English Version
This Site Is Available In English

برای حیات خودم به ورزش نیاز دارم

برای حیات خودم به ورزش نیاز دارم

جلسه دوازدهم از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی سیرجان به استادی ایجنت دنور همسفر وجیهه، نگهبانی پهلوان راهنما همسفر اسماء و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «جهان‌بینی در ورزش» روز دوشنبه ۲۸ مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خدا را شاکرم کنگره۶۰ را در مسیر زندگی من قرار داد، از آقای مهندس و خانواده گرامی ایشان، راهنمایانم بسیار تشکر می‌کنم. از نگهبان جلسه راهنما همسفر اسماء خیلی ممنونم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند تا یاد بگیرم و خودم را به چالش بکشم.

ورزش در سطح جهانی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ ولی وقتی کلمه جهان‌بینی قبل از ورزش می‌آید، می‌خواهد به یک مسئله بسیار مهمی بپردازد، اینکه چه تفکر و نگرشی پشت ورزش نهفته است. من از خودم پرسیدم تفکر و نگاه من به ورزش چگونه بوده است؟ سال‌های قبل با وجود این که می‌دانستم ورزش یک امر ضروری و نیاز من است؛ اما خیلی از ورزش گریزان بودم، چرا؟ چون ورزش در ذهن من توانستن و نتوانستن یا همان بردن و باختن بود؛ اگر برنده می‌شدی خوب بود و اگر می‌باختی؛ یعنی اینکه تو یک انسان ضعیف هستی و در مقابل دیگران کم آورده‌ای و دیگر اینکه من وقت انجام ورزش را نداشتم و این باعث می‌شد من هیچ‌وقت به ورزش نپردازم؛ اما کنگره این نگاه را در من تغییر داد؛ حتی تفکر من نسبت به نیازم را عوض کرد، چرا؟ چون من توانستم خود و جسمم را بیشتر بشناسم و این شناخت باعث شد نگاه دیگری به جسمم داشته باشم. در منابع کنگره تمثیل‌های مختلفی برای جسم به کار برده می‌شود؛ مثلاً جسم من خانه من است، من برای ادامه و چگونگی حیات و زندگی خودم به این خانه نیازمندم. به جز تغذیه مناسب و خواب به‌موقع ورزش از عوامل مهمی است که این خانه؛ یعنی جسم من را امن نگه می‌دارد. 

 استاد امین در سی‌دی «جمع‌کنندگان» فرمودند: شیر اگر در راحتی؛ یعنی در دمای محیط باشد، میکروب‌ها در آن رشد می‌کنند و آقای لویی پاستور با دانستن این موضوع شیر را از حالت آرامش درآوردند و شرایط آرام شیر را به هم زدند، شیر را گرم کردند با به‌هم‌ریختن شرایط آرام، میکروب‌ها از بین رفتند. کالبد انسان هم همین‌طور است؛ یعنی اگر انسان در سکون و راحتی باشد، نیروهای منفی در آن کالبد رشد و تداوم پیدا می‌کنند، آنها عاشق سکون هستند، در سکون رشد می‌کنند و می‌خواهند انسان را به فردی که در سکون و راحتی است تبدیل کنند و یکی از مواردی که این سکون را به هم می‌ریزد، ورزش است که نقش مؤثری در این زمینه دارد، از ورود انواع ویروس‌ها، میکروب‌ها و افکار منفی که هر کدام به نوعی نیروی منفی هستند تا حد زیادی به جسم جلوگیری می‌کند، ورزش هم جسم را وادار به حرکت می‌کند و هم تفکر رشد پیدا می‌کند؛ چون جسم سالم تفکر و اندیشه سالم را نیز به دنبال دارد.

با آموزش‌های کنگره متوجه شدم نوع نگاهی که داشتم؛ یعنی اگر من نتوانم در ورزش موفق شوم، یک انسان ضعیف هستم و کم می‌آورم، این طرز تفکر برخاسته از منیت من بوده که دوست نداشتم کم بیاورم، این نگاه تغییر کرد و متوجه شدم ورزش درواقع یک بازی است و بازی قوانین خاص خودش را دارد و من می‌توانم با یادگیری این قوانین، بر اساس علاقه‌مندی و توانایی خودم رشته ورزشی را انتخاب کرده و ذره‌ذره یک‌سری توانایی‌ها را کسب کرده و ناتوانایی‌های خودم را به توانایی تبدیل کنم.

 کنگره فرصت ارزشمندی در اختیار همسفران قرار داده است که رشته ورزشی داشته و در پارک حضور داشته باشند، چه مسافر به کنگره بیاید و چه نیاید، چه رها شده باشد و چه رها نشده باشد، همسفر وقتی در جمع قرار می‌گیرد از انرژی جمع استفاده می‌کند و با حس و حال بهتری می‌تواند به بقیه کارهای زندگی‌اش بپردازد، آن تفکری که مدام رنج‌هایش را مرور می‌کرد، تغییر می‌کند و آن فعالیت و تکاپو باعث می‌شود که انرژی بیشتری داشته باشد و قطعاً شما آن را تجربه کرده‌اید.

نکته مهم دیگری در جهان‌بینی ورزش وجود دارد این است که من به پارک می‌روم و فعالیت می‌کنم، حالم خوب می‌شود؛ اما به نظر من پارک یک میدان برای محک‌زدن خودم است که چقدر تغییر کرده‌ام؛ چراکه آنجا فضا باز است و شرایط بیشتری برای صحبت کردن وجود دارد، حال آیا وارد مسائل شخصی هم‌لژیونی‌ام می‌شوم؟ چقدر حرمت‌ها را رعایت می‌کنم؟ با اعضاء  همکاری می‌کنم؟ خبرهای پارک را به خانه می‌برم؟ چقدر منظم هستم؟ وقتی اعلام می‌کنند ساعت ۶ در پارک حضور داشته باشم، آیا سر ساعت در پارک حضور پیدا می‌کنم؟ هم‌لژیونی، راهنما و بقیه اعضاء را با چه اسمی و چگونه صدا می‌زنم؟ یا اگر مرزبان از من انتقاد کردند یا درحال برگزاری مسابقه‌ هستیم کسی از من انتقاد کرد، حتی ممکن است آن انتقاد به جا نباشد، آیا اعتراض می‌کنم و دلگیر می‌شوم؟ ممکن است اعتراض من زبانی نباشد؛ ولی در ذهنم بیاید که این چه حرفی بود که به من زده شد! حتی اگر اعتراض ذهنی باشد من باید ببینم چرا به هم ریختم، چه تغییری را باید در خودم ایجاد کنم؟  اگر در پارک هستم و کسانی که کنگره‌ای نیستند از من سؤالاتی می‌پرسند باید آن‌ها را به سمت مرزبان هدایت کنم و خودم وارد جزئیات نشوم، اگر من این نکات را رعایت کردم؛ یعنی اینکه تغییر را در خودم ایجاد کرده‌ام و آن موقع ورزش نقش سازنده دارد؛ یعنی من در حال نزدیک‌شدن به تعادل هستم؛ اگر این‌طور نباشد به ضد خودش تبدیل می‌شود و در من تخریب را ایجاد می‌کند.

جمعه مسابقات ورزشی در پیش داریم، به قول آقای مهندس اگر داور اشتباه هم بکند، من باید به حرف داور احترام بگذارم و این نشان‌دهنده رشد من است، من مطمئن هستم که همسفران این نمایندگی با آموزش‌هایی که دریافت کرده‌اند، کنگره را هم در پارک و هم در خانه‌هایشان برده‌اند و  همواره حرمت‌ها و اصول کنگره۶۰ سرلوحه زندگی‌شان بوده است و  آنچه که در پارک میبد به یادگار می‌گذارند اخلاق ورزشی و ادبی است که در کنگره یاد گرفته‌اند و این خیلی اهمیت دارد. من قبلاً در نمایندگی وکیلی یزد شنیدم که می‌گفتند در مسابقه، فلان تیم چقدر اخلاق خوبی داشتند یا چقدر به ما کمک کردند و این خیلی مهم است. ثابت کنیم واقعاً یک فرد کنگره‌ای هستیم و در کنار بازی که می‌کنیم، شادابی و نشاطی که دریافت می‌کنیم، در حفظ این سیستم نیز تلاش می‌کنیم. آقای مهندس در سی‌دی «رب ۱» به این نکته اشاره کردند که نیروهایی باید باشند تا این سیستم را حفظ کنند که یکی از آن نیروها ما هستیم، داشتن رفتار درست فقط مختص شعبه نیست، در پارک هم بسیار مهم است، باید حواسمان باشد؛ چون ورزش نمادی از قدرت و روش درمان کنگره است و من با رفتار و عملکرد خودم نشان می‌دهم، این روش، درست و کنگره قدرتمند است؛ قطعاً شما هم از دسته افرادی هستید که بهترین نشان را از خودتان در پارک میبد به جا خواهید گذاشت.

مرزبانان کشیک: همسفر زینب و مسافر حمید
عکاس: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهارم)
تایپیست: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر وجیهه (لژیون دوم)
ویرایش: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر اسماء (لژیون اول) دبیر سایت
ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر اسماء (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سیرجان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .