English Version
This Site Is Available In English

ورزش، تجلی عشق و تعادل

ورزش، تجلی عشق و تعادل

اولین جلسه از دور یازدهم سری کارگاههای آموزشی ، خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی گوجان با استادی، مسافر علی ، نگهبانی مسافر خسرو و دبیری مسافر علی  با دستور جلسه: «جهان بینی در ورزش»روز سه شنبه 29  مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان، علی هستم، یک مسافر. پیش از هر چیز، خداوند را شکر می‌کنم که اجازه داد در این جایگاه حضور داشته باشم، خدمت کنم و آموزش بگیرم. از نگهبان جلسه، آقای روزبه، بسیار سپاسگزارم که فرصت خدمت را در اختیار من قرار دادند. به ایشان تبریک می‌گویم و امیدوارم با همتی که دارند، در جایگاه‌های بالاتری شاهد حضورشان باشم. همچنین به دبیر گذشته و دبیر جدید نیز تبریک عرض می‌کنم و آرزوی توفیق دارم تا در مسیر رشد و خدمت، گام‌های بلندتری بردارند.

اما تبریک ویژه‌ای دارم خدمت آقای ناصر عزیز، به‌مناسبت دریافت شال پهلوانی. این موفقیت را به راهنمای گرامی‌شان، خانواده محترم ایشان، بنیان کنگره ۶۰ جناب مهندس دژاکام و خانواده ارجمندشان، و نیز تمامی اعضای لژیون سردار صمیمانه تبریک می‌گویم. امیدوارم امسال در مراسم گلریزان، شاهد حضور و درخشش پهلوانان بیشتری باشیم. دیروز که از این موفقیت آگاه شدم، از صمیم قلب خوشحال شدم. آقای ناصر عزیز، از عمق وجودم به شما تبریک می‌گویم و این شادی را با همه دوستانم در میان می‌گذارم.

اما دستور جلسه امروز، همان‌طور که می‌دانیم، جهان‌بینی در ورزش است. «جهان‌بینی» یعنی چگونگی دیدن و درک ما از جهان پیرامون و برداشت ما از قوانین آن. در مسیر درمان اعتیاد، جناب مهندس مثلثی را ترسیم نمودند با سه ضلع جسم، روان و جهان‌بینی؛ مثلثی که حدود ۳۰ سال پیش پایه‌گذار درمان اعتیاد شد. یکی از اضلاع این مثلث، جسم است. من، علی، پیش از ورود به کنگره، با مصرف مواد مخدر، جسم خود را به‌شدت تخریب کرده بودم. هیچ تعادلی نداشتم؛ نه توان حضور در جشن و مراسمی را داشتم و نه جایی که احساس تعلق کنم. اما از روزی که به کنگره آمدم، خدا را شکر می‌کنم که از همان ابتدا به من گفتند: مکمل درمان جسم، در کنار متد DST و مصرف داروی OT، ورزش است.

من نیز از همان آغاز، ورزش را جدی گرفتم. در ابتدا باورم نمی‌شد، چون همیشه وقتی تلویزیون تماشا می‌کردم، در ورزش‌ها درگیری و جدال می‌دیدم. اما در کنگره، با آموزش‌ها و جهان‌بینی که به‌دست آوردم، دیدم در میان ورزشکاران ما فقط مهر، محبت و تشویق است. پیوندی از عشق و صمیمیت میان اعضا شکل گرفته است. ورزش به‌گونه‌ای آن تخریب‌های جسمی و روانی گذشته را جبران می‌کند و با تداوم در آن، جسم به تعادل و آرامش می‌رسد. خدا را شکر، به‌تازگی ورزش شنا نیز به فعالیت‌های ورزشی ما افزوده شده است.

من چند جلسه‌ای است که در استخر حضور دارم؛ سانس صبحگاهی ساعت ۶ تا ۷ که ویژه اعضا و با هماهنگی ایجنت و مرزبانان عزیز برگزار می‌شود. از زحمات آنان صمیمانه تشکر می‌کنم. این چند جلسه شنا، حال من را دگرگون کرده است. از صبح تا شب احساس شادابی و آرامش دارم. با خود گفتم آموزش‌هایی که در کنگره می‌گیرم، باید در جایی به‌کار گرفته شوند؛ پارک و استخر بهترین مکان‌ها برای تمرین عملی آموزش‌ها هستند. وقتی بتوانیم این آموخته‌ها را در زندگی روزمره‌مان نیز اجرا کنیم، به تعادل و حال خوش واقعی می‌رسیم. پیش از ورود به کنگره، من هیچ تعادلی نداشتم. حتی نمی‌توانستم جایی بیش از چند دقیقه بمانم. اما امروز، خدا را شکر، از ساعت ۶:۳۰ صبح تا حدود ۱۲ ظهر در پارک حضور دارم؛ ورزش و خدمت می‌کنم و از این حضور لذت می‌برم. اکنون در بخش پذیرایی خدمت می‌کنم. از همان ابتدا گفته بودم، برای خدمتی که به من عطا شده، نمی‌توان قیمتی گذاشت؛ زیرا مسیر رهایی‌ام بسیار دشوار بود و رنج بسیاری در آن کشیدم. هرچه خدمت کنم، باز هم کم است.

دست راهنمای عزیزم را می‌بوسم و از او قدردانی می‌کنم. در ادامه، جسم انسان به تغذیه سالم و خواب کافی نیاز دارد. طبق فرمایش استاد بزرگوارم، بهترین زمان خواب از ساعت ۱۰ شب تا ۵ صبح است. در این زمان، جسم انرژی ذخیره می‌کند تا روز بعد با حال خوش به فعالیت‌های خود برسیم. اجازه بدهید گریزی هم به موضوع گلریزان بزنم. سال گذشته، شرایط مالی من بسیار سخت بود؛ حتی تلفن همراه نداشتم. وقتی تازه وارد کنگره شدم، نمی‌دانستم متد DST یا داروی OT چیست. راهنمای عزیزم گفت: «علی جان، اگر می‌خواهی چیزی یاد بگیری، سر موقع در جلسات حاضر شو و تا می‌توانی خدمت کن.» پرسیدم: اگر خدمتی به من ندهند چه؟ گفتند: همین که صندلی‌ها را می‌چینی، همین که نوشتارها را می‌خوانی، خودش خدمت است. به‌مرور، خدا را شکر، در مسیر رشد قرار گرفتم و توانستم وارد لژیون سردار شوم.

هرچند مبلغی که کمک کردم برایم زیاد بود، اما وقتی آن را بخشیدم، فهمیدم ارزش آن در برابر برکات معنوی و تغییر جهان‌بینی‌ام ناچیز است. کمک کردن، باعث رشد تفکر و وسعت دید ما می‌شود. هر کاری که در گذشته انجام داده‌ام، اکنون زمان بازپرداخت آن رسیده است؛ چه با خدمت، چه با بخشش. امیدوارم در گلریزان امسال، بتوانم از این فرصت الهی بهترین استفاده را ببرم. در پایان، از همه شما دوستان سپاسگزارم که با حوصله به صحبت‌هایم گوش دادید.

 

 

نگارش، ویرایش، تنظیم و ارسال: مرزبان خبری مسافر ابوالقاسم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .