مطلبی را میخوانم فرازی از یک نوشتاری هست که مربوط به درسهای آینده است. در جمع آنانی که به عرش الهی میاندیشند و در صدد صعود هستند آرام میگیریم؛ وقتی شرایط مطلوب باشد باید قدرت چندین بار افزوده گردد؛ زیرا در توازن بودن است که میشود به پایههای آن خواستههای سماوی استحکام کامل بدهیم؛ ولی قید و بندهای ساخته دست بشر همیشه از قدرت پرواز میکاهد؛ اما باید به آنچه که امروز سبب قل و زنجیر شدن بر دست و پای ماست، چارهای اندیشید کلید آن را بیابیم و در حل آن تلاش نماییم که علم و ایمان را با بودنها سنجیده و آن در یک جامی بریزیم که هر کس یا خیلیها سیر شوند و آنقدر بنوشند که با اندیشههای وجودی جان خود را به نقطه درک برسانند و آنگاه دیگر تهی بودن معنا ندارد. چندین جلسه است که محور اصلیمان خود انسان جسم و جهانبینی است. وقتی از جسم صحبت میکنیم از مثالها و تشبیههایی استفاده میکنیم که به خوبی درک کنیم؛ یعنی دقیقاً ساختار جسم خود را ببینیم و بدانیم چرا باید از مواد غذایی متعدد استفاده کنیم، چرا به طعامی که میخوریم نگاه کنیم این علتش چه هست، چگونه مریض میشویم، علت مریضیها چه هست؟ خیال میکنیم علت مریضیها میکروب یا ویروس است؛ ولی هزاران علت دیگر دارد باید این را خوب بفهمیم میتوانیم بگوییم کدام مواد غذایی را باید استفاده کنیم که کمبود مواد غذایی نداشته باشیم؛ ولی این طوری بگوییم که آن را درک و لمس کنیم به این دلیل من دارم این قضیه را از این دیدگاه بررسی میکنم تا خوب متوجه شوید.
گاهی اوقات در تلویزیون به کانالهای متعدد برمیخورم که در مورد مسئله عرفان صحبت میکرد. بایستی بگویم اگر انسان از نوشتارها و گفتارها جلوتر نباشد به صحت و سقم آنها پی نمیبرد؛ یعنی به درستی و نادرستی آنها پی نمیبرد انسان باید از گفتارها و نوشتارها جلوتر باشد تا بفهمد این حرفی که دارد میزند غلط است یا درست. گاهی اوقات ما در زرق و برق یک چیزهایی قرار میگیریم که میگوییم فلانی هر چه حرف میزند حرف حساب است. یکی از صحبتهایی که ایشان مطرح کردند میگفت: اگر ما به آسمان نگاه کنیم، میبینیم که ستارگان در هیچ نظمی قرار ندارد و در بینظمی کامل هستند؛ یعنی شکل مرتب و منسجم هندسی ندارند، یا اگر به جنگلها نگاه کنیم میبینیم که درختان در بینظمی هستند؛ پس جهان هستی از نظم و بینظمی تشکیل شده است. این تصور ماست که اینچنین میبینیم در صورتی که اینطور نیست. ستارگان آنچنان در نظم قرار دارند که به تصور ما نمیآیند؛ حتی منظومه شمسی چنان بر مبنای دقت و نظم است که یک ذره اگر سرعت کره زمین دور خورشید تغییر کند تمام سیاره منهدم میشود یا اگر یک ذره فاصله ما با خورشید کم و زیاد شود تمام موجودات کره زمین برشته میشوند و یا اینکه از سرما یخ میزنند، یک ذره زاویه آن حرکت کند ما دیگر بهار، تابستان، پاییز، زمستان نداریم؛ پس نظم این نیست که در قالب هندسی مثلث، مربع، مکعب و این چیزهایی که میشناسیم بگوییم نظم است. این فرضیه کاملاً غلط است و در قرآن همه چیز بر مبنای یک حساب و کتابی بنا شده است.
جسم انسان را به یک ماشین و یا یک ساختمان تشبیه کردیم، گفتیم گیاهان مواد را از خاک میگیرند. ۱۰۲ عنصر مندلیف در جسم ما هم وجود دارد نه تنها در جسم انسان بلکه در جسم حیوانات هم هست. ما فقط میخواهیم بدانیم این ساختاری که در جسم ما وجود دارد و ما ظاهرش را میگوییم گوشت، پوست و استخوان است از چه چیزهایی به وجود آمده است. شما به یک سیب نگاه کنید که هم خوشمزه، هم خوشرنگ است این از چه چیزی به وجود آمده است؟ از خاک به وجود آمده است و تمام گیاهان و حیوانات از خاک و ۱۰۲ عنصر تشکیل شده و تمام هستی بر مبنای این عناصر هستند. یک مقایسه قشنگی بین جسم و ساختمان کنیم که کالبد شهر وجودی ما از خاک تشکیل شده است و چون ما مستقیماً قادر نیستیم مواد مورد نیاز جسم خود را از خاک جذب کنیم گیاهان این مواد را از خاک میگیرند و ما با تغذیه گیاهان یا از طریق گوشت حیوانات میتوانیم مواد مورد نیاز جسم خود را دریافت نماییم. حال در نظر میگیریم یک آسمان خراش ساختهایم و این در حالی است که فرض کنیم کلیه مصالح و اجناسی که در این ساختمان به کار گرفته شده تاریخ مصرف از یک روز تا یک سال دارد. در آسمان خراش آهن، گچ، سیمان و همه چیز هست. حالا اگر در نظر بگیریم اجزا، مصالح و یا تجهیزاتی که در آسمان خراش به کار رفته همه تاریخ مصرف دارند، مثلاً آهن تاریخ مصرفش یک سال، آجر تاریخ مصرفش شش ماه است.
اگر ما مواد مورد نیاز را به ساختمانی که همه چیز تاریخ مصرف دارد نرسانیم چه اتفاقی میافتد؟ یک هواپیما لاستیکهایش یک تاریخ مصرف دارد اگر عوض نکنیم چه اتفاقی میافتد؟ ساختمان هم همینطور است اگر به موقع ما تجهیزات ساختمان را عوض نکنیم آسمان خراشی که روی پایهاش استوار است اگر مصالحای که به کار رفته وتاریخ مصرفش بگذرد و ما عوض نکنیم چه اتفاقی میافتد؟ قدر مسلم خواهید گفت کمبود مواد، بستگی به نوع آن دارد که تخریب ایجاد میکند حال اگر گرفتار کمبود آهن شویم اسکلت اصلی ساختمان یا سقفهای آن سست خواهد شد و کل ساختمان فرو خواهد ریخت و یا اگر در لولههای آب و گاز خللی وارد گردد ما در این آسمان خراش گرفتار نشت آب و یا گاز خواهیم شد.پس در این ساختمان فرضی ما که تمام قطعات تاریخ مصرف دارند اگر مواد به آنها نرسد و به موقع عوض نکنیم ما دچار یک سری چیزها میشویم. این کمبودها بستگی به نوع مواد دارد اگر مواد ما که باید عوض شوند مثلاً آهن باشد عوض نکنیم تکلیف معلوم است یک سال گذشت اسکلت فلزی ساختمان نرم میشود و ساختمان فرو خواهد ریخت. بیماری اماس مثل همین است سیستم عصبی یک روکشی دارد که آن روکش سیستم عصبی که اطلاعت میبرد خورده میشود و سیمهای عصبی به هم اتصال میکنند دچار دو بینی، عدم کنترل پا و ... میشود ما در آسمان خراش دچار نشت آب و گاز خواهیم شد که تکلیف معلوم است.
بنابراین برای نگهداری آسمان خراش ما نیاز به یک انبار بسیار بزرگ داریم که کلیه مسائل درونی و تجهیزات در آن وجود داشته باشد و در صورت نیاز برای بعضی از اجناس میتوانیم از بازار مواد مورد نیاز را تأمین نماییم و همینطور یک کادر فنی و مهندسی که در تمامی ساعات شبانه روز به طور مرتب در حال ترمیم و ساخت و ساز این آسمان خراش باشد.پس یک انبار بسیار بزرگ میخواهیم که تند تند این مواد را عوض کنیم، باز هم ممکن است کمبود پیدا کنیم اگر کمبود پیدا کردیم در انبار نبود برویم از بازار خریداری کنیم علاوه بر این یک کادر فنی هم میخواهیم، مهندس، کارگر، تکنسین میخواهیم که سه شیفت مرتب در حال تعویض و کار باشند؛ چون الآن شروع میکنند از طبقه پایین آهنها را عوض میکنند؛ وقتی میرسند به طبقه ۱۲۰ یک سال طول میکشد تمام تجهیزات باید مرتب و دقیقه به دقیقه عوض شوند این را فرض بگیریم که اگر ما ساختمان داشته باشیم با آن عظمت که دارای تاریخ مصرف باشد، چه اتفاقی رخ میدهد! در ذهن خودتان مجسم کنید یک کادر بسیار قوی و نیرومند میخواهد که شب و روز و لحظه به لحظه کار کنند در اینجا مشاهده میکنیم که اگر قرار بود مواد ساختمانی این آسمان خراش تاریخ مصرف کوتاه داشتند، چه قدرت، نیرو، مواد اولیه و هزینههای بالا نیاز داشتیم که آسمان خراش برای ما سالم و آماده به کار باشد که من فکر میکنم اگر موضوع واقعیت داشت ساخت و ساز و نگهداری این ساختمان غیر ممکن است. اصلاً بشر نمیتواند چنین ساختمانی داشته باشد که قطعاتش تاریخ مصرف داشته باشد.
حالا برمیگردیم به ساختمان جسم خودمان یا شهر وجودی که دائماً احتیاج به مواد اولیه مخصوص به خودش را دارد کمبود هر یک از مواد تشکیل دهنده جسم ما میتواند برای ما ایجاد مشکل، بحران یا بیماری نماید، هر چیزی که در جسم ما به کار رفته همه تاریخ مصرف دارند ببینید کار چهقدر سخت و بحرانی میشود، چهقدر این جسم عظمت و چهقدر حساب و کتاب دارد و هر ذرهاش تاریخ مصرف دارد و مرتب در حال تغییر و در حال ساخت و ساز هستند. این دستی که الآن داریم دست پارسال نیست عوض شده است.این سر، سَر پارسال نیست خیلی قسمتها عوض شده است. ساختمان جسم دائماً احتیاج به مواد اولیه مخصوص به خودش را دارد و کمبود هر کدام از مواد تشکیلدهنده جسم ما میتواند برای ما ایجاد مشکل، یا بحران و بیماری نماید در شرایطی که برای ما مدتی آب و مواد غذایی که نقش همان مواد اولیه را دارد به ما نرسد باعث ویرانی شهر وجودی ما میشود که ما به آن مرگ میگوییم و جسم کاملاً از هستی ساقط و نابود میشود اگر در دروازه شهر وجودی را ببندیم آب و مواد غذایی نرسد این شهر محکوم به مرگ است. غذا ممکن است هفت، هشت روز نرسد منجر به مرگ و نابودی شود؛ وقتی آب و غذا به ساختمان جسم نرسد؛ یعنی مواد اولیه برای ترمیم و بازسازی جسم نمیرسد؛ وقتی برای ترمیم و بازسازی جسم به ما نرسد ساختمان محدود میشود؛ پس در شرایطی که برای ما مدتی آب و مواد غذایی نقش همان مواد اولیه را دارد.
بنابراین رسیدن مواد و مصالح لازم و ضروری برای شهر وجودی ما از ضروریات میباشد و همین کاهش یا کمبود و یا نرسیدن هرگونه مواد اولیه میتواند خرابی در یک قسمت شهر وجودی یا جسم ما به وجود آورد؛ پس اگر مصالح نرسد بستگی دارد که مصالح به چه قسمتی نرسد؛ وقتی مصالح نرسد ممکن است، آهن، فسفر، ویتامینD, ویتامین E ویتامین A نرسد هر کدام از اینها بسته به نوع خود همان موضوع دچار اشکال میشود. کلسیم نرسد، استخوان پوک میشود، دندانها سست میشوند یک دانه قند که با دندان فشار میدهیم دندان از وسط میشکند به خاطر اینکه کلسیم به بدن نرسیده است بسته به نوع موادی که به بدن نمیرسد دچار بیماری میشود. آهن نمیرسد، دچار کم خونی میشود.ویتامین A نرسد دیدش به هم میریزد. برای ساختمان خرابی و برای بدن بیماری میگوییم؛ پس یکی از عوامل و علتهای به وجود آمدن یک بیماری کمبود مواد اولیه و مصالح مربوط به ساخت و ساز شهر وجودی ما میباشد پس ما اینجا به خوبی فهمیدیم که مقایسه هم انجام دادیم شهر وجودی یا ساختمان که چه جوری اگر مواد اولیه به جسم ما نرسد ایجاد مشکل و بیماری میکند.
یکسری از بیماریها در اثر کمبود این مواد است. خیلی قضیه ساده است همان انسان باید به غذایش نگاه کند یک نگاه جامع به جدول مواد غذاییباعث میشود بیمار نشویم. یک سری بیماریها در اثر کمبود همین مواد اولیه است در جسم ما البته لازم به ذکر است که زیادی یک نوع مواد یا چندین مواد اولیه میتواند در شهر وجودی باعث انباشته شدن آنها گردد که این هم باز میتواند باعث بروز یک یا چند بیماری گردد. موقعی کمبود مواد هست ایجاد بیماری میکند، یک موقع ازدیاد مواد موجب بیماری میشود. یکسری گفتند قرص ویتامین چیز خوبی است به عقیده شخص من ویتامین برای آدم مریض است یک آدم نود ساله که غذا نمیتواند بخورد از ویتامین مصنوعی میخورد یا بیماری خیلی خاص دارد و در این شرایط بحرانی استفاده میکند به طوری که یک آدم معمولی که وضعیت خوبی دارد و بگوید برای اینکه تقویت شوم ویتامین میخورم برای بدنش سم است. وقتی شما کلسیم زیاد بخوريد در کلیهها رسوب میکند، سنگساز میشود هزار مشکل ایجاد میکند. ساختمان هم همینطور است شما برای ترمیم سرامیک کف سالن که یک استامبولی سیمان میخواهد حالا شما بیاید یک وانت بار سیمان خالی کنید و بگویید میخواهم محکم شود یک استامبولی تمام میشود وسط پذیرایی یا آشپزخانه یک وانت سیمان خالی کردی بعد میخواهید سیمانها را چه کار کنید، اینجاست که ایجاد مشکل میکند.
میگوید میبرم بیرون در جسم چهطوری میبرید بیرون! خوردی، خوردی فربه شدی حالا انباشته شده میخواهی چهطور بیرون ببرید. کمر پر از چربی، شکم پر از چربی همه ذخیره شده مثل همان وانت است که سیمانها را ریخته در آشپزخانه همینجوری مانده وسط اینها را چهطوری میخواهی بیرون بریزید؟ پس همانطور کمبودش ایجاد مشکل میکند زیادی آن هم ایجاد مشکل میکند. یکی از دوستان تعریف میکرد و میگفت؛ مواد غذایی اگر کم باشد میشود دارو یتامین D که نمیرویم کیلو کیلو بخریم که سیر بشویم یا ویتامین A مثلاً فرض کنید سه تا لیوان بخورید که سیر شوید آن هم به مقدار کم یک کپسول، یک قرص چیزی استفاده میکنید در آن شرایط میشود دارو اگر حالا آمدید مقدار اندازه و لازم استفاده کردید بعضی مواد غذایی میشود غذا مثلاً نان دیگه قرصش را نمیخوریم یا گوشت و میوه را همینطوری؛ پس اندازه که باشد میشود غذا، ماده کم مصرف میشود در شرایط خاص میشود دارو و اگر بیش از اندازه مورد استفاده قرار بگیرد سم میشود شما اگر آب بیش از اندازه بخورید مسموم میشوید یک موقع مد بود همه یک بطری آب برمیداشتند دقیقه به دقیقه آب میخوردند خب آب لازم است مثلاً در روز چهار یا هشت لیوان باید خورده شود.ولی درروز یک حلب آب بخورید دیگر ایجاد مریضی و مسمومیت میکند.
نان بربری زیاد بخورید حالا نان سنگک هم همینطور هر نانی مثل سم عمل میکند، دل درد میگیرید معده نمیتواند هضم کند. بنابراین به این نتیجه میرسیم که بایستی میزان مصرف مواد جسم با میزان مصرف غذا یا آب آشامیدنی متناسب با وضعیت جسمی باشد. درهم نخوریم اصلاً بعضی غذاها با هم سازگاری ندارد. قدیم میگفتند خربزه با عسل نخورید در معده سنگ و باعث مرگ میشود. گوشت با شیر نباید خورد؛ چون گوشت و کلسیم یکدیگر را خنثی میکنند. وقتی میخواهید غذا بخورید یک نوع غذا را بخورید. بعضیها که به مهمانی میروند یک بشقاب برمیدارند یک ذره خورشت قیمه، یک ذره شیشلیک، قرمه سبزی یه ذره ماکارونی، سالاد الویه و ژله هم گذاشته، چهطوری میخواهد بخورد! برای هضم گوشت یه نوع اسیدی لازم است برای سبزیجات نوع دیگری جای دیگر منظورم این است یکی در روده، یکی در معده باید هضم شود. یکی از مسائل چاقی همین است، شما یک نوع غذا باید بخورید اگر غذا کتلت هست، آبگوشت هم هست، دیگر نباید آن را بخورید. بعضی مواد را وقتی یکبار پختید برای بار دوم نمیتوانید گرمش کنید؛ چون سمی میشود. مثل: قارچ، تخممرغ و اسفناج اگر اضافه آمد باید سرد بخورید. هر غذایی را با هم نخورید قدیم مردم گرم و سرد را رعایت میکردند، اگر ماست میخوردیم حتماً خرما هم با آن میخوردیم.
اگر ماهی درست میکردند یک گیاهان خاصی بود گرم بود با آن میخوردند که با هم رد و بدل شوند اینها میآید همه روی مواد غذایی مواد اولیه که میخواهد وارد جسم شود باید با حساب و کتاب وارد سیستم بدن شوند. از درهم خوردن جلو گیری کنید به قول مردم کاه از خودت نیست کاهدان از خودت است. اگر یکی نگاه کند میگوید، چهقدر ندید، پدید است شخصیت خودتان را حفظ کنید.از خوردن چیزهایی که مواد افزودنی دارد خودداری کنید دنبال غذاهای طبیعی بروید. اگر رب میخواهید برويد گوجه بگیرید رب درست کنید سالمتر است. ربهای آماده که در قوطی هست، ممکن است کدو باشد، به طرف غذاهای ارگانیک بروید، شیر که میگیرید بیرون باشد در گرما ۲۴ ساعت ترش میکند موجودات زنده آن را از کنترل خارج میکنند حالا کارخانه چه ماده افزودنی میزند که شیر تاریخ مصرف دارد که شش ماه خراب نمیشود! خیارسبز میخواهید، بخرید گلخانهای اصلاً خاصیت و ارزش غذایی ندارد. مسأله خیلی حائض اهمیت است که چهجوری بخوریم چه چیزی نخوریم بالانس کنیم، منظورم املاح متعدد و ویتامینهای متعدد اینها همه باید وارد بدن شوند؛ باید متناسب با وضعیت جسم ما باشد و همینطور تاکنون به این نتیجه رسیدهایم باید توجه کنیم که غذای خودمان را به گونهای درنظر بگیریم که شامل کلیه مواد مورد نیاز جسم و شهر وجودی باشد و مواد اولیه مورد نیاز در زمان مناسب مورد استفاده جسم قرار گیرد شما ساعت یازده شب میخواهید بخوابید نیم ساعت قبل از خواب پلو و قرمه سبزی میخورید بلافاصله میخوابید هزاران مشکل به وجود میآورد.
در رساندن مواد اولیه و یا آشامیدنی به شهر وجودی یا جسم سه اصل درنظر گرفته شده است.نوع مواد مصرفی مورد نیاز جسم که میشود غذای مناسب، میزان مناسب و زمان مناسب است. برای رساندن به شهر وجودی باید سه اصل در نظر بگیریم که باید نگاه کنیم که چه مورد نیاز جسم است بعضی مواد اولیه حائض اهمیت است. مثلاً در زمستان لیمو ترش استفاده کنید. لیمو ترش جزء غذای مناسب است امکان ندارد سکته قلبی یا مغزی کنید هفتهای دو یا سه بار لیمو ترش بخورید. الآن مد نیست شلغم یا کدو تنبل درست کنند، کدو حلوایی میگیریم تکه تکه میکنیم شیره خرما را روی آن میریزیم بسیار گوارا است. در زمستان برای جلوگیری از سرماخوردگی خیلی خوب است؛ اصلاً مردم از کدو استفاده نمیکنند همه دنبال لازانیا، پیتزا و اینجور چیزها هستند. پیتزا به موقع و مقدار کم خوب است زیادهروی خوب نیست. کشک بادمجان بسیار نیاز است از لبنیات کارخانهای استفاده نکنید.
شیر تازه بگیرید، بگذارید ۲۰ دقیقه بجوشد بعد خنک شد دو قاشق ماست میریزیم داخلش رویش را میپوشانیم یه جای گرم میگذارید تا صبح ببندد بعد استفاده کنید. از غذاهای گیاهی عدس، لوبیا اینها استفاده کنیم؛ چون به بدن پروتئین و مواد لازم را میرسانند. از میوهجات استفاده کنید قرار نیست ۱۰ تا سیب بخورید، نصف سیب هم بخورید کافی است. پول بیمارستان که میدهید خیلی بالاتر از این است که بخواهید صرفه جویی کنید.پس نوع مواد مصرفی مورد نیاز جسم که غذای مناسب میشود، اصل دوم میزان مناسب و اصل سوم زمان مشخص به جسم برسد. غذای مناسب برای جسم، حجم کم و خاصیتش زیاد است. خرما حجمش کم است؛ ولی قدرت خیلی بالایی دارد مثلاً یه کاسه برنج مثل خرما قدرت ندارد و این غذا بایستی ساعت به خصوص و مشخصی مورد استفاده قرار بگیرد که به آن میگوییم زمان تغذیه مناسب، شما صبح هرچیزی میخواهید بخورید؛ ولی شب باید از غذاهای سبک استفاده کنید که قدیم ضرب المثلی بود میگفتند: صبح تنهایی بخور، ظهر را میتوانی شریکی بخوری شب را بده به دشمنت؛ یعنی غذا خوردن شب سنگین است خوب نیست. بهترین نوع غذا خوردن به روش TDS است صبح، ظهر، شب با حجم کم است و سعی کنید حجم غذا یواش یواش و کم باشد زودتر سیر میشوید.
نویسندگان: همسفر فریبا و همسفر مرضیه رهجویان راهنما همسفر صدیقه ( لژیون سوم تغذیه سالم)
رابط خبری : همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر صدیقع (لژیون سوم تغذیه سالم)
ویرایش: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر سلیمه (لژیون چهارم) دبیر سایت
ارسال: همسفر توران رهجوی راهنما همسفر نجمه(لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی گنجعلیخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
79