف می‌زنم»، «چقدر بد تمرین کردم» یا «چقدر رکوردم بد است». بلکه باید به این نکته توجه کنم که افرادی هستند که اصلاً این کار را انجام نمی‌دهند و من بسیار جلوتر از آن‌ها هستم که این کار را انجام می‌دهم. این بسته‌ای است که کنگره برای من قرار داده تا بتوانم این کار را انجام دهم.
وقتی افرادی مانند آقامهراب و علی‌آقا از بچه‌های راگبی را می‌بینم، واقعاً لذت می‌برم. آن‌ها به‌عنوان سفیر، در رشته راگبی پابه‌پای مسافران پیش می‌روند و مسابقه می‌دهند. من واقعاً حس و حال همۀ شما همسفران را، به‌ویژه بچه‌های شعبۀ پرستار، بسیار دوست دارم. این پتانسیل را در درون خود ببینید. به نظر من، شما می‌توانید تاریخ‌سازی کنید.

از شما بابت شنیدن صحبت‌هایم سپاسگزارم.

تایپ، ویراستاری و بارگذاری: خدمت‌گزاران سایت همسفران آقا، شعبه پرستار

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .