معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا
کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا
شب رفت صبوح آمد غم رفت فتوح آمد
خورشید درخشان شد تا باد چنین بادا
خداوند متعال را هزاران بار شکر میگوییم که لطفش نصیب ما شد و قدم در مسیری گذاشتیم که نتیجهاش حال خوشی است که نمیتوان آن را با هیچچیز در این جهان پهناور، معاوضه نمود. حسی که شخص را به سوی پرداخت زکاتش وامیدارد؛ آن مسیر، کنگره۶۰ است و آن زکات، تبدیل شدن یک رهجو به راهنماست. همسفر اشرف نیز با سعی، پشتکار و صبوری به آنچه که در دل و اندیشه داشتند، رسیدند و اینک شال زیبای نارنجی رنگ راهنمایی را بر گردن دارند. به ایشان تبریک میگوییم و امیدواریم که در تمامی جایگاههای زندگیشان بدرخشند.
همسفر اشرف و مسافرشان با آنتیایکس مصرفی تریاک و شیره وارد کنگره شدند. به مدت تقریباً ۱۰ ماه و ۲۲ روز به روشDST و دارویOT به راهنمایی مسافر امید و همسفر زهره سفر کردند. هماکنون به مدت ۳ سال و ۱ ماه است که با دستان پرتوان آقای مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی همسفر، بدمینتون و مسافرشان والیبال است. همسفر اشرف در جایگاه راهنمایی خدمت میکنند.
با ایشان گفتوگوی کوتاهی ترتیب دادهایم که توجه شما را به آن جلب میکنیم.
راهنما همسفر اشرف برای افرادی که در مسیر کنگره قرار دارند چه پیامی دارید؟
افرادی که به لطف خداوند مسیر کنگره برایشان باز شده است قدمهای اول را محکم بردارند. کنگره۶۰ دریایی از علم و معرفت است. هر کس بر اساس ظرفیت و توانش از این دریا برداشت میکند و اگر زرنگ باشد بیشترین برداشت را دارد و این فرصتی است که خداوند در اختیارشان قرار داده است و باید قدردان باشند و نهایت استفاده را ببرند؛ آنگاه که در این مسیر حرکت کردند متوجه میشوند که چه تغییرات شگرفی در صور پنهان و آشکار آنها رخ داده که در باورشان نمیگنجد.
لطفاً حس و حال خود را بابت دریافت شال نارنجی و تشکیل لژیون بیان کنید؟
دریافت شال راهنمایی بهترین هدیهای بود که تا امروز دریافت کردم؛ چرا که خداوند اجازه خدمت به همه بندگان را نمیدهد؛ چون با خدمت کردن بسیاری از بندها و گرههای درونی فرد باز میشود، رشد میکند و پخته میشود. امیدوارم نهایت استفاده را ببرم. همه مراحل مراسم اهدای شال قشنگ و زیبا بود؛ اما هنگام خواندن پیماننامه حس عجیبی داشتم و احساس کردم که مسئولیت سنگینی بر دوشم نهاده شده و همان جا از خداوند خواستم تا کمکم کند. امیدوارم با تشکیل لژیون بتوانم به همسفرانی که در رنج و درد هستند، کمک کنم و تا حدودی از رنج آنها کم کنم؛ چرا که آرامش حق همه انسانها است.
چه پیامی برای همسفرانی که در آزمون راهنمایی شرکت میکنند دارید؟
همه انسانها برای اینکه وارد مرحله بالاتری شوند؛ باید امتحان بدهند. امتحان راهنمایی هم از این قاعده مستثنی نیست. فردی که خوب سفر کرده، تلاش کرده، از خواستههایش گذشته و در آزمون شرکت کرده است با قبول شدن وارد مرحله بالاتری میشود. در حال حاضر رقابت خیلی زیادی بین اعضاء کنگره، برای قبولی آزمون است. متون کنگره در تمام مراحل زندگی ما کاربرد دارد و با خواندن آنها لذت میبریم و راههای خوبی برای حل مشکلات رائه میدهد و در آگاهی و معرفت افراد و رسیدن به کمال نقش مهمی دارد.

توصیه شما به همسفرانی که واجد شرایط بستن پیمان هستند چیست؟
طبق وادی هشتم، برای رسیدن به آرامش و صلح اول باید حساب خودمان را صفر کنیم و بتوانیم خودمان را ببخشیم. بستن پیمان یعنی من تصمیم گرفتهام که در مسیر مستقیم باشم و از کارهای ضد ارزشی دوری کنم. در پیمان از خداوند میخواهیم، که ما را مورد هدایت و بخشش قرار دهد. اینجاست که خداوند نیروهای الهی را برای کمک به ما میفرستد؛ وقتی سیاهه گناهانمان را آتش میزنیم احساس میکنیم که تازه تولد شدهایم و حسابمان صفر شده است؛ پس بعد از پیمان خیلی مراقب هستیم که دیگر خطا نکنیم. کسانی که واجد شرایط پیمان هستند و این آمادگی را در خودشان میبینند؛ حتماً این پیمان را با خالق خود ببندند و به پیمان خود وفادار باشند.
آیا بعد از بستن پیمان اگر انسان ناخواسته مرتکب گناهی شودچه باید کرد؟
بستن پیمان، به این معنی نیست که هرگز اشتباه نکند. انسان مرتب در حال آزمون و خطا است. در پیمان میگوییم که سعی میکنم از این به بعد مرتکب اشتباه نشوم. قبل از پیمان شاید از روی جهل و ناآگاهی گناهانی را مرتکب شده باشیم؛ ولی بعد از بستن پیمان اگر اشتباهی کردیم با آگاهی و دانایی بوده است و این تفاوت زیادی دارد؛ اگر هم مرتکب اشتباهی شدیم دوباره تلاش و اصلاح کنیم و به مسیر برگردیم. بهترین راه جبران اشتباهات خدمت به انسانها به خصوص انسانهای دردمند است.
در عملکرد یک راهنما، احساسات چه نقشی باید داشته باشد؟
ارتباط با جهان پیرامون و سایر جهانها بر اساس نور، صوت و حس است. حس مانند قطبنما است و با حس، ارتباطات شکل میگیرد. حس خوب به بدن فرمان میدهد که خمر خوب تولید کند؛ بنابراین فردی که دارای حس خوب است، در تعادل بیشتری است؛ وقتی راهنما با رهجو ارتباط میگیرد، در واقع نیروها و حس خودش را به آنها منتقل میکند. راهنما باید حس عشق و محبت داشته باشد تا بتواند این عشق را به رهجو منتقل کند. نیروهای بازدارنده همیشه در صدد خراب کردن حس میباشند. ما باید از حسهای خود مراقبت کنیم. رهجو از راهنما انرژی و حس خوب را دریافت میکند. احساسات ما بر اساس درک و تفکر ما است.
در آخر اگر صحبتی دارید بفرمایید.
از آقای مهندس بابت فرصتی که به من دادهاند تشکر میکنم. از راهنمای سفر اولم همسفر ریحانه و راهنمای سفر دوم همسفر زهره بسیار سپاسگزارم و این جایگاه راهنمایی را مدیون آموزشها و تلاش این دو بزرگوار هستم. من در مکتب ایشان درس گذشت، محبت و صبوری را آموختم و الگویی بدون نقص برای من هستند. انشاءالله بتوانم همانند آنها، در این مسیر گام بردارم و با کمک همسفران در پیشرفت شعبه بندرعباس کوشا باشم.
طراح سؤالات و مصاحبهکننده: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
عکاس: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
ارسال: راهنما همسفر رقیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بندرعباس
- تعداد بازدید از این مطلب :
59