جلسه سوم از دور سیزدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی شعبه دنا؛ با استادی راهنما مسافر ابراهیم، نگهبانی مسافر عنایت و دبیری مسافر محمدباقر با دستور جلسه: «جهانبینی در ورزش» روز سهشنبه مورخ ۲۹ مهرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷:۰۰ شروع به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان ابراهیم هستم یک مسافر. خداوند را شاکر و سپاسگزار هستم که اجازه میدهد در کنگره حضور پیدا کنیم. از ایجنت محترم، گروه مرزبانی و نگهبان جلسه تشکر میکنم که به من اجازه دادند در این جایگاه باشم و آموزش بگیرم. دستور جلسه این هفته، «جهانبینی در ورزش» است. در ابتدا، لازم است تعریف جهانبینی که در جزوه جهانبینی یک آمده است، به درستی درک شود. جهانبینی بیانگر نگاه ما به کل هستی است؛ شامل جهان درون و جهان بیرون که ما درک و احساس میکنیم. جهانبینی به دو بخش اصلی تقسیم میشود: جهانبینی درونی و جهانبینی بیرونی. در دستور جلسه حاضر، تمرکز ما بیشتر بر بخش بیرونی این مفهوم خواهد بود، اگرچه تأثیر جهانبینی درونی نیز حائز اهمیت است.
در رابطه با دستور جلسه، خداوند را شاکرم که به مدت تقریباً دو سال توفیق خدمت به عنوان نگهبان شنا را داشتم و از راهنماییهای ایجنتهای پیشین و ایجنت کنونی، آقا احسان، آموزشهای فراوانی دریافت کردم. در اوایل تأسیس استخر و شنا، تعداد شرکتکنندگان ما گاهی به هفتاد نفر نیز میرسید، اما اکنون مشاهده میکنم که مسافران محترم کملطفی میکنند؛ حتی مسافران سفر دومی نیز به بهانههای مختلف غیبت دارند. از آنجایی که تاکنون فرصتی برای طرح این موضوع فراهم نشده بود، لازم دانستم در خصوص مسئله شنا نکاتی را بیان کنم. گاهی تعداد شرکتکنندگان به بیست نفر کاهش مییابد. البته برای همه عزیزان گرفتاریها و مشغلههای کاری وجود دارد، اما افرادی که در مورد کار خود اظهار نگرانی میکنند، نباید فراموش کنند که سایرین نیز دارای مسئولیت هستند. به ویژه در روزهای جمعه که اساساً زمان استراحت و فعالیتهای جانبی است. در مورد مسافران سفر اولی، جای بحث جداگانهای است، و در مورد خدمتگزاران سفر دومی نیز وضعیت متفاوت است. به عنوان یک راهنما، اگر نتوانم یک روز جمعه را برای تفریح، ورزش یا پارک اختصاص دهم، واقعاً در مورد جایگاه خود در مسیر تردید میکنم.
زمانی که پارک فعالیت خود را آغاز کرد (شعبه در ابتدا تأسیس شد و سپس پارک اضافه شد)، من علیرغم پانزده سال سکونت در نزدیکی پارک — بهطوری که صدای شلوغی پارک تا منزل ما میرسید — شاید سالی یک بار نیز به پارک مراجعه نداشتم. نمیدانم دلیل آن محدودیتهای گذشته یا عدم فرصت بود، اما مراجعه به پارک، ورزش کردن، پیادهروی با خانواده یا حتی تنهایی رفتن، در اولویتهای زندگی من قرار نداشت. اما زمانی که وارد کنگره شدیم و اعلام شد که ورزش مکمل درمان اعتیاد است، همانطور که ترک سیگار نیز مکمل درمان است، ما واکنشی مبنی بر ایجاد مانع نشان ندادیم.
شاید برخی تصور کنند که به دلیل نزدیکی منزل، حضور من تسهیل شده است؛ اما افرادی بودند که برای شنا، صبح زود از اصفهان حرکت کرده و پس از بازگشت، مجدداً ساعت سه صبح برای فعالیت در استخر حاضر میشدند. متأسفانه، بیشترین غیبتها مربوط به کسانی بود که مسیر نزدیکتری داشتند.
تذکر میدهم: اگر نتوانیم فعالیت استخر را حفظ کنیم، قطعاً تعطیل خواهد شد. اگر نتوانیم پارک را حفظ کنیم، باید در نظر داشت که پارک به منزله یک شعبه مستقل است و در صورت نرسیدن به حد نصاب لازم، با تعطیلی مواجه خواهد شد و ضرر آن مستقیماً متوجه رهجو، راهنما و تمامی اعضای کنگره خواهد بود.
من پیشتر در مکانهایی حضور داشتهام که فعالیتهای ورزشی به این اندازه پربار و سازمانیافته نبود یا اصلاً برگزار نمیشد. در طول این چند سال فعالیت در پارک، شاهد هیچگونه برخورد منفی یا نامناسبی نبودهام. این حقیقت که ما صبح زود، ساعت پنج، شش یا هفت صبح، در پارک حضور مییابیم، نشاندهنده پیروزی ماست.
ما کسانی بودیم که نه طلوع خورشید را میدیدیم و نه اشتیاقی به ورزش داشتیم؛ ما از دنیای دیگری آمده بودیم. زمانی که وارد این مسیر شدیم، دریافتیم که دنیای ما تغییر کرده است. در حالی که شما ورزش میکنید، همسفران شما نیز در بخش دیگر در حال ورزش هستند و کودکان با چه لذتی در حال بازی و جنب و جوشاند. ما با غیبت خود، در حق خویش کملطفی میکنیم. سه یا چهار ساعت صبح جمعه، بهویژه زمان استخر، زمانی است که از نظر ساعات کاری، فرد نباید دغدغهای داشته باشد، مگر در موارد استثنایی مانند شیفت شب. در دوران مصرفکنندگی، ما تا ساعت نُه یا ده صبح در خواب بودیم یا درگیر مصرف بودیم و قادر به بیدار شدن نبودیم. در دوران بهبودی، زمان باید به ورزش اختصاص یابد تا فرآیند بازسازی به درستی اتفاق بیفتد.
فعالیت ورزشی در کنگره با فضای خارج از آن کاملاً متفاوت است. کسانی که در کنگره ورزش میکنند، شاید در ابتدا با قوانین آشنا نباشند، اما پس از مدتی کاملاً درک میکنند که در چه محیطی قرار گرفتهاند.
در ورزش کنگره، مفهوم برد و باخت وجود ندارد؛ ما در صورت پیروزی شادمانه رفتار میکنیم و در صورت “باخت” نیز با شادی و خرسندی صحنه را ترک میکنیم؛ به عبارت دیگر، باختی در کنگره معنا ندارد. شعار این است که یا میبریم یا میآموزیم.
بسیاری از ما در گذشته، تا ظهر، ساعت ده صبح یا نُه صبح در خواب بودیم و اصلاً با ورزش ارتباطی نداشتیم. اگر فردی به عنوان داور والیبال منصوب میشود و ممکن است به دلیل حواسپرتی، سوت اشتباهی بزند، نباید این خطا مبنایی برای اجرای قوانین رسمی فیفا یا فدراسیون والیبال قرار گیرد. هدف ما از ورزش، صرفاً بهبود حال خوب است و فراتر از آن، هدف دیگری متصور نیست. امیدوارم این دستور جلسه، تلنگری برای آن دسته از عزیزانی باشد که در پارک و استخر شرکت نمیکنند. شاید برخی تصور کنند که حضورشان در منظر دیگران دیده میشود. اعضای لژیون دوازدهم و سایرین ممکن است من را صبحها در پارک ببینند، زمانی که با ده، بیست نفر سلام و احوالپرسی میکنم. اهمیت ندارد که کسی من را در کنگره ببیند؛ مهم این است که حال من خوب باشد. هنگامی که حال درونی من میزان است، دیگر نیازی نیست نگران قضاوت دیگران باشم.
امیدوارم که این دستور جلسه جرقه لازم را ایجاد نماید و از هفته جاری، فعالیتهای شنا و پارک با قدرت بیشتری پیش برود و لازم است از آقای مهندس نیز به شایستگی تشکر و قدردانی صورت گیرد. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.
.jpg)
تایپ: مسافر صادق لژیون پنجم، مسافر مرتضی لژیون دوم
عکس: مسافر حمید لژیون سوم
ویرایش و ارسال: مسافر طاها لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
56