نقش جهانبینی ورزش در موفقیت درمان و رسیدن به تعادل در کنگره ۶۰
شکلگیری ورزش در جمعیت احیای انسانی کنگره ۶۰، یکی از دستاوردهای مهم این مجموعه در مسیر درمان و بازسازی انسان است. ورزش در کنگره تنها یک فعالیت جسمی نیست، بلکه راهکاری برای آموزش، رشد و بروز جهانبینی سالم در رفتار و کردار اعضا به شمار میآید.
در نگاه کنگره ۶۰، هرگونه موفقیت، چه در درمان اعتیاد و چه در ورزش، نیازمند تعادل بین سه مؤلفه اصلی یعنی جسم، روان و جهانبینی است. اگر جسم و روان در مسیر درست باشند اما جهانبینی فرد ضعیف باشد، نتیجه پایدار نخواهد بود. همانطور که آقای مهندس فرمودهاند:
ورزش بدون جهانبینی مثل جسمی بدون روح است.
ورزش زمانی به موفقیت منجر میشود که ورزشکار بداند چرا ورزش میکند، هدف او چیست و چه نقشی در رشد فردی و جمعی دارد.
هدف ما از ورزش کردن سلامتی و تندرستی است و رسیدن به حال خوش و تعادل در جسم و روان و جهان بینی.
این جهانبینی است که تعیین میکند رفتار فرد در زمین، نسبت به داور، همتیمی یا حتی شکست چگونه باشد.
فردی که جهانبینیاش بر پایه عشق، احترام و نظم است، در ورزش نیز آرامش، فروتنی و همکاری را تجربه میکند. اما کسی که هنوز در تاریکیهای خودخواهی و خشم گرفتار است، ورزش را به میدان رقابت ناسالم و جدال تبدیل میکند.
وقتی که در حال مسابقات ورزشی بدلیل فشار بازی ،ترشحات آدرنالین و اسید لاکتیک زیاد میشود اگر فرد عصبانی شد و پرخاش کرد یعنی هنوز جهان بینی را خوب آموزش نگرفته و یا اگر در بازی شکست و یا اشتباهات داوری و هم تیمی های خود را با خوشرویی پذیرفت یعنی در مسیر درمان و تعادل هست و الگویی مناسب برای دیگر مسافران.
بنابراین تفاوت در دستاورد نهایی ورزش، بیش از آنکه وابسته به قدرت جسم باشد، وابسته به نوع نگاه و تفکر ورزشکار است.
ورزش در کنگره ۶۰ ادامه مسیر درمان است. کسی که در مسیر درمان به تعادل رسیده، باید این تعادل را در میدان ورزش نیز حفظ کند. نظم در تمرین، رعایت قوانین، احترام به داور ،دوستی و همدلی با هم تیمی هاو پذیرش نتیجه بازی، همگی نشانههایی از جهانبینی سالم هستند. در حقیقت، ورزش در کنگره نوعی تمرین عملی برای اجرای آموختههای جهانبینی است.
ورزشکارانی که با تفکر سالم و نگاه توأم با عشق وارد میدان میشوند، نهتنها جسم خود را نیرومند میسازند بلکه نیروهای درونی خود را نیز ارتقا میدهند. چنین افرادی میدانند که در هر بازی،در هر نتیجهای درس و تجربهای نهفته است.
باختن یعنی آموزش ، بردن یعنی یادگیری فروتنی
به قول آقای مهندس: یا میبریم، یا میآموزیم.
بنابراین، جهانبینی در ورزش یعنی دیدن مسیر، نه صرفاً مقصد. یعنی درک این حقیقت که هدف از ورزش فقط پیروزی ظاهری نیست، بلکه رشد انسان در مسیر نظم، فروتنی، دوستی و عشق است.
در نهایت، میتوان گفت ورزش در کنگره ۶۰ زمانی به موفقیت واقعی میرسد که ورزشکار، جسم و روان و جهانبینی خود را بهطور همزمان پرورش دهد. در این حالت، زمین ورزش تبدیل میشود به مدرسهای برای یادگیری عشق، تعادل و آرامش، و این همان موفقیتی است که در کنگره ۶۰ به آن رهایی گفته میشود که منجر به رسیدن به تعادل میشود.
نویسنده: مسافر فخرالدین
تایپ و بارگزاری: مسافر علی
- تعداد بازدید از این مطلب :
827