English Version
This Site Is Available In English

ورزش در کنگره، تنها حرکت بدن نیست، بلکه احیای روحیه و ایجاد انگیزه است

ورزش در کنگره، تنها حرکت بدن نیست، بلکه احیای روحیه و ایجاد انگیزه است

به نام قدرت مطلق « الله »

چهارمين جلسه از شصت و سومین دوره سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ در نمایندگی پرستار، با استادی: راهنمای محترم مسافر رمضان، نگهبانی: مسافر جعفر و دبیری: مسافر مهدی، با دستور جلسه (جهانبینی در ورزش)

در روز دوشنبه مورخ بیست و هشتم مهر ماه 1404 راس ساعت 17 آغاز بکار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان رمضان هستم یک مسافر.

 

 

ضمن عرض ادب و تقدیر از زحمات همه عزیزان، به ویژه از آقا حسین که این فرصت را در اختیار بنده قرار دادند تا در این جایگاه حضور یابم و خدمتی ارائه دهم، می‌خواهم در مورد تأثیر ورزش در جهان‌بینی مطالبی را عرض کنم.

امروز در حین مطالعه چند مطلب بودم تا ببینم چه مناسب است که بیان کنم. در نهایت، قصد دارم تجربه خودم از ورزش در کنگره ۶۰ را تقدیم حضورتان کنم. به یاد دارم در سفر اول که بودم، در آن زمان اجبار چندانی برای ورزش کردن وجود نداشت. یاد آن روزی افتادم که برای گرفتن رهایی به استخر رفتم – در آن زمان رهایی در استخر انجام می‌شد – خدمت آقای مهندس رسیدم و رهاییم را دریافت کردم.هر روز که از خواب بیدار می‌شدم، شاید جسمم با شربت O.T به تعادل رسیده بود و جهان‌بینی من بهبود یافته بود، اما همواره احساس می‌کردم چیزی در بدنم کم است. وقتی صبح بیدار می‌شدم، احساس کسالت می‌کردم و حال و انرژی کافی نداشتم. حتی هنگام صحبت کردن، خیلی زود انرژی‌ام تمام می‌شد.وقتی برای رهایی به استخر رفتم آقای اشکذری رو دیدم. به ایشان گفتم: «آقا، من کمردرد دارم و عضلات پاهایم گرفته است.» پرسید: «آیا ورزش می‌کنی؟» گفتم: «نه، ورزش نمی‌کنم.» ایشان گفتند: «از همین حالا شروع کن.» و من پس از دریافت رهاییم، ورزش را آغاز کردم. در آن زمان به استخر می‌رفتم. شاید در چند ماه اول، تأثیر آن چنان که باید مشهود نبود، اما بعداً وقتی به ورزش‌های دیگر مانند کشتی در روزهای پنجشنبه و پارک در روزهای جمعه روی آوردم، تأثیرات چشمگیری در زندگی‌ام مشاهده کردم.به عنوان مثال، دیگر کمردرد نداشتم؛ الحمدالله از آن زمان تاکنون که هشت سال می‌گذرد، نه کمردرد دارم و نه صبح‌ها دیر از خواب بیدار می‌شوم. همچنین بسیاری از مشکلات دیگر در زندگی‌ام برطرف شد. به یاد دارم زمانی که کسی از من می‌خواست کاری انجام دهم، خیلی زود انرژی‌ام تمام می‌شد.

حالا وقتی به کنگره می‌آییم بر روی سه بخش جسم، جهان‌بینی و روان کار می‌کنیم. جهان‌بینی ما با ورزش تقویت می‌شود و عضلات بدن که به دلیل سال‌ها مصرف مواد – در مورد خودم پانزده سال – خشک شده بودند، با ورزش دوباره به حرکت درمی‌آیند. اگرچه با ترک مواد، بدنم به تعادل رسیده بود، اما هنوز قدرت و توان لازم را نداشتم. ورزش بود که توانست مرا به حرکت وادارد.شاید باور نکنید اما در این ده تا دوازده سال گذشته، شاید تنها دو بار سرماخورده باشم. حتی امروز که گلویم گرفته ظرف دو سه روز خوب می‌شود بدون آنکه به دکتر مراجعه کنم. من هر روز صبح ساعت پنج در پارک ورزش می‌کنم؛ یک روز می‌دوم و روز دیگر پیاده‌روی می‌کنم. ورزش تأثیر بسیار زیادی در زندگی دارد، حتی بر روحیات انسان نیز اثر می‌گذارد.در محل کارم نیز تفاوت اخلاقم از زمین تا آسمان است نسبت به روزهایی که ورزش نمی‌کردم. حتی روزی که مثل امروز ورزش نکنم کمی احساس استرس و گرفتگی دارم، مانند فردی در سفر اول که یک روز دارو را مصرف نکند و واقعاً دچار عذاب وجدان میشوم، اما در پایان روز حتماً کمی ورزش میکنم.جهانبینی در ورزش یعنی چه موقع ورزش کنیم و چه موقع خیر. ورزش در کنگره ۶۰ با سایر مکان‌ها تفاوت بسیاری دارد. آقای مهندس خاطره‌ای از آقای دکتر حاج رسولی نقل می‌کردند: «شاید اگر از یک فرد پنجاه ساله در بیرون بپرسید که می‌خواهد با زندگی‌اش چه کار کند، ممکن است به فکر تهیه کفن باشد یا منتظر حوادث روزگار. اما اگر از یک ورزشکار هم‌سن او بپرسید، پاسخش کاملاً متفاوت و پر از انگیزه برای زندگی خواهد بود.»اگر اجازه دهید، می‌خواهم در مورد تأثیر ورزش در کنگره ۶۰ صحبت کنم.

ورزش در کنگره برای من حال و هوای دیگری دارد و صفای خاص خود را داراست. زمانی که به عنوان مثال در پارک ولایت ورزش می‌کنیم و با آقای خدامی میدویم باورکردنی نیست که چه حس زیبایی در جریان است. از همان ابتدای کار، همه به یکدیگر انرژی می‌دهند و با جملاتی مانند "خسته نباشید" و "خدا قوت" به هم انگیزه می‌بخشیم.شاید هیچ کس باور نکند که ما قبلا مصرف کننده بودیم و از کنگره ۶۰ هستیم. دائم از ما پرسیده می‌شود: "شما متعلق به کدام تیم هستید؟ مربوط به کجا هستید؟" کنگره ۶۰ به ما آموخت که چگونه ورزش کنیم.نکته جالبی که به تازگی به آن فکر میکردم، این است که آقای مهندس سه فعالیت را در کنگره ۶۰ اجباری کرده‌اند: اول نوشتن سی‌دی که برای تقویت عضلات مغز و پیشگیری از آلزایمر است، دوم رعایت تغذیه صحیح و کنترل اضافه‌وزن – که اگر کسی اضافه وزن داشته باشد، در کنگره به او راهنمایی داده میشود – و سوم ورزش. اگر راهنمایی ورزش نکند یا بچه‌های لژیون او در پارک حاضر نشوند به او خدمت داده نمی‌شود. همه این توصیه‌ها برای این است که به سلامتی برسیم. ورزش، عضلات جسم ما را تقویت میکند و بر روان ما تأثیر شگرفی دارد.شخصاً ورزش را همانند یک مکمل غذایی ضروری می‌بینم. همانطور که اگر ناهار یا صبحانه نخورم دچار مشکل میشوم، ورزش نیز همین جایگاه را در زندگی من دارد. در گذشته شاید باید رها میشدند و بعد راهنما اجازه ورزش کردن می‌داد، اما اکنون به مسافر سفر اول گفته می‌شود که پس از دو هفته یا یک ماه می‌تواند رشته ورزشی مورد علاقه خود را انتخاب کند و این انتخاب، حال او را بسیار خوب می‌کند.اگر مقایسه کنید تفاوت بین فردی که ورزش می‌کند با فردی که ورزش نمی‌کند در ظاهر، رفتار، کردار و حتی کیفیت رهایی او، از زمین تا آسمان است. بسیار خوشحالم که این امکانات به صورت رایگان در اختیار ما قرار گرفته و می‌توانیم به راحتی در پارک ورزش کنیم و از انرژی خوب آن بهره‌مند شویم.اما باید تأکید کنم که تا زمانی که شخصاً ورزش نکنید نمی‌توانید به آن حس خوب دست پیدا کنید. ورزش جمعی در کنگره ۶۰ علاوه بر ایجاد دوستی‌های خوب، حس و انگیزه فوق‌العاده‌ای به شما می‌بخشد که شما را به سمت ورزش سوق می‌دهد. برای مثال، شخصاً در رشته کشتی شرکت می‌کنم و در روز پنجشنبه، تحت هر شرایطی حتماً باید در تمرین حاضر شوم. این حس بسیار خوبی است که انسان را وادار به حرکت می‌کند.

متشکرم که به صحبتهای من توجه نمودید.

 

تایپ و ویراست: مسافر محمدعلی لژیون نهم

عکاس:مسافر علی لژیون ششم

بارگزاری:مسافر مهدی لژیون دهم

وبلاگ نمایندگی پرستار

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .