جلسه پنجم از دوره سوم لژیون سردار همسفران آقا نمایندگی شفا مشهد با استادی دستیار دیدهبان محترم، مسافر محمود، نگهبانی دنور محترم، راهنما همسفر محسن و دبیری راهنمای تازهواردین، همسفر الیاس با دستور جلسه «جهانبینی در ورزش» در روز شنبه ۲۷ مهرماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
برای سبقت از سایهها نیاز به بیشتر دویدن نیست؛ کافی است به سمت نور باشیم، آنگاه سایهها در پس ما خواهند بود.
سلام دوستان محمود هستم یک مسافر.
ابتدا از نگهبان، دبیر و خزانهدار لژیون سردار تشکر میکنم و از ایجنت محترم و گروه مرزبانی نیز سپاسگزارم که اجازه حضور در این جایگاه را به من دادند. امیدوارم جلسه خوبی داشته باشیم و هرکدام از ما در پایان لژیون، مطلبی برای خود برداشته باشیم. در خلوت به این مسئله فکر میکردم و برایم روشن شد که برای اینکه زندگی کنیم، باید یکسری «چراها» و علامت سؤالهایی را پیدا کرده و پاسخ دهیم. در لایو چهارشنبه، جناب مهندس توضیح دادند که اصلاً ما برای چه میخواهیم ورزش کنیم. ما به دنبال ورزش قهرمانی نیستیم؛ ما به دنبال رسیدن به سکوی قهرمانی به هر قیمتی نیستیم. من که صبحها به پارک میآیم، باید به این نقطه رسیده باشم که فقط برای حال خوب خودم و سلامتیام میآیم؛ ابتدا سلامتی جسم و فیزیک، و سپس از نظر روانی و خلقوخو. در نوشتاری آمده است که میگوید: «ما با هستِ هستی، هستیم و تا هستی هست، هستیم.» اینکه ما در زمین راه میرویم و نفس میکشیم، سطحیترین نگاه است. اما من باید بدانم وقتی واقعاً «هستم» که حضور فیزیکی فعال داشته باشم و از بودنم اتفاقی بیفتد. یعنی تمام این داناییها باید سبب حرکت در منِ کنگرهای شود. (وادی هشتم: با حرکت راه نمایان میشود.) آن زمان است که من «هستم». کلمهی جهانبینی با انسان عجین است؛ به معنای دیدن محیط پیرامون. ما در آموزشهایمان ۱۳ وادی را طی میکنیم و بیش از ۴۰ هفته ملاتکاری و نازککاری در سال داریم تا به هدف و مرکز سیب، یعنی وادی چهاردهم برسیم. وادی چهاردهم میگوید: تمام ذرات هستی بر مبنای بخشش شکل گرفتهاند. اگر تمام ذرات هستی از هر آنچه داشتند پخش نمیکردند، نه کره زمینی به وجود میآمد، نه گیاهی بود و نه انسانی. این سخن برای من به این معنی است که باید از طبیعت سرمشق بگیرم.

وقتی وارد لژیون سردار شدم، دیدگاهم این بود که هر عضو لژیون سردار باید پول بدهد و کاری کند که اعضا بیشتر شوند؛ اما حالا متوجه شدم که لژیون سردار همان پرداخت عوارضی است که در آن بنشینم، به چرایی کارم فکر کنم و به فهم بخشش برسم. کسی را ندیدم که همان اول، مبلغ خیلی زیادی ببخشد، چون به قول استاد امین، ما انسانها موجوداتی معاملهگر هستیم و تا کاری برایمان منفعت نداشته باشد، آن را انجام نمیدهیم. در ورزش هم همینطور است؛ کسی که تازه بدنسازی را شروع میکند، از همان اول نمیتواند وزنههای سنگین بزند، بلکه بهمرور و در اثر تکرار و تمرین این کار را انجام میدهد. گفته میشود: بسمالله الرحمن الرحیم، به نام خداوند بخشنده و مهربان. این چراغ راه من است و باید به این صفات برسم، چون در من وجود دارند؛ باید آنها را پیدا و پرورش دهم. اگر به درک و فهم همین قدمی که برمیدارم برسم، میتوانم به گامهای بعدی دست یابم. داستانی بود که میگفت: جنگلی آتش گرفته بود و گنجشکی با نوکش از جوی آب، قطرهقطره آب بر آتش میریخت. به او گفتند: «این جنگل با این مقدار آب خاموش نمیشود.» گنجشک گفت: «میدانم، اما من به اندازه توان خودم تلاش میکنم.» جهان ما، جهان عمل و عکسالعمل است؛ هر چه کنی به خود کنی، گر همه نیک و بد کنی. نمیدانم کجا و چگونه، اما قطعاً بازتاب اعمالم به من بازمیگردد؛ کلام خدا دروغ نیست. کنگره در حال حاضر به بلوغی رسیده است که کارش نه با یک میلیون، نه با صد میلیون، نه با ده میلیارد و نه با صد میلیارد، متوقف نمیشود؛ زیرا انسانهای زیادی هستند که منتظرند تا کمک کنند. من که در لژیون سردار هستم باید با کسانی که نمیآیند تفاوتی داشته باشم و صفت بخشندگی را در خود بیاموزم. از اینکه با سکوت خودتان به صحبتهای بنده گوش دادید سپاسگزارم.

تهیه و گزارش:
مرزبان خبری: همسفر امین
تایپ: همسفر حسین (لژیون یکم)
ویراستاری و ارسال خبر: همسفر معین (لژیون چهارم)
سایت همسفران آقا نمایندگی شفا مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
144