خداوند را شاکر و سپاسگزارم که یک بار دیگر توانستم در کنگره۶۰ حضور داشته باشم.
آنچه به من کمک میکند تا بتوانم مسیر را ادامه دهم، محبت است. گاهی در زندگی ضربههای سختی به ما وارد میشود؛ اما این اتفاقها آمدهاند تا به ما آموزش دهند. در این میان، ما خود باید انتخاب کنیم که آیا از آنها آموزش بگیریم یا نه؟
خداوند به انسان اختیار داده است تا براساس آن تصمیم بگیرد، آیا میخواهد با عصبانیت و فرار از واقعیت، همه چیز را خراب کند و گمان کند که اوضاع خود به خود درست میشود یا میخواهد بماند، سازگار شود، پذیرش داشته باشد و از دل رنج به محبت برسد و در نهایت، میوه شیرین آن را بچشد؟
این انتخاب، بسیار مهم است.
آقای امین بیان میکنند: «برخی از ضربهها و مشکلات همان اضداد هستند، تکانههایی که آمدهاند تا ما را بیدار کنند». آن سختی و مشکل، همان تلنگری است که ما را از خواب غفلت بیدار میسازد، مانند سفر اول که میگویند: باید در جای خود بنشینی و فرمانبردار باشی تا به محبت واقعی درون برسی. همین فرمانپذیری و پذیرش، ما را به خواسته حقیقی میرساند. محبت بسیار ارزشمند است و تفاوت انسانها را نشان میدهد؛ زیرا شکوفایی استعدادها، یادگیری زبان و علوم مختلف، همگی با نیروی محبت ممکن میشود.
تفاوت انسانها در خالص بودن آنها است. ما صور پنهان داریم که با چشم دیده نمیشود؛ اما وجود دارد. آقای مهندس بارها برای ما مثالهایی میزنند تا ماهیت این صور پنهان را درک کنیم. برخی هنوز نمیدانند حس چیست و چون حس درونی خود را به درستی پرورش ندادهاند، گاه کارهایی انجام میدهند که نتیجهاش ویرانگر است، با این حال میگویند: حسم خوب بود. در واقع آن حس واقعی نیست؛ بلکه از خلوص درونی دور شده است.
صور پنهان و جسم هر دو اهمیت دارند و باید از آنها مراقبت کنیم؛ اما خلوص صور پنهان به همان چیزی بازمیگردد که در مثال آقای مهندس هنگامی که میخواهیم حبوبات را پاک کنیم، سنگها را به سادگی جدا میکنیم؛ اما طلا که ارزشمند است؛ باید ذوب شود، حرارت ببیند و سختی بکشد تا به خلوص برسد. دانایی نیز چنین است از رنج و تجربه پدید میآید و قدرت تشخیص را در ما تقویت میکند تا بدانیم، کجا سخن بگوییم و چگونه رفتار کنیم. برای رسیدن به دانایی واقعی باید خالص شویم. اگر کاری انجام میدهیم یا محبتی میکنیم؛ باید بلاعوض و بیانتظار باشد.
اگر مشکلی در زندگی ما وجود دارد؛ باید آن را بپذیریم و با محبت و حس خوب در مسیر حل آن گام برداریم. زمانی که وارد سفر دوم میشویم قرار نیست مشکلاتمان پایان یابد، تنها یکی از مشکلات که اعتیاد است حل شده است؛ اما باید بدانیم که رنج میتواند به گنج تبدیل شود. تفاوت در نوع نگاه ما است. غم و رنج میتواند انسان را به بالاترین نقطه یا به پایینترین درهها ببرد. گاهی خود را در قالب انسانی قربانی و بیلیاقت میبینیم و مدام میپرسیم: چرا این اتفاقات برای من افتاد؟
احساس گناه و ناامنی داریم؛ اما زمانی که از این احساسات به درستی عبور کنیم به مرحله بعدی تکامل و آگاهی قدم میگذاریم.
نویسنده: همسفر نجما رهجوی راهنما همسفر مائده (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر منیره رهجوی راهنما همسفر مائده (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر ساره رهجوی راهنما همسفر صدیقه (لژیون هفتم) دبیر سایت
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر طیبه (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
143