به نام قدرت مطلق الله
در جهانبینی ورزشی، انسان نه بهدنبال غلبه بر دیگری، بلکه در پیِ فتوحات درونی خویش است. میدان رقابت، در حقیقت میدانی برای آزمودن صبر، ایمان، اراده و عشق است؛ همانگونه که عارف در وادی سلوک، هر دم در کار تزکیه و تعالی خویش است.
ورزشکارِ آگاه، میداند که پیروزی بیرونی بدون آرامش درونی، سایهای بیجان است. او در هر نفس تمرین، در هر قطره عرق، جلوهای از تلاشِ خلقت را میبیند؛ همان جنبوجوشِ ازلی که جهان را به حرکت واداشت. در نگاه عارفانه، ورزش، عبادتِ بدن است و بدن، معبدِ روح. هماهنگی این دو، همان وحدتِ مقدسی است که انسان را به توازن میرساند؛ توازنی میان ماده و معنا، میان توان و تواضع، میان کوشش و کرامت.
در این نگرش، ورزش میدان جنگ نیست، بلکه باغ همدلی است؛ جایی که هر رقابت، فرصتی برای شناختِ دیگری و خویشتن است. آنگاه که پهلوان، دستِ رقیبِ افتاده را میگیرد، روحِ فتوت در او تجلی میکند؛ روحی که از حماسههای کهن تا عرفان ایرانی، همواره جاری بوده است.
پس، جهانبینی ورزشی نه صرفاً آموزشی برای تندرستی، بلکه دعوتی است به آگاهی، عشق، و سلوک. هر گامِ استوار در این مسیر، ذکری است از یاد خدا، و هر پیروزیِ راستین، تولدی دوباره از درون، ما یا میبریم یا میآموزیم، باختی در کار نیست.
در باب دستور جلسه، مسافر جواد گفتوگویی با ایجنت پارک راهنما مسافر حسین ترتیب داده است که در ادامه مطالعه میکنید:
.jpeg)
لطفا خودتان را به رسم کنگره معرفی کنید:
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر، با بیش از ۱۰ سال تخریب انواع مواد مخدر وارد کنگره شدم، آخرین آنتی ایکس مصرفی شیره و الکل، ۱۲ ماه و ۲۳ روز سفر کردم به روش DST، با داروی OT، به راهنمایی استاد عزیزم آقا محسن رهایی ۶ سال و ۵ ماه، در ادامه وارد لژیون وایت شدم، ۱۲ ماه و ۱۷ روز به راهنمایی استاد عزیزم آقا مهدی سفر کردم رهایی ۶ سال و ۳ ماه.
چرا در کنگره ۶۰ گفته میشود که ورزش باید با تفکر و جهانبینی درست همراه باشد؟
ما در کنگره یاد میگیریم که برای انجام هر کاری ابتدا تفکر کنیم و این در مورد ورزش کردن هم صادق است. ما یاد میگیریم برای حفظ سلامتی و همینطور به دست آوردن سلامتی ورزش کنیم، ورزش در کنگره جزئی از پروسه درمان است حال اگر در ورزش کردن جهان بینی نباشد هم به خودمان هم به دیگران آسیب میزنیم.
در پارک و زمین ورزش چه درسهایی از جهان بینی به صورت عملی تجربه میکنیم؟
دانستن تنها کافی نیست و این دانستهها باید به عمل تبدیل شود، زمین بازی بهترین مکان برای عملی کردن این دانستهها است. مثلاً؛ با ترسهای خود روبرو میشویم ترس از خراب کردن و قضاوت شدن. همین طور یاد میگیریم منیت خود را کنار بگذاریم، یاد گیری و کار گروهی را سرلوحه کار خود قرار دهیم.
ورزش چگونه میتواند به کنترل نفس، خشم یا احساسات منفی کمک کند؟
زمین بازی شرایطی را فراهم میکند که شخص با چنین احساساتی روبرو شود، چیزهایی که شاید تا الان آنها را ندیده بود یا فکر میکرد که در درونش نیست حالا وقتی با آنها روبرو میشود درصدد اصلاح و برطرف کردن آنها میشود.
آیا تا به حال ورزشی را تجربه کردهاید که باعث تغییر در نگرش یا احساستان شود؟
بله؛ ورزش باستانی تا زمانی که این ورزش را انجام نداده بودم فکر میکردم این ورزش برای افراد سالخورده و مسن است و چیز زیادی از این ورزش عاید انسان نمیشود ولی وقتی آن را انجام دادم دیدگاهم کاملاً تغییر کرد و با آن چیزی که من تصور میکردم کاملاً متفاوت بود.
نقش راهنما و ایجنت در شکلگیری جهانبینی درست در ورزش را چگونه میبینید؟
راهنما و ایجنت یک الگو هستند و عملکرد آنها برای اعضاء ملاک مهمی است ولی بیشترین آموزش در لژیون و توسط راهنما انجام میشود. راهنماست که به رهجو یاد میدهد: چرا باید ورزش کند، چگونه باید در زمین حضور داشته باشد و چه معنایی پشت نظم، احترام، یا حتی باخت و برد نهفته است. وقتی رهجو میبیند راهنمایش با عشق، ادب و انضباط در زمین حضور دارد، خودش هم همان مسیر را دنبال میکند.
باید زمین ورزش را به محیطی امن، منظم و پر از انرژی مثبت تبدیل کنیم؛ جایی که: حرمتها حفظ شود، داور و مسئول مورد احترام باشند و هیچکس احساس برتری یا تحقیر نکند. وظیفه ما فقط اداره ورزش نیست؛ باید مراقب باشیم که ورزش از مسیر اصلی خود؛ یعنی خدمت، عشق و تعادل خارج نشود.
چگونه میتوانیم این نگاه را از پارک به زندگی روزمره منتقل کنیم؟
ما چه بخواهیم چه نخواهیم این دیدگاه به زندگی ما منتقل میشود، حال مقدار آن کم و زیاد دارد، برای یکی بیشتر و دیگری کمتر است. اگر ورزش فقط در پارک بماند، بهتدریج به «عادت بدنی» تبدیل میشود نه «رشد درونی». اما وقتی ورزش و جهانبینی ورزشی وارد زندگی روزمره شود، تبدیل میشود به روش زیستن سالم و باعشق؛ در پارک، ما ساعت مشخصی میآییم، لباس متحدالشکل داریم، قانون داریم و از داور و مسئول اطاعت میکنیم.
اگر همین نظم را در خانه و محل کار پیاده کنیم، یعنی سر وقت بودن، احترام به قوانین و مسئولیتپذیری، رامش همانقدر که در پارک حس میکنیم، در زندگی هم جاری میشود. همانطور که در پارک بدون نظم، ورزش بههم میریزد، در زندگی هم بدون نظم، تعادل از بین میرود.
در پارک یاد میگیریم که حتی اگر داور اشتباه کرد یا حریف بداخلاقی کرد، احترام را نگه داریم. این تمرین باعث میشود در خانه، در برخورد با همسر، فرزند یا همکار، صبر و ادبمان بیشتر شود. یعنی «زمین ورزش» تبدیل میشود به تمرینگاه کنترل نفس برای زندگی واقعی. وقتی در پارک ورزش میکنیم، ذهن و جسممان هماهنگ میشود و انرژی منفی تخلیه میگردد.
در پایان اگر بخواهید پیامی برای اعضای ورزشی کنگره بفرستید آن چیست؟
سعی کنید با حس خوب وارد زمینهای ورزشی شوید تا انرژی آنجا را دو چندان کنید.
گزارش، تایپ: مسافر جواد ل14
ویرایش: مسافر مرتضی ل9
تنظیم و ارسال : مسافر ایمان
مسافران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
333