وادی هشتم چهار پیام کلیدی برای فرد در حال بازسازی و هر انسانی دارد. یکی از دامهای بزرگ هر تحولی سکون و تعلل است. وادی هشتم، فرد را به حرکت و اقدام دعوت میکند؛ یعنی باید از حالت تفکر صرف و ترس از شکست بیرون بیاییم و دست به اقدام بزنیم. در این گفتوگو، به سراغ یکی از همسفران خوب و بسیار فعال میرویم؛ همسفر حکیمه، از خدمتگزاران پرتلاش و کوشا در بخش سایت.
همسفر حکیمه به همراه مسافرشان با آنتی ایکس شیشه و شیره وارد کنگره شدند، با روش درمان DST و داروی درمان شربت OT و راهنمایی مسافر مرتضی و همسفر سارا سفر کردهاند. رشته ورزشی مسافرشان شنا است و خودشان نیز در رشتههای بدمینتون و شنا فعالیت دارند. هماکنون ۲ سال و ۴ ماه و ۲۴ روز است که آزاد و رها هستند.

با توجه به عنوان وادی هشتم، به نظر شما عبارت «با حرکت راه نمایان میشود» چه معنا و مفهومی دارد؟
همسفر حکیمه: عبارت "با حرکت راه نمایان میشود" به این معناست که اقدام و تغییر، واقعیتها و مسیرهای جدید را برای فرد روشن میکند. پیام این جمله این است که حرکت و تلاش در زندگی، به انسان کمک میکند تا درک بهتری از اهداف و مقاصد خود برسد؛ اگر فردی فقط به فکر بماند و عمل نکند، هرگز نمیتواند به نتایج مثبتی دست یابد و ممکن است در سردرگمی باقی بماند؛ بنابراین، اقدام و پیشرفت در زندگی بسیار مهم است. اعضای انسانی بایستی توجه کنند که این جمله به مفهومی اشاره دارد که حرکت و تلاش در زندگی، مسیر و هدف را روشن میکند. به عبارت دیگر، وقتی انسان دست به عمل میزند و به سمت اهدافش حرکت میکند، میتواند به وضوح ببیند چه چیزی در انتظار اوست. پیامش این است که تنها با ایستادن و فکر کردن نمیتوان به موفقیت رسید، بلکه باید اقدام کرد.
بزرگی گفته است:
«طلوع خورشید، شیوهی خداوند است برای گفتن اینکه بیا از نو شروع کنیم.»
حقیقت این است که قدم اول، سختترین و آسانترین است. شروع معمولاً کلمهای است که اکثر ما با آن درگیر بودهایم: از کجا شروع کنم؟ قدم اول چیست؟ چطور شروع کنم؟ وقتی فکر میکنم چرا شروع برای همه انقدر دشوار و پرماجراست، متوجه میشوم دلایل و موانع زیادی همچون ترس و واهمه در ناخودآگاه انسان نسبت به ناشناختهها وجود دارد. تا وقتی وارد میدان عمل نشدهایم، پیامها و پالسهایی از ناشناخته بودن آن عمل میگیریم و سپس ترس و نگرانی و هزاران بهانهی مختلف، بر اساس نوع شخصیت هر انسان، به وجود میآید.
ذهن همیشه سعی دارد با ترفندهایی ما را در عادتها و تکرارها و روزمرگیها نگه دارد، چون در این حالت انرژی صرف نمیکند و احساس امنیت و راحتی دارد؛ اما اگر بخواهد تغییر کند، لازم است نیرویی صرف کند و بر استرس و اضطراب و هزاران مانع دیگر غلبه کند.
واقعیت این است که ورود به میدان عمل و تغییر، صورت دیگری از زندگی و تجربه است که چیزی جز رشد انتظار ما را نمیکشد.
شروع همیشه پیام تغییر و حرکت میدهد.
شاید این ترس و واهمه و مانع قدرتمندی که سر راه شروعهای زندگی است، از گذشتههای دور همراه بشر بوده؛ از وقتی که برای کشف و شناخت محیط زندگی خود دست به اقدامهایی میزده که همیشه همراه با تهدیدات و خطراتی بوده است.
در حقیقت، انسان رشد و آگاهی امروزش را مدیون افراد شجاع و جسوری است که بدون در نظر گرفتن نگرانیها دست به اقدامهای جدید زدهاند. اگرچه همراه با شکستها، ناکامیها و زیانها بوده، اما همیشه نسبت به قبل در پلهای بالاتر قرار گرفتهاند و زندگی یک سیر صعودی داشته است. گاه باید اینگونه شروع کرد: گام اول را برداشت، به خدا اعتماد کرد و خود را در آغوش امن او انداخت. چرا که گاهی با پرت شدن هم، میشود اوج گرفت.
به نظر شما، انسان باید به چه مرحلهای برسد تا بتواند حرکت کند؟
همسفر حکیمه: برای پیشرفت و حرکت به سوی هدفها و آرمانها، بایستی به چند مرحلهی اصلی برسیم. مهمتر از همه، باید خواست واقعی داشته باشیم. اهداف کوتاهمدت و بلندمدت خود را مشخص کنیم و برنامهای مؤثر برای دستیابی به آنها تدوین نماییم. تلاش مستمر داشته باشیم، در برابر مشکلات تسلیم نشویم و از تجربیات و اشتباهات گذشته آموزش بگیریم.
بهعنوان حدیثی از پیامبر اکرم (ص):
«لَا يُنَالُ مَا تُرِيدُونَ إِلَّا بِالصَّبْرِ»
یعنی هیچ چیزی که میخواهید، جز با صبر به دست نمیآید.
آیا میتوانید نمونهای از تغییراتی که با حرکت در کنگره برایتان رخ داده را بیان کنید؟
همسفر حکیمه: حرکت در کنگره میتواند تغییرات عمیق و مثبت متعددی به همراه داشته باشد. با ورود به کنگره و مشارکت در جلسات، خودآگاهی در من رشد کرد و توانستم بیشتر به درون خود احاطه پیدا کنم. این خودآگاهی به درک بهتر رفتارها و احساساتم و حل بهتر مسائل منجر شد. از طرفی، تعاملاتی به دور از نقاب در یک محیط سالم و بیآلایش و توأم با ارتقاء شخصیت، در کنگره ایجاد شد که باعث ایجاد انرژی و حسهای خوب در وجود من گردید.
منظور از حرکت در مسیر درست چیست و چه تفاوتی با حرکت بیهدف دارد؟
همسفر حکیمه: حرکت در مسیر درست به این معناست که انسان آگاهانه و با هدف مشخص به سوی ارزشهای مثبت حرکت کند. این نوع حرکت شامل تعیین اهداف روشن، برنامهریزی و پایبندی به ارزشها و اصول اخلاقی است و به انسان کمک میکند به سمت رشد و پیشرفت مستمر برود.
اما در مقابل، حرکت بیهدف به معنای اقداماتی است بدون برنامهریزی و هدف مشخص. چنین حرکتی باعث سردرگمی، اتلاف وقت و انرژی و عدم دستیابی به نتایج مثبت میشود. در حرکت بیهدف، فرد ممکن است احساس کند در حال فعالیت است، در حالی که در واقع از مسیر اصلی خود منحرف میشود. رشد شخصی، اوجگیری در کار و زندگی، حس رضایت و شادی از پیامدهای حرکت در مسیر درست است.
آیا حرکت فقط در «صراط مستقیم» مشخص میشود؟
همسفر حکیمه: حرکت در صراط مستقیم به معنای پیروی از اصول اخلاقی و معنوی صحیح است. این مسیر به انسان کمک میکند تصمیمات درستتری بگیرد و از چالشهای زندگی بهخوبی عبور کند. گرچه هر سمتی برویم، نیروهای مختلف مثبت و منفی ما را در همان جهت و در راستای خواستههایمان فرو خواهند برد.
به قول فرمایش آقای خدامی:
«انسان موجود قدرتمندی است و خداوند نیروها و قدرتهای عظیمی به انسان داده است. نیروهای منفی خوب میدانند انسان با وجود این نیروها شکستناپذیر است. شیطان میداند که انسان را از بیرون نمیتواند شکست دهد، به همین دلیل تمام توان خود را به کار میگیرد تا این نیروها را از درون خنثی کند. ناامیدی یکی از این ترفندهاست. نیروی منفی با استفاده از حس ناامیدی، موتورهای تولیدکننده نیروهای انسانی را از درون خاموش مینماید. اینجاست که انسان از حرکت بازمیماند و متوقف میشود. این حس آنقدر خطرناک است که ممکن است انسان خودش را نابود کند.»
آیا خواستههای منفی و غیرمعقول هم میتوانند راهی برای انسان آشکار کنند؟
همسفر حکیمه: بله، انسانها نیاز دارند تمامی جنبههای وجودی خود از جمله خواستههای منفی یا غیرمعقول را بشناسند. این خواستهها میتوانند ناشی از عواملی مانند عدم آگاهی، سرکوب احساسات، تجربیات ناخوشایند گذشته و فشارهای اجتماعی باشند. خودشناسی و اشراف به درون و درک این خواستهها بسیار مهم است؛ زیرا این شناخت به فرد کمک میکند تا خواستههای غیرمنطقی را کنترل کرده و از تأثیرات منفی آنها جلوگیری کند.
باز میرسیم به این مصرع از فاضل:
«نظری که خودشناسی، قدم اول عاشق شدن است.»
چه آموزش و برداشتی از خدمت قبلیتان داشتهاید؟
همسفر حکیمه: وقتی انسان خدمت داوطلبانه یا غیرخودخواهانه انجام میدهد، از توقعات ویرانگر فاصله میگیرد و ذهنش مثبت میشود. همین تغییر نگرش باعث پیشرفت او در زندگی میشود. انسانهای بزرگ نیز معتقد بودند که خدمت کردن بدون چشمداشت، نفس انسان را تعالی میدهد و او را به خدا نزدیکتر میکند.
خدمت صادقانه از روی محبت و عشق انجام میگیرد، در حالی که خدمت اجباری از روی ناآگاهی و نرسیدن به دانایی مؤثر است.
خدمت من در گروه مصاحبه و ایجاد ارتباط با افراد مختلف در جایگاههای متفاوت، به چالش کشیدن افراد در قالب طرح سؤال و گفتوگوهای رودررو با افراد مختلف، همواره برای من جذاب بود.
برای مثال، هرگز روزی را که با آقای ترابخانی مصاحبه کردم فراموش نخواهم کرد. هالههایی که افراد در اطراف خود دارند، عامل انتقال انرژیهایشان است. اندکی استرس برای رودررو شدن با دیدهبان قطعاً وجود داشت، اما وقتی دیدم سؤالهایی که دغدغه ذهنیام بود با آرامش و از عمق قلب پاسخ داده شد، حسی سراسر انرژی و آموزش به من دست داد. واقعاً لحظاتی بود که دلم میخواست فقط گوش جان بسپارم و درس بگیرم.
از همسفر حکیمه، بابت مصاحبهای که انجام دادید سپاسگزاریم.
در پایان، به جملهی ارزشمند آقای مهندس اشاره میکنیم:
«خداوند راه را در دل تاریکیها روشن میکند، اما تنها برای کسانی که قدم برمیدارند. هر کس که ایستاده است، هرگز نور هدایت را نمیبیند.»
در مسیر اصلاح، درمان و حتی زندگی، باید حرکت کرد؛ گاهی آرام، گاهی پرشتاب، اما همیشه در مسیر درست باشیم. حرکت یعنی تلاش، یعنی امید، یعنی ایمان به دستان پرقدرت خداوند که همواره همراه ماست.

مصاحبهکننده: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر نیره (لژیون اول)
طراح سؤالات: همسفر فهیمه رهجو راهنما همسفر نیره (لژیون اول) و همسفر صفورا رهجو راهنما همسفر سمیه (لژیون چهارم) همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مهری(لژیون هفتم) همسفر مرضیه رهجو راهنما همسفر نیره (لژیون اول)
عکاس: همسفر میترا رهجوی راهنما همسفر مهری (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی باغستان کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
163