آقای مهندس در سیدی کاغذ پوسیده، ابتدا به این نکته اشاره فرمودند: کسیکه دارای عقل و علم بوده و بهقدر کافی از زر هم برخوردار باشد، سخت میشود در این فرد نفوذ کرد؛ البته اگر در صراط مستقیم باشد.
درادامه فرمودند: اولین چیزیکه مهم است، توان مالی میباشد؛ گاهاً توان مالی همچون باران، قطرهقطره جمع میگردد و اقیانوسها را بهوجود میآورد؛ پس درنهایت میتوان از نقطهای کوچک به منبع نور رسید.
فردی که از قدرت مالی برخوردار است، باید اهداف مشخصی داشته باشد؛ مثلاً در کنگره۶۰ هدف از توان مالی، ساختن دانشگاه و احداث شعبه در جاهای مختلف است تا افراد مصرفکننده به درمان برسند. بهنظر آقای مهندس، ابلهترین انسان کسی است که هدفش فقط ازدیاد پول باشد و پشت آن هیچ هدفی نباشد؛ ثروتی که از آن استفاده درست نشود فرد را متلاشی خواهد کرد و آدمهای بیپول نیز به علت اینکه در کارهای خود برنامهریزی ندارند، از بیپولی و بیبرنامگی متلاشی میشوند. چیزیکه در به نتیجهرسیدن هر انسانی نقش مهم و سازنده دارد، برنامهریزی و استقامت در مقابل مشکلات است.
همه مسئول هستیم که دانش و عقل خود را افزایش دهیم و برای انجام این کار، باید عقل ما توسط حس، اطلاعات و آگاهی درست دریافت نماید. در کنگره۶۰ دانش و عقل خود را توسعه میدهیم و سعی بر این داریم که کارهایمان را بدون نقص انجام دهیم؛ از جمله اینکه صبحها زودتر از خورشید بیدار شویم؛ کسانیکه دیر میخوابند و دیر از خواب بلند میشوند، زود پیر شده و به انواع و اقسام بیماریها مبتلا میگردند.
آقای مهندس درادامه سخنان خود، روان را اینگونه تعریف نمودند: رفتار، کردار، کنش و واکنش انسان را روان میگویند. ایشان میفرمایند: بر اساس تجربیاتشان، روان بر دو پایه استوار است؛ یکی افکار و اندیشه و پایه بعدی فیزیولوژی فرد میباشد. افکار و اندیشه فرد، تعیینکننده حالت روحی و روانی او است. کلام و صحبتکردن هم در روان انسان تأثیر بهسزایی دارد؛ بهگونهای که کلام میتواند گاهی اوقات، منجر به مرگ شود؛ همچنین در مورد فیزیولوژی، فردی که هورمون دوپامین در جسم او به اندازه ترشح نمیشود، نمیتواند رفتاری متعادل داشته باشد یا فردی که دنداندرد دارد هم به همینگونه است. اگر ثروت دنیا را به کسی بدهی که دوپامین او بهدرستی ترشح نمیشود، برایش هیچ ارزشی ندارد؛ اگر مواد شبهافیونی به اندازه نیاز در بدن موجودات زنده تأمین نشود، اصلاً تحمل زندگیکردن را ندارند؛ پس انسان بر دو پایه قرار دارد که یکی افکار و اندیشه و دوم فیزیولوژی است.
درپایان اینکه، نیروهای تخریبی که سد راه ما میباشند؛ نیروهای مکملی هستند که برای آزمایش، باید از آنها عبور نموده و به نمره آن توجه کنیم. مشکلاتی که خداوند بر سر راه ما قرار میدهد لعنت نیستند؛ بلکه باید آنها را رحمت الهی بدانیم و با فکر، اندیشه و حرکت در صراط مستقیم، برای حلنمودن آنها قدم برداریم و از آنها عبور کرده تا به نقطه بالاتر برسیم.
نویسنده: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون چهارم)
ویرایش: همسفر منیره رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر (راضیه)
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر سمیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی وکیلی یزد
- تعداد بازدید از این مطلب :
99