هفتمین جلسه از دورهی بیستوششم سری کارگاههای آموزشی کنگره۶۰؛ ویژهی مسافران و همسفران نمایندگی زنجان؛ با استادی مسافر احسان، نگهبانی مسافر اردلان و دبیری مسافر عباس؛ با دستور جلسهی وادی هشتم: با حرکت، راه نمایان میشود؛ در روز پنجشنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که توفیق حضور در کنار شما عزیزان را دارم، برای من این موضوع بسیار ارزشمند است که در جمع شما حضور داشته باشم و قادر باشم که احساسات خود را با شما عزیزان در میان بگذارم.
در هفتهی گذشته تعدادی از راهنمایان محترم، لژیون خود را تحویل دادند و هنگامی که با برخی از دوستان صحبت میکردم، یک حس بسیار نگرانکنندهای را مشاهده میکردم که این عزیزان، به واسطهی پیوند محبتی که با راهنمایان خود داشتند، دچار وابستگی و دلتنگی بسیار شدیدی شده بودند و این احساسات بالطبع در کل نمایندگی اثر نامطلوبی خواهد گذاشت و به همین دلیل بر خود وظیفه دانستم که امروز در جمع شما عزیزان باشم و راجع به این موضوع با شما صحبت کنم.
در ابتدا تشکر میکنم از افرادی که در نمایندگی زنجان زحمات زیادی کشیدند و امیدوارم که خداوند بهترینها را برای آنها مقرر فرماید؛ من به عنوان فردی که در کنگره حضور دارم و خدمت میکنم، بایستی به این موضوع فکر کنم که مگر با حرکت راه نمایان نمیشود؟ مگر سکون برای موجودات جایز است؟ مگر من به واسطهی عواطف و احساسات، بایستی در یک نقطهی امن و در حالت سکون باقی بمانم؟! پاسخ این سوالها روشن است و بایستی بدانیم که رشد، هنگامی اتفاق میافتد که انسان از نقطهی امن خود خارج شود و تجارب جدیدی کسب نماید.
خود من تاکنون سه بار تجربهی خارج شدن از نقطهی امن خود را داشتهام و در هیدج، زنجان و طارم لژیون داشتم و آنها را تحویل دادم و وقوع این امر حس عجیبی در من ایجاد کرد؛ اما همیشه تجربه، این موضوع مهم را برای من ثابت کرد که خارج شدن از نقطهی امن و حالت سکون، هم سبب رشد و ارتقای خود فرد میشود و هم به رشد و ارتقای کسانی منجر میشود که به او وابستگی دارند.
به اعتقاد من وابستگی به هیچ عنوان حس خوبی ندارد و اگر انسانها کسی را دوست دارند، بایستی مادرانه دوستدار او باشند؛ برای مادر تفاوتی نمیکند که فرزندش در کجای دنیا است، همین که حال او خوب باشد، برایش کافی است؛ ما در بعضی از مقاطع زندگی خود وابستهی داشتههای خود میشویم و این وابستگی کار درستی نیست.
مخاطب سخنان امروز من خدمتگزاران هستند، ما نبایستی از یاد ببریم که علت و هدف اصلی ما از خدمت در کنگره چیست؟ ما در کنگره حضور داریم و به افرادی خدمت میکنیم که به دلیل اعتیاد شکسته و شکننده شدهاند؛ نباید از یاد ببریم که برای چه و برای چه کسانی خدمت میکنیم؟ ما به افرادی خدمت میکنیم که شکننده هستند؛ خود ما نیز زمانی در این حالت قرار داشتیم و شکننده بودیم.
افرادی که شالدار و خدمتگزار هستند، بایستی توجه کنند که احساساتشان بر روی این افراد و به طور کلی در امور نمایندگی و تمامی اعضا اثر گذار است؛ صحبت من با تمامی خدمتگزاران، این است که بایستی واقعبین باشند و همواره غایت و هدف اصلی و دلیل خدمت خود را مد نظر داشته باشند، به نظر من کسی که به خاطر راهنمای خود سفر میکند یا در حال خدمت است، بهتر است که چنین سفر و خدمتی انجام ندهد؛ خدمت اگر به خاطر دیگران باشد، خدمت صحیحی نیست.
تمامی آموزشهای کنگره بر این اصل استوار است که ما فرمانبردار باشیم و هدف و مسیر صحیح خود را گم نکنیم؛ ما تحت هیچ شرایطی نباید طلبکار باشیم، طرح این سوالات که فلان شخص چرا رفت؟ اشتباه است؛ اتفاقا این افراد باید بروند تا در کنگره، افراد جدید نیز دیده شوند و کنگره در مسیر تعالی و پویایی خود باقی بماند؛ ما بایستی ادامهدهندهی مسیر افرادی باشیم که با تمام وجود و برای هدفی متعالی، خدمت کردند.
من شهادت میدهم که راهنمایان محترم خانم غزال و آقایان سینا، عباس و اسماعیل و افرادی که قرار است در آینده لژیونهای خود را تحویل دهند، به خوبی خدمت کردند و از خداوند میخواهم که زندگی این عزیزان مملو از نورانیت، موفقیت و توام با حس خوب و عالی شود.
در کنگره ما برای رسیدن به جایگاهها نمیجنگیم و در هر حالت، بایستی فرمانبردار باشیم و اگر کاری را به ما گفتند که انجام دهیم و یا از انجام آن پرهیز کنیم، تنها بایستی چشم بگوییم و اطاعت کنیم؛ امیدوارم که آموزشهای کنگره به تزکیه و پالایش حس و رشد و ارتقای ما منجر شود.
.jpg)
جلسهی هماهنگی راهنمایان تازهواردین:
.jpg)
خدمتگزاران سایت نمایندگی زنجان:
تایپ: مسافر علیرضا از لژیون هشتم
ویراستار و ارسال: مرزبان خبری مسافر شهرام
- تعداد بازدید از این مطلب :
293