English Version
This Site Is Available In English

وادی هشتم: با حرکت راه نمایان می شود

وادی هشتم: با حرکت راه نمایان می شود

به نام قدرت مطلق الله

نهمین جلسه از دوره هفدهم سری کارگاه های آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی هاتف با نگهبانی مسافر حسین و استادی مسافر رضا ودبیری مسافرمحمد باقر با دستور جلسه "وادی هشتم: با حرکت راه نمایان می شود " روز پنجشنبه 24 مهر ماه 1404 ساعت 16:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که اجازه داد در این جایگاه آموزش بگیرم از ایجنت،لژیون مرزبانی، راهنمای بزرگوارم آقا مرتضی و همه خدمتگزاران تشکر و قدردانی می‌کنم.


دستور جلسه وادی هشتم با حرکت راه نمایان می‌شود، ما در کنگره خیلی چیزها را آموزش می‌گیریم ولی عمل کردن به این آموزش‌ها سخت است. مثلاً جناب مهندس در یک جمله کوتاه می‌فرمایند: از ضد ارزش‌ها دوری کنید و به طرف ارزش ها بروید، ولی سال‌ها حرکت مداوم و پی در پی باید انجام بدهیم تا این یک جمله را عملی کنیم.
برای به دست آوردن هر چیزی باید بهای آن را پرداخت شود، در سفر اول ما با وقت گذاشتن، سی دی نوشتن، مصرف دارو در سر موقع ، و گوش به فرمان بودن راهنما، بهای بیماری اعتیاد خود را پرداخت می‌کنیم و در آخر حاصل های خود را دریافت می‌کنیم.
کسی هم که بهایی را پرداخت نکرده است، چیزی را دریافت نمی‌کند، رسیدن به عشق هم هیچ موقع بدون زحمت اتفاق نمی‌افتد و کسی که پهلوان می‌شود بهای آن را در لژیون سردار پرداخت کرده است، کسانی که در لژیون سردار دنور یا سردار می‌شوند با بقیه این فرق را دارد که گذشت را بهتر آموزش گرفته اند.
در مورد توبه جناب مهندس می‌فرماید: که اگر شخصی ۵۰ چک برگشتی داشته باشد و بگوید من دیگر توبه کردم، بخشیده نمی‌شود و ما باید این چک‌ها را پاس کنیم چون این بدهکاری را ما به اشخاص داریم و به گردن خداوند نیست که ببخشد، توبه یعنی بازگشت از مسیر ضد ارزش‌ها و حرکت به طرف ارزش‌ها، در این وادی آموزش می‌گیریم که هیچ موقع از چیزی نترسیم و با ترس خود مقابله کنیم من خودم هر موقع با ترس‌های خودم مقابله کردم همان جا نقطه عطف و قوت در زندگی من شد.
من همیشه باید خواسته و هدف خودم را مشخص کنم، جناب مهندس می‌فرماید: اگر یک روز غول چراغ جادو با یک نفر روبرو بشود فرد چه خواسته‌ای از او دارد، خودشان می‌گوید اگر با من روبرو بشود خواسته من این است که کنگره ۶۰ جهانی شود و به طور طنز توضیح می‌دهند که روزی یک فرد با غول چراغ جادو روبرو می‌شود و به او می‌گوید دو خواسته بگو تا برایت برآورده کنم، شخص هم می‌گوید من دوست دارم در کوله پشتی خودم انقدر طلا داشته باشم که دیگر نتوانم راه بروم و زمانی که غول چراغ جادو از او می‌پرسد خواسته دوم را بگو، می‌گوید کمی از این طلاها را بردار تا من بتوانم راه بروم، ما باید همیشه به درستی تفکر کرده باشیم که وقتی از ما بپرسند خواسته ات چیست، فوری جواب بدهیم.

 

ارسال: مرزبان خبری

 

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .