اگر بخواهیم کاری انجام بدهیم، باید تمام مطالب آن را بدانیم. اگر ماشین خراب باشد، برای درست کردن آن باید آن را کاملاً بشناسیم وگرنه نمیتوانیم درستش کنیم. مادر، خیلی مسائل راکد ماندیم چون اصل ماجرا را نفهمیدیم. اگر فردی اماس دارد، این تا آخر عمرش دارو بخورد و اعتیاد هم همینطور، چون انسان را نشناختیم. انسان دارای دو بخش است: ۱. صور آشکار ۲. صور پنهان. هنوز ما صور آشکار را نفهمیدیم و صورت پنهان دیگر اللهاکبر! اعتیاد هم بیماری جسم، روان، اندیشه و جهانبینی است و در مقابلش سایر بیماریها خیلی کم است، چون جسم را تا حدودی شناختیم توانستیم اعتیاد را درمان کنیم بهطوریکه فرد نه وسوسه و نه میل به مصرف داشته باشد. حتی مسئله سیگار و باقی هم درمان شد. ریشه تمام بیماریها و حتی اعتیاد، در حد سلولی و مولکولی است؛ یعنی از تنظیم خارج شدن بیان ژنها است که باعث بیماری میشود. وقتی شخص برای کاهش وزن، چربیهای شکم را جراحی میکند، چون بدن خود را نمیشناسد، این در صور آشکار است، در صور پنهان واویلا!
ما برای فهمیدن صور پنهان به یک منبع نیاز داریم و کتاب آسمانی ما کاملترین است، و ما نمیخواهیم از دیدگاه مذهبی نگاه کنیم. به رسولخدا خاتمالانبیا میگویند، به دو دلیل: ۱. بشر به یک مرحله از رشد در تکامل علوم و خیلی مسائل رسیده که میتواند خودش به مسیرش ادامه بدهد و به تکامل برسد. ۲. هنوز در قرآن مطالبی آمده که شکافته نشده و ما خیلی چیزها را نمیدانیم. در قرآن در مورد صور پنهان آمده که ما شما را از نفس واحده آفریدیم و شما با مرگ از بین نمیروید و حیات ادامه دارد و فرشته مرگ، نفس شما را تحویل میگیرد؛ نگفته روح را. و ما در مراتب نفس، آن را تقسیمبندی کردیم به نفس اماره، لوامه و نفس مطمئنه. یزدان پاک، روح را فقط به انسان تفویض نمود؛ یعنی «نفخت فیه من روحی» و روح از طرف خداوند است. منفی بدون روح به تکامل نمیرسد. ارسلان رومی دو تا وزیر داشت؛ یکی شمس وزیر بود که پادشاه را به خوبی و دوستی و عدالت دعوت میکرد و دیگری قمر وزیر بود که او را به خیانت و حقهبازی تشویق میکرد. به عبارتی، قمر وزیر نقش منفی داشت و هر چه از پادشاه میخواست، در لباس زیبا مطرح میکرد؛ یعنی هیچ فسادی انجام نمیگیرد مگر لباس تقوا بر آن بپوشانیم.
باید بدانیم روح در وجود همه انسانها است و در انسان نقش شمس وزیر را دارد؛ به طرف مثبت هدایت میکند و این روح پادشاه جسم است. ما چیزی به نام روح شیطانی یا روح حیوانی نداریم؛ روح خمع بسته نمیشود، روح فقط مثبت است و این نفس است که با وجود روح مراتب تکاملی را طی میکند. همه انسانها دارای روح هستند چون اثرش را میبینیم. اگر جای دوری دودی ببینیم، میدانیم آنجا آتش است. این روح با نفس فرق میکند، آنها مکمل یکدیگرند و هر کدام وظیفه خاصی دارند و استقلال عمل میکنند. اگر میخواهیم چیزی یاد بگیریم، نیاز به مربی داریم و فرق انسان و حیوان هم همین است که حیوان معلم ندارد ولی خدا در وجود همه ما یک معلم گماشته تا تکامل پیدا کنیم؛ درست مانند یک راهنما که راه و اطلاعات را به شما میدهد تا شما به درمان برسید و او حکم روح را برای شما دارد. باید بدانیم که در راه تکامل، کار سخت و دشوار است و گاهی مسائلی در نیمه راه پیش میآید که همه چیز را رها میکنیم چون نمیتوانیم مشکلات را حل کنیم.
در مسیر، قمر وزیر و نیروهای منفی به عناوین مختلف سد راه میشوند تا انسان را منحرف کنند و نمیگذارند او به راه درست برسد. زمان را از ما میگیرند و آنقدر آرامآرام به دام میافتیم که خود هم باور نمیکنیم. لذا مهم است که بنگریم کدام را گوش میکنیم: شمس وزیر یا قمر وزیر؟ باید بدانیم تکامل نفس در همه یکسان نیست، چون مراتب آگاهی در انسانها مختلف است؛ لذا همه انسانها نمیتوانند از انشعاب اولیه با بار تکاملی به نقطه اولیه برگردند. ما همه اینها را یاد میگیریم نه اینکه عارف شویم، نه، یاد میگیریم تا خودمان را بشناسیم و مسائل خود را حل کنیم تا به نقطه آرامش و آسایش برسیم، ولی باید بهایش را پرداخت کنیم. الهی آمین.
خلاصه سیدی رب ۲
نویسنده: همسفر پروانه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم)
رابطخبری: همسفر مژگان رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم)
ویرایش و ارسال: همسفر آتوسا رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابوریحان تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
106