جلسه نهم از دوره سوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی بندرعباس با استادی همسفر سمیرا، نگهبانی راهنما همسفر اشرف و دبیری همسفر الهام با دستور جلسه «جهانبینی در ورزش» در روز دوشنبه ۲۸ مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۳۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را هزاران بار شکر میکنم که در کنگره حضور دارم و از نگهبان کارگاه تشکر میکنم که اجازه دادند در کنار ایشان زیر سقف کنگره خدمت کنم. در مورد دستور جلسه که جهانبینی در ورزش است، جسم ما امانت خداوند در دستان ما است و ما باید از این امانت به خوبی نگهداری کنیم و نباید با افکار منفی، اضطراب، نگرانی وحسهای منفی به جسممان آسیب وارد کنیم؛ چون من معتقد هستم که باید در دنیای دیگر جوابگو باشیم که چرا به آن آسیب وارد کردهایم!
استاد سردار میگویند: «برای کشتی خود که لازمه حیات هستی است، نوعی دیگر باشیم.» ما باید زندگی خودمان را بر پایه عشق و آنگونه که از آن لذت میبریم پیش ببریم؛ نه اینکه بخواهیم آن را تحمل کنیم. آقای مهندس میفرمایند: «سه اصل مهم که در کنگره باید به آن برسیم وزن متعادل، جسم سالم و روان سالم است.» ما باید خیلی روی خودمان کار کنیم. در ورزش کنگره حتی بیرون از کنگره با رفتار و جهانبینی که داریم باید باعث بشویم که دیگران، تغییرات ما را ببینند.
من خودم آدمی بودم که همیشه در برابر همه معرکه میگرفتم، صدایم را بالا میبردم و اجازه حرف زدن به هیچکس را نمیدادم و میگفتم حق با من است؛ اما کنگره باعث تغییر من شده است. امروز همه میگویند چرا کسی چیزی میگوید تو سکوت میکنی. من آخرین باری که ورزش کردم فکر کنم سال سوم دبیرستان یعنی ۱۴ سال پیش بود؛ وقتی انسان از ورزش و حس خوب ورزش، فاصله میگیرد، باعث میشود به جسمش آسیب بزند.
وقتی که ازدواج کردم و ورزش را کنار گذاشتم، با قد ۱۶۰ به وزن ۹۰ کیلو رسیدم؛ وقتی وارد کنگره شدم به من لژیون جونز را معرفی کردند و من از وزن ۹۰ کیلو به ۷۹ کیلوگرم رسیدم. آقای مهندس در جهانبینی ورزش میفرمایند: «همین که ما در ورزش و پارک، حضور داشته باشیم، خودش یک برد است.»
ما وقتی در ورزش حضور داشته باشیم، آموزش میبینیم که چگونه به مرزبانان، راهنما و حتی داور و هم تیمیهای خودمان و حتی به تیم مقابل احترام بگذاریم. این موضوع باعث میشود که حداقل یک درصد از جهانبینی را دریافت کنیم و خیلی لذتبخش است که وارد یک مسابقه میشویم؛ اما لذت بخشتر این است که در کنار آن جهانبینی اخلاق خوب و رفتار خوب را هم داشته باشیم.
من از آقای مهندس و خانواده محترمشان خیلی تشکر میکنم و همیشه آرزو میکنم که سلامت باشند؛ چون برای من و خانوادهام خیلی باارزش هستند. امروز بچههایم نیز به همراه من و مسافرم جهانبینیشان قوی میشود و من از این موضوع خیلی لذت میبرم. چند روز پیش پسرم به همراه دوستش به پارک رفته بود و از روی یکی از وسیلههای بازی به زمین افتاده بود و دستش به شدت زخم شده بود. من گفتم چه بلایی سر دستت آمده است؟ او گفت مامان اشکال ندارد، یک زمین خوردن ساده بود؛ دعوا نکرده بود که چون دوستم بلد نبود من زمین خوردم. این برای من خیلی ارزشمند بود و خیلی لذت بردم که وجود کنگره با من و خانوادهام چهکار کرده است؛ البته به این دلیل خیلی خوشحال هستم که بچههایم از این سن جهانبینیشان تقویت میشود.
.jpg)
مرزبانان کشیک: همسفر معصومه و مسافر امیر
تایپیست: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
عکاس: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: راهنما همسفر رقیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بندرعباس
- تعداد بازدید از این مطلب :
85