دهمین جلسه از دوره چهل و هفتم جلسات آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی خمین با استادی راهنما مسافر حسن، نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر اسماعیل با دستور جلسه "وادی هشتم؛ باحرکت راه نمایان میشود" در روز پنجشنبه ۲۵ مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ شروع به کار نمود.

سلام دوستان حسن هستم یک مسافر؛
من هم در ابتدا خداوند بزرگ را شاکر و سپاسگزارم یک روز دیگر اجازه داد در کنگره بیایم و خدمتگزار باشم، جا دارد اینجا از آقای مهندس تشکر کنم که این بستر امن را برای ما فراهم کرده و بعد از راهنمای عزیزم راهنمای لژیون ششم آقا مهران تشکر کنم و ممنونم ازش که این بستر را برای من فراهم کرد که امروز اینجا باشم.
وادی هشتم که دستور جلسه امروز است و تاثیر آن روی من، من میخواهم دو تا حرکت را برای خودم بازگو کنم یک حرکت در مسیر ضد ارزشی در مسیر تاریکی و ظلمات که همه ما این را تجربه کردهایم. من یادمه همانطور که آقای مهندس گفته در جهان هستی همه چیز کروات، سیارهها، در حال حرکت هستند. هیچ چیز حالت سکون ندارد، من یادم میآید که در مسیر ضد ارزشها حرکت میکردم ولی حرکتم بیهدف بود در دنیای تاریکی شمشیر میچرخاندم که جز تاریکی و سیاهی و بدبختی و جز ترس چیز دیگری نداشت و همه ما هم این را بلد هستیم همه ما هم در آن جهان زندگی کردیم و امروز در یک جهانی زندگی میکنیم به نام جهان کنگره، جهان نور؛ من میخواهم این را برای خودم بازگو بکنم که وقتی وارد کنگره شدم هدفم چه بود و هدفمند زندگی کنم به قول آقای مهندس در سیدی بادبادک باز من باید تعلیم ببینم و به حرکتم جهت بدهم وقتی وارد کنگره میشوم کنگره چیزی که به من میدهد جهتدار بودن هدفم است.
امروز در سفر اول هدف من رهایی است چرا چون من هر وقت در لژیون مینشینم یا اینجا مینشینم این را میگویم تاریکی اعتیاد تاریکی خیلی سختی است و این را همه میدانیم و چه بدبختیهایی که نکشیدیم، امروز من نگاه میکنم و میبینم که حرکت جناب مهندس چه حرکت عظیمی است چه حرکت با تفکری بوده و این یعنی حرکت امروز تمام خویشان ما اینجا با حال خوب نشستهاند به این میگویند حرکت درست. بچهها میدانید اگر تفکر آقای مهندس نبود الان چه اتفاقی برای ما میافتاد الان تمام این بچهها باید توی راهروهای دادگاهها باشند و خودمان یا مصرف کننده مواد بودیم یا زنده نبودیم ولی امروز با یک تفکر با یک جهت صحیح ببینید که حرکت عظیمی را در جهان به وجود آورده است و در آینده خیلی نزدیک ما شاهد حل بسیاری از مسائل بوده و میشویم و چه جای خوبی است اینجا، این را میخواهم بگویم که وقتی وارد کنگره شدم در سفر اول وقتی وارد سفر اول شدم من باید هدف خودم را مشخص کنم و رسیدن به هدف یک مسیری است و یک خواسته قوی باید داشته باشم و در این مسیر من باید حرکت کنم و اینجا هست که مهندس میگوید چه شاه بیت قوی،
گر مرد رهی در میان خاک و خون باید رفت داریم درمان اعتیاد انجام میدهیم داریم درس درست زندگی کردن را یاد میگیریم، داستان پرفراز و نشیبی است من در این مدت که سفر میکردم تصادف کردم چکهایم برگشت خوردند از کارم زدم از زمانم زدم ولی خواسته قوی داشتم به قول آقای مهندس صراط مستقیم صراط خیلی سختی است و یک مسیری تا هدف دارد کی من باید دست از ضد ارزشها بردارم، در سی دی بادبادکها خیلی چیزها را برای ما نمایان کرد صحبت از زمان و وقت کرد که امروز که من اینجا نشستم آیا وقتم را به بطالت میگذرانم یا امروز من به خاطر همسفرم به اینجا آمدهام یا به خاطر خوشحالی پدر مادرم به اینجا آمدهام یکی از خواستههای قوی این است که من باید اینجا یاد بگیرم تعلیم ببینم و آموزش بگیرم و یکی از راههای فهمیدن این است که در لژیون سردار من شرکت کنم، لژیون سردار به من خیلی کمک کرد من در سفر اول درمان شدم و در سفر دوم عضو لژیون سردار شدم و فهم فهمیدن را به من آموخت که من در این مسیر برای چه رفت و آمد میکنم و چه چیزی گیر من میآید، من هیچ منتی ندارم و خاک پای همه این بچهها را سرمه میکنم و در چشمانم میمالم، خودم و همسفرم و همسفر کوچک ترم، من امروز به واسطه آموزشهای کنگره در این مسیر که استقامت کردم چیزهایی گیر من آمده است که هیچکس به من نمیتواند بدهد اولاً که حصار امن دور خانواده کشیدهام در این روزگار بلبشو که همه میدانیم بیرون چه خبر است امروز ما اینجا چیزهایی بلدیم که بیرون بلد نیستند و با هزینههای گزاف هم نمیتوانند آن را به دست بیاورند قدر این صندلیها را من باید بدانم قدر صندلی خودم را وقت هم نیست و دستور جلسه دستور جلسه زیبایی است و انشالله که با مشارکت شما عزیزان جلسه پر انرژی و خوبی داشته باشیم به افتخار خودتان و آقای مهندس دست بزنیم.
تایپ مطب: مسافر میلاد
ویراستار: مسافر حمید
عکاس : راهنمای محترم مسافر حجت
- تعداد بازدید از این مطلب :
187