جلسه ششم از دوره ی هشتم از سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی طارم با استادی مسافر پهلوان علی اکبر نگهبانی مسافر راهنما امین و دبیری مسافر علی با دستور جلسه<وادی هشتم و تاثیر آن روی من>در تاریخ بیست و چهارم مهرماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علی اکبر هستم یک مسافر، خدا را خیلی سپاسگزارم که امروز به من اجازهی نفس کشیدن داد تا فرصتی باشد در کنار شما عزیزان باشم و آموزش بگیرم من هیچ وقت فکر نمیکردم، یک روزی بتوانم سفر کنم. من وقتی سفر خودم را شروع کردم بیماری کرونا شیوع پیدا کرد و گفتند که همه میمیرند، من هم خیلی زود باور کردم و گفتم حداقل مواد مصرفی خودم را کنترل کنم تا این بحران بگذرد، ولی نتوانستم و مصرف مواد من دو برابر شد.

چون راهی که خداوند پیش روی من گذاشته بود گم کردم و خدارو شکر اجازه صادر شد و من دوباره وارد کنگره شدم و مجددا سفرم را شروع کردم. دستور جلسهی امروز وادی هشتم و تاثیر آن بر روی من می باشد،وادی هشتم میگوید با حرکت راه نمایان میشود، من مسافر باید بدانم آیا این نمایان شدن راه را میخواهم و یا نمیخواهم، چون بعضی مواقع من مسافر قوانین کنگره۶۰ را عمل نمیکنم و چیزی از این وادیها متوجه نمیشوم.
و این باعث میشود حال من خوب نباشد و آن وقت من در وادی هشتم راهم را گم می کنم و مسیر را از دست میدهم. ولی اگر این وادیهای اول تا هفتم را خوب متوجه بشوم وقتی به وادی هشتم میرسم به فکر جبران خسارت میافتم. ولی بعضی اوقات متوجه میشوم که نمیتوانم جبران خسارت کنم و شاید بدتر من خسارت بزنم. پس اگر برگشتن به گذشته حال من را خراب می کند نباید به آن فکر کنم بلکه باید به آینده و مسیر پیش روی خودم بیاندیشم.
چون حال خراب باعث پایین آمدن انرژی من میشود و من نمیتوانم درست سفر کنم. ولی امیدوار میشوم که اشتباهات گذشته را جبران نمایم. خدا رو شکر کنیم که شخصی مانند آقای مهندس در کنگره حضور دارند و ما را راهنمایی میکنند و این راه را پیش روی ما قرار میدهند تا ما بتوانیم به زندگی برگردیم و زندگی راحتی را داشته باشیم برگشتن ما به زندگی یعنی آرامش بخشیدن به کل خانواده و جامعه.
در مورد پهلوانی اگر بخواهم صحبت کنم روز اولی که من وارد شعبهی اکادمی شدم به ما گفتند که آمدن به کنگرهی ۶۰ رایگان است بعد دیدیم که سبدگردانی میکنند گفتیم خب این پول قند و چاییست، که ما اینجا میخوریم و هیچ ایرادی ندارد. بعد سه ماه سفر کردن دیدم صحبت از گلریزان شده که از شنیدن این کلمه کمی هم متعجب شدم. و سال ۹۷ وقتی خواستم یک میلیون تومان در گلریزان ببخشم این باعث درد و رنج در من میشد.
و با خودم می گفتم اگر این یک میلیون رو مواد مخدر میخریدم حداقل ۶ ماه مصرف میکردم. ولی دیدم نه ، من باید این یک میلیون تومان را بدهم و بخشش را یاد بگیرم.بعد آمدم و دنور شدم و با خودم گفتم کنگره به من چیزهایی بخشیده که حالا من به کنگره بدهکار هستم و باید تلاش کنم و این دنوری را پرداخت نمایم. درست است برای خانوادم خیلی چیزها و کمبودها وجود دارد که باید جبران و فراهم کنم ولی من هیچ وقت نمیتوانم منتظر باشم که تمام نیازهای خانوادگی من برطرف بشود تا بعد در کنگره هزینه کنم.چون باعث و بانی پیشرفت من ابتدا کنگره بوده.
از همین جا دستبوس جناب مهندس هستم که باعث شد من بتوانم کار کنم تا آبرو و شخصیت من جای خودش باشد. کنگره باعث شد تلاش من در زندگی دو برابر شود تا اگر پول لازم شدم، داشته باشم تا بتوانم کمکی کنم. چون تنها خودم نیستم و خداوند امروز به من ماموریت بزرگی محول نموده است. پس امروز که خداوند به من توان داده است تا من از ساعت ۶ صبح بیدار شوم باید تلاش کنم که انشاءالله بتوانم به بالاترین نقطه یعنی نشان بینشانی برسم. ممنونم که به من فرصت مشارکت دادید.
گروه سایت نمایندگی طارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
121