جلسه چهارم از دوره سیزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی صادق قم، با استادی مسافر محمد، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر علی با دستو "وادی هشتم باحرکت راه نمایان میشود" پنجشنبه ۲۴مهر ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
تشکر میکنم از آقای مهندس بابت فراهم نمودن این بستر آموزشی ، تشکر میکنم از مرزبانان محترم و ایجنت محترم و تشکر میکنم از راهنمای لژیون چهارم آقا مهدی که به من اجازه دادند و کمک کردند در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم، از تمامی خدمتگزاران تشکر می کنم که باعث میشوند این شرایط به وجود بیاید تا بتوانیم آموزش بگیریم و به حال خوش برسیم.
دستور جلسه: وادی هشتم با حرکت راه نمایان میشود.
دو شب پیش که به بنده گفتند استاد بنشین با خودم گفتم زیاد فکر نکنم به این که چی باید بگویم اما خوب از دیشب یک مقدار استرس شروع شد و یک سری مطالب به ذهنم رسید که صحبت کنم، اولین چیزی که هست این که میگوید با حرکت راه نمایان میشود، انسان همیشه در سختی یا دشواری قرار دارد به طور مثال سفر اول مشکلات خودش را دارد سفر دوم هم مشکلات خودش را دارد یا مشکلات خانوادگی این وادی یک امیدی به فرد میدهد میگوید درست است که در سختی قرار دارید اما با حرکت راه نمایان میشود.
وقتی که این امید به وجود میآید نقطه مقابل آن چه چیزی میتواند باشد؟ وقتی که شما نا امید میشوی و نمیتوانید حرکت کنید و راه نمایان نمیشود.
بنده در لژیون سردار این مطالبی که بچه ها مینوشتند را پاک نویس میکردم، بعد از شروع کردن دیدم حس انجام دادن آن کار از درون من میرفت و انجام نمیدادم و کار میماند، شروع کردم به کم کم نوشتن و شبی ده شب صفحه مینوشتم و کار انجام شد.
بنده این وادی هشتم را که مرور میکردم یاد سیدی لنگرکشتی را بکشید افتادم که گاهی اوقات انسان در دریا و موج گیر میکند و اصلاً نمیداند که باید چطور خارج بشود از آن آب و یک زمانی هم میخواد زمین و آسمان را به هم بدوزد تا یک طرح نو به وجود بیاورد.
زمانی که انسان در سختی مثلا در سفر اول است دارو میخورد و بعد فکر میکند انگار اون کاری که میخواهد را نمیکند در صورتی که اصلا اطلاعاتی راجع به این موضوع ندارد.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید متشکرم.

تایپ خبر: مسافر علی اصغر لژیون پنجم
عکاس: مسافر حمزه لژیون چهارم
ارسال خبر: همسفر امیرمحمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
82