در بامداد سرد و تاریک یکی از روزهای زندگیام، پا به محوطه کنگره 60 گذاشتم، جایی که قرار بود تا با ورزش صبحگاهی، شروعی تازه و پرانرژی داشته باشیم. هوای تازه و ترکیب صدای پرندگان، روحی تازه به من بخشید و به قلبم آرامش بخشید. به محض اینکه در کنار دوستانم ایستادم و حرکات ورزشی را آغاز کردیم، احساس کردم که یک پیوند عمیق میان ما ایجاد شد.
ورزش صبحگاهی در کنگره ۶۰ به معنای تنها فعالیت بدنی نیست، بلکه یک سفر به درون خود است. در آن لحظات ساده و شیرین، همگی به یکدیگر نگاه میکنیم و با خنده از دردها و ضعفهایی که روزهای سخت را برای ما با خود آوردهاند، رد میشویم. این ورزش نه تنها بدن ما را تقویت میکند، بلکه فکر و ذهن ما را نیز در مسیر بهبودی قرار میدهد.
با هر حرکت، حس میکنم که انرژی مثبت در بدنم جریان دارد. از دل خاموش روزهای گذشته، آتش امید زبانه میکشد و محبت پیوند عمیقی است میان ما. هر بار که هوای تازه را لمس میکنم و پاهایم را بر زمین میگذارم، انگار زنجیرهایی که سالها بر دوشم بودهاند، یکی پس از دیگری میشکنند و من رها میشوم از تمام بندهایی که سالها با خود حمل میکردم. این ورزش، فرصتی است برای تصفیه روان و بازسازی خود. به یاری دوستانم و همراه با حرکات ورزشی، میخندیم و یکدیگر را به فصلی دیگر از زیبایی های زندگی تشویق میکنیم. فصلی که کنگره برای ما ساخت و به ما نشان داد زندگی باز هم جریان دارد خزان تمام میشود و بهار زندگی با تمام شکوفهها و سرسبزی میآید و زندگی ما را پر از بوی خوش گلها و صدای آرامش بخش پرندهها میکند و چه زیبا و دلپذیر است. این یک تجربه جدید برای من است که هیچگاه فراموش نخواهم کرد.
ورزش صبحگاهی در کنگره ۶۰ به من آموخته است که زندگی مانند یک سفر است، سفری که نیاز به تلاش، پایداری و ایمان دارد. با هر صبح، فرصتی جدید برای تغییر و بهبودی وجود دارد. این تمرینات به من یادآوری میکند که من توانایی دارم، نه تنها بدنم را سالم نگهدارم، بلکه روح و روانم را نیز تقویت کنم.
پس از پایان ورزش، وقتی برای خداحافظی پس از یک ورزش صبحگاهی مفید و سازنده دور هم جمع میشویم، حس میکنم که همه ما در این مسیر با یکدیگر هستیم و همه با هم همسفران یک جاده ی زیبا و سبز هستیم. با هر کلمه و هر لبخند، اعتبار و دوستیام را با دوستان جدیدم تقویت میکنم. این لنز جدیدی است که کنگره 60 به من بخشیده است، لنزی که از طریق آن میتوانم بر دنیای اطرافم با عشق و مهربانی نگاه کنم.
در پایان، ورزش صبحگاهی برای من بیشتر از یک فعالیت بدنی است، آن یک سفر به سوی خودشناسی، دوستی و بهبودی است. در اینجا آموختم که درست زندگی کنم و بگذارم دیگران هم زندگی کنند و این چقدر زیباست زندگی با حس خوب و آرامش و بهبودی و صلح. با هر صبح آدینه که در کنگره ۶خ پا به این مکان میگذارم، به یاد میآورم که میتوانم دوباره زندگی را با تمام زیباییها و مشکلاتش تجربه کنم و باز هم در پایان سختی ها صبحی دلپذیر منتظر من است. بیایید با هم برای روزهایی بهتر تلاش کنیم و این سفر را ادامه دهیم.
نویسنده: همسفر فهیمه رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر
ارسال: همسفر فهیمه، رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم)، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی خمین
- تعداد بازدید از این مطلب :
32