English Version
This Site Is Available In English

رسیدگی به شهر وجودی

رسیدگی به شهر وجودی

آقای مهندس در ابتدا در مورد آزمون‌ها صحبت کردند و فرمودند: راهنمای لژیون‌ها تا حدی می‌توانند در امتحانات نمره کم بیاورند؛ ولی از یک حد خیلی پایین‌تر ناگزیر هستیم لژیون‌ها را چه در گروه خانواده و چه در گروه مسافران جمع کنیم. بسیاری از لژیون‌ها برای 10 سال پیش است و آموزش‌های جدید را دریافت نکرده‌اند. زمانی که یک راهنما خودش هنوز آموزش‌ها را دریافت نکرده، رهجوها هم حتماً از آموزش‌ها بهره‌ای نبرده‌اند؛ بنابراین بهتر است که آن لژیون جمع شود.
 
 شعبه آکادمی یک شعبه بسیار ویژه است؛ چراکه هیچ راهنمایی بدون اجازه آقای مهندس لژیون نمی‌زند و برای زدن لژیون در ابتدا از خانم آنی و آقای مهندس مجوز لازم را کسب می‌کنند. راهنماها از این ‌پس فقط اجازه دارند در 1 نمایندگی خدمت کنند.
 
ما باید به این نکته توجه کنیم که برای حفظ بنیان خانواده به کنگره می‌آییم؛ بنابراین باید برای خانواده‌مان وقت بگذاریم. اگر یک راهنما تمام‌ وقتش را برای خدمت صرف کند، چه زمانی می‌تواند در خدمت خانواده خودش باشد؟ می‌دانیم که راهنماها عاشق کارشان و خدمت هستند؛ اما باید تعادل را حفظ کنند. ما به جهت بهبود وضعیت خانواده به کنگره می‌آییم نه اینکه آن را آشفته‌تر کنیم و خدمت قسمتی از زندگی شماست نه تمام آن.

 مرزبان‌ها را چرا دوره‌ای انتخاب کردیم؟ به این دلیل که 1 دوره‌ خدمت کنند و بعد به دنبال زندگیشان بروند و خودشان را نباید وقف کنگره کنند، کنگره این را از هیچ شخصی نمی‌خواهد. إن‌شاءالله راهنماها قوی‌تر و نیرومندتر شوند و قطعاً بیشتر هم خواهند شد، اگر در شعب خودتان جا نیست خود را معطل نکنید؛ زیرا ممکن است در بعضی شعبات تا 2 الی 3 سال دیگر هم جا نباشد؛ بنابراین به مکان‌های دیگر بروید.
 
 همه ما باید از نظر مالی خودکفا شویم و این در مورد شعبات هم صادق است. طرح خودکفایی مالی را می‌دهیم باید لژیون‌های مالی تشکیل شوند و راهنماها شاگردانشان را جهت عضویت در آن تشویق کنند. اگر رهجویی خواستار ورود به لژیون مالی یا ورزش باشد نباید جلوی او را بگیرند، راهنما چنین حقی ندارد؛ البته در سفر اول حق می‌دهیم و تا زمانی که به اواخر سفر خود برسند نباید وارد شوند، معمولاً لژیون مالی برای سفر دومی‌هاست و شخص بعد از سفر دوم باید در این لژیون شرکت کند تا اتفاقی مثل آن‌چه در گذشته برای شعبه آکادمی رخ داد و ما در پیاده‌رو می‌نشستیم، تکرار نشود. اگر کنگره تعطیل شود و امور مالی هم قطع شود کل سیستم قفل می‌شود؛ زیرا امور مالی مغز کنگره۶۰ است.

خوشبختانه این مکان را گرفتیم و خدا را شکر ما توانایی همه چیز را داریم و اگر در صراط مستقیم باشیم می‌توانیم مکان‌ها و زمین‌هایی را مهیا کنیم و همه این‌ها مقدمه آن آکادمی جهانیست که بایستی درست کنیم. کنگره۶۰ الان وضعیت خوبی دارد و هیچ  NGO دیگری فکر نمی‌کنم مانند کنگره بدون کمک مالی از دولت یا سازمان‌های دیگر چنین وضعیتی داشته باشد. کنگره با سبد قانون یازدهم و لژیون‌های مالی به این نقطه رسیده است و از پول خود اعضا استفاده می‌کند. با وجود هزینه‌های سنگین هم توانستیم از عهده مسائل برآییم و هم جلوی بعضی از کارها را گرفتیم و بایستی صرفه‌جویی کنیم. مثلاً برای جشن همسفر امکاناتی را فراهم کنیم؛ اما بعضی شعبات هزینه بسیار زیادی کرده بودند. اینجا در این‌گونه مراسم نمی‌توانیم زیاد هزینه کنیم. «خرج که از کیسه مهمان بود، حاتم طایی شدن آسان بود»
 
 برای ورزش و یکسری مخارج آقای مهندس فرمودند: بایستی حامی پیدا کنیم، ورزشکاران زیادی در کنگره رفت‌وآمد دارند که باید کمک کنند. خارج از کنگره برای هر ورزشی باید به ازای هر ساعت هزینه کنند؛ ولی در کنگره۶۰ رایگان است، بنابراین باید پولی را اهدا کنند و ما از آن‌ها استفاده کنیم. بسیاری افراد می‌گفتند پول شربت را ندارند؛ اما پول تریاک را داشتند!
 
 ما زمانی در فرهنگسرا و سرای محله بودیم. آن موقع بچه‌ها نمی‌توانستند افطاری درست کنند؛ چون باید سر ساعت آنجا را تحویل می‌دادند؛ اما الان ساختمان برای خودمان است و هر کاری که بخواهند می‌توانند انجام بدهند؛ بنابراین باید سعی کنیم تمام مکان‌ها را برای کنگره بگیریم‌ که مال کنگره و وقف کنگره است و برای هیچ‌کدام از ما نیست، همانند مسجد. اموال کنگره۶۰ مال عموم مردم است پس باید جدی‌تر و بیشتر به فکر کنگره باشید. اگر کسی می‌خواهد عضو لژیون مالی بشود اعلام کند، لژیون مالی فقط برای کار ساخت‌‌وساز کنگره۶۰ است.

هر لژیون مالی چیزی را که دریافت می‌کند باید زیر نظر خودش باشد و فقط برای خرید زمین و ساختمان است. ۷۰ درصد از مبلغ دریافتی در هر شعبه برای خودش و ۳۰ درصد برای مرکز است تا بتوانیم با آن ۳۰ درصد مکان‌ها را جابه‌جا کرده و به شعب دیگر کمک کنیم. برای واردشدن به لژیون مالی 1 شرط وجود دارد و آن هم داشتن پول است. وقتی فردی وارد لژیون مالی می‌شود و به منابع مالی کنگره کمک می‌کند، هم ثواب دارد و هم باعث دل‌خوشی کسانی می‌شود که نمی‌توانند خدمت دیگری به عهده بگیرند.
 
 مسئله بعدی، مسئله ورزش است. ما فقط ورزش را برای سلامتی خودمان انجام می‌دهیم تا زمانی که به سن ۵۰‌‌-‌‌‌۶۰ سال رسیدیم مجبور نباشیم مرتب به آزمایشگاه برویم و دائماً برای ما آزمایش‌های مختلفی بنویسند. این نتیجه کار آدم‌هایی است که ورزش نمی‌کنند. انسان‌ها به‌گونه‌ای آفریده شده‌اند که باید در روز 5000 قدم راه بروند؛ درصورتی‌که هیچ‌کدام از ما راه نمی‌رویم، هوای شهر تهران اینقدر آلوده است که در هر ماه ۲۰۰ الی ۳۰۰ نفر در اثر استنشاق هوای آلوده می‌میرند و به دلیل همین آلودگی، پرندگان کمی در تهران زندگی می‌کنند. پیاده‌روی که نمی‌کنیم، ۴ طبقه می‌خواهیم برویم بالا با آسانسور می‌رویم، ۱۰۰ متر راه را تاکسی سوار می‌شویم و حتی غذاهای ما هم نان‌های باگت و بدون سبوس، غذاهای فست‌فود و مانده است. گوشت و سبزی را به‌صورت تازه مصرف نمی‌کنیم و ورزش هم نمی‌کنیم.

ورزش ما ارتباطی به اعتیاد ندارد، ما ورزش نمی‌کنیم که معتاد نباشیم یا اعتیادمان زود خوب شود، اصلاً این‌طور نیست ما ورزش می‌کنیم که سالم باشیم. اگر شما یکی از پاهایتان را گچ بگیرید و حرکت نکند بعد از 1 سال لاغر می‌شود و از کار می‌افتد. بدن انسان طوری طراحی شده است که اگر فعالیت نکند از بین می‌رود. در ماشین‌های مکانیکی وقتی لاستیک‌ها زیاد کار می‌کنند، ساییده می‌شوند؛ ولی بدن انسان این‌طور نیست و طوری خلق شده که هرچه بیشتر کار کند (البته در حد نرمال) قوی‌تر، نیرومندتر و مستحکم‌تر می‌شود. هرچه بازو بیشتر هالتر بزند به‌جای اینکه فرسوده شود، قوی‌تر می‌شود. ما این تحرک‌ها را نداریم و باید در ورزش حتماً فعالیت کنیم؛ بنابراین هر عضو کنگره۶۰ باید ورزشکار باشد.

همه ما باید در حد توانمان ورزش کنیم به‌ویژه راهنماها، راهنمایی که ورزش نکند به عقیده من بهتر است که شال راهنمایی‌اش را تحویل بدهد؛ زیرا زمانی که خودش ورزش نمی‌کند شاگردهایش هم ورزش نخواهند کرد. پس راهنما باید در ورزش پیشرو باشد و بگذارد شاگردانش آزادانه هر رشته‌ای را که می‌خواهند انتخاب کنند. در سفر اول وقتی رهجو وارد کنگره می‌شود تا ۳ الی ۴ ماه اول راهنما برای او تعیین تکلیف می‌کند؛ ولی بعد از آن به راهنما ارتباطی ندارد و خود رهجو می‌تواند تصمیم بگیرد.

کسانی که ورزش می‌کنند از شادی و نشاط خوبی برخوردار هستند. شما الان از آدم ۶۰ سال به بالا که ورزش نمی‌کند بپرسید برنامه‌ات برای آینده چیست؟ می‌گوید از من که گذشته، در فکر زیارت کربلا و مشهد هستم، نقرس دارم، کمرم درد می‌کند، فشارخونم هم بالا است؛ ولی وقتی از یک آدم ۷۰ ساله که ورزش می‌کند بپرسید برنامه‌ات برای آینده چیست؟ می‌گوید باید نوه‌هایم را سروسامان بدهم، به باغ برسم و ... می‌بینید که برای ۳۰ الی ۴۰ سال بعدش هم برنامه دارد؛ به این دلیل که ورزش می‌کند و بیماری قلبی و هیچ‌گونه مریضی ‌هم ندارد، سرحال و شاد است و زندگی را خوب می‌بیند.

 
در بدن انسانی که ورزش می‌کند مواد شبه‌افیونی مانند دینورفین، اندورفین، انکفالین، سروتونین و دوپامین ترشح می‌شود، سرحال و قبراق است و برای زندگی خود برنامه‌ریزی می‌کند؛ ولی وقتی ورزش نمی‌کند چه آقا و چه خانم، هیچ برنامه‌ای برای زندگی‌اش ندارد. من متأسفانه به دلیل مشکل پا نمی‌توانم زیاد راه بروم؛ ولی سعی می‌کنم تا روزی که زنده هستم شنا کنم. همه باید به‌طور جدی به فکر ورزش باشید؛ چون این بدن، ماشین و شهر وجودی ماست پس باید به آن رسیدگی کنیم. خانه اصلی ما همین جسم ماست ما در این خانه، در این شهر، در این ماشین و در این جسم زندگی می‌کنیم و باید آن را سرحال و مرتب نگه داریم. سال‌ها نمی‌فهمیدیم با عرق، تریاک، شیره و ... نابودش کردیم حالا به آن بدهکار هستیم و باید جسم خود را با ورزش‌کردن محکم و قوی کنیم.

امیدوارم در هفته آینده که بحث ورزش است همه در 1 رشته ورزش کنند و اگر نتوانستید حتماً پیاده‌روی را انجام بدهید، وقتی هم که می‌خواهید پیاده‌روی کنید با یک متخصص صحبت کنید تا آن را اصولی انجام بدهید؛ چون پیاده‌روی هم قانون دارد که من آن‌ها را نمی‌دانم. اگر سن شما بالاست یک‌مرتبه ورزش‌های سنگین انجام ندهید. آدم‌های۶۰ساله فربه‌ای را در استخر می‌بینم که می‌خواهند با هالتر و دمبل در عرض ۲ یا ۳ ماه خودشان را لاغر کنند، اگر شما توانستید جوال سیاه (گونی که با موی بز سیاه درست می‌شود) را بشویید و سفید شود آن هیکل‌ها هم با ۲ ماه هالتر زدن لاغر می‌شوند! با این کار شما بدن خود را ناقص می‌کنید.

ورزش باید آرام‌آرام شروع شود و به مقدار بالا برسد تا بتوانید به بدن سالم برسید؛ چون افراط در ورزش یا بلد‌نبودن باعث می‌شود که تخریب زیادی به جسم خودتان وارد کنید. این کارها را من با خودم کردم، سال ۱۳۶۳ که می‌خواستم ترک کنم در کتاب خواندم که ورزش برای بدن خیلی خوب است؛ درصورتی‌که در ترک به روش سقوط آزاد، 3 روز اول بدن در بدترین شرایط است؛ حتی نمی‌تواند خودش را نگه دارد، پاها قادر به تحمل وزن انسان نیستند و فیزیولوژی کاملاً به هم می‌ریزد؛ ولی من با طناب‌زدن شدیداً ورزش کردم و بعد از گذشت ۳ ساعت پاهایم آنقدر ورم کرد که دیگر قادر به راه‌رفتن نبودم. همه این‌ها به این دلیل بود که ورزش‌کردن را بلد نبودم؛ بنابراین امیدوارم در هفته‌های آینده راجع به این قضیه صحبت کنید و راه‌ها و روش‌های صحیح ورزش را آموزش ببینید، کسانی که به مطالب آگاه هستند در مشارکت‌ها شرکت کنند و راجع به آن نظر بدهند.

خلاصه سی‌دی «ورزش»
نویسنده: همسفر سوسن رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم)
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر سمیه الف رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم) دبیرسایت
همسفران نمایندگی لویی پاستور

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .