به نام قدرت مطلق
جلسه یازدهم از دور سی وهشتم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی شمس روزهای چهارشنبه به استادی مسافر محترم جناب آقای محسن زهرایی، نگهبانی مسافر سهراب، دبیری مسافر محمد سعید با دستورجلسه وادی هشتم: با حرکت راه نمایان میشود، در تاریخ 23 شهریور ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
پایه و اساس کنگره 60 و فلسفه وجودی آن طرح صورتمسئله اعتیاد بود و برخلاف تعبیر متخصصین و روانشناسان و پزشکان جناب مهندس مطرح کردن که بیماری اعتیاد نه جسم صرف هست نه روان صرف هست و نه بینش جهانبینی، بلکه مکملی است از تمام این مسائل و قسمت بنیادین آن جسم است، جسم و روان و جهانبینی درواقع بیان کرد که این بیماری چندوجهی است و تمام اضلاع انسان را در برمیگیرد و اگر ما هرکدام از این اضلاع را در نظر نگیریم این درمان عقیم مِهماند و درمان اتفاق نخواهد افتاد و همه ما تجربه آن را به شکلهای مختلف داشتیم ولی درکنگره این اتفاق یک دگرگونی در تاریخ ایجاد کرد، در کتاب عبور از منطقه 60 درجه میگوید اثر حکم در زمان حیات قاضی به واقعیت حضور جلوه نمینماید گویی باید سالیان یا صدها سال و قرنها بگذرد تا بشر متوجه این دگردیسی بشود و انشعابی دیگری که در بحث علوم پیدا شد آنهم توسط جناب مهندس و قاعدهای که درکنگره حکمفرما است بر اساس ماهیت شناخت وجود انسانی شکل گرفت و دانش کنگره در سه تا قالب به کار خودش ادامه میدهد، قالب نخست بحث آن اطلاعات عمومی است و آگاهی اولیه است، این مطالب را ما جایی ندیده بودیم مانند صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است یا با تفکر ساختارها آغاز میگردد و بدون تفکر هر آنچه هست روبهزوال میرود و در وادی هشتم میگوید با حرکت راه نمایان میشود و به این شیوه ما این مطالب را نشنیده بودیم و این گام اول هست که ما متوجه میشویم که همچین تعریف و مفهومی وجود دارد و درکنگره متوجه شدیم که مواد مخدر سم نیست و بحث جایگزینی است و خیلی مفاهیم دیگر، وقتی هرکدام از ما وارد کنگره میشویم یکسری اطلاعات اولیه را دریافت میکنیم به همراه یکسری کار عملی که راهنما برنامه میدهد و همزمان با این اتفاق، دانش از طبقه اول وارد مرحله بعدی یا طبقه دوم میشود من بهش میگم درک موضوعی مطلب، یعنی وقتیکه میگوید با تفکر ساختارها آغاز میشود و بدون تفکر هر آنچه هست روبهزوال میرود عین همان چیزی که در وادی اول جناب مهندس میگویند که ما باید به چه چیزهایی فکر بکنیم و به چه چیزهایی فکر نکنیم و چطور جلوی افکار بیهوده را بگیریم، اغلب ما تو این پله چادر میزنیم و میمانیم، وقتی ما وادی را میخوانیم و به یک درک نسبی میرسیم گویی کفایت میکند و البته که کفایت میکند در همین حد که با مفاهیم آشنا میشویم آنقدر مؤثر است که ما را به درمان میرساند اما درکنگره میگوییم درمان فراتر از ترک است و تعادل فراتر از درمان و اینجا پله سوم خودش را نشان میدهد و اگر بخواهیم فراتر برویم باید وارد درک ماهیتی مفهوم بشویم، یعنی همانجایی که دریچه ورودش همان پله اول است، وقتی تو وادی میگوید با حرکت را نمایان میشود این حرکت یعنی چه؟ وقتی میگویم حرکت همه متوجه میکند اما تعریف آن چیز دیگری است، من به دوستان همیشه میگویم که شما از ترجمه تحت الفاظی لغات میتوانید به پله سوم برسید یعنی درک ماهیتی مطلب، ما در پله اول با صدها پرسش روبرو میشویم و جای خوشبختی است که کنگره بهتمامی این پرسشها پاسخ داده، در وادی هشتم میگوید با حرکت راه نمایان میشود در وادی دوازدهم توضیح میدهد که کل هستی و ماهیت آن از امواج و ذرات تشکیلشده وقتی به بنیادیترین سنگ بنای هستی برگردیم در حقیقت امواج بوده است و علم بشر تا الآن اینرو فهمیده، در وادی 12 تا 14 توضیح میدهد که این امواج باردار معنا بودند و فشرده شدند و ذرات فیزیکی را شکل دادند و این ذرات فیزیکی صاحب جا و مکان شدند و از اینها جهان فیزیکی شکل گرفت، بنابراین با حرکت خلقت و ساختار آفرینها شکل گرفت و ساختارها پدید آمد و از آن هستی معنا پیدا کرد و انسان در جایگاهی قرار گرفت که ساختارها را فهمید و با تفکر شد معمار و طراح ادامه مسیر خودش، پس اگر بخواهم جمعبندی کنم حرکت یعنی جابجایی امواج حتی قبل از اینکه به ذرات و جهان فیزیک تبدیل بشود مانند اندیشیدن ما که حرکت امواج است، در ادامه میگوید امواج چون گردباد از سما به زمین فرود میآید این از چندین جهت قابل برسی هست، شکل دی ان ای را دیدیم؟ مثل نردبانی هست که پیچ میخوره و میره جلو و جالب که وقتی امواج تحت تأثیر انرژی قرار میگیرند و منبع حرکت امواج و جابجا شدن امواج که شکل میگیرد منبع آن انرژی است و تمام هستی از یک منبع انرژی، انرژی دریافت میکنند جناب مهندس گفتن وقتی یک گردو را میکاریم انرژی از خاک میگیرد و درونش زایش شکل میگیرد و بشمار نسخه از خودش را تولید میکند، این را بدانیم که ساختارها که شکل میگیرند بهتنهایی دارای معنی و مفهوم است ولی گرد هم که میآیند یک معنای بزرگتر را میسازند مثلاینکه بگوییم انسان چشم دارد گوش دارد پا دارد و تکبهتک میتوانیم آنها را تعریف کنیم اما گویی یکدست بهتنهایی خودش صاحب ساختار نیست شکل دارد شمایل دارد اما تا به تن وصل نشود ساختاری شکل نمیگیر، در ابتدا یک وحدتی بوده نیروی اصلی بوده که همه این اعضا درونش وجود داشتند مانند خاک که از آنیک بار درخت بیرون میآید یکبار گل و گیاه و حیوان و انسان شکل میگیرند و تمام هستی، پس ساختارها معمولاً مجموعهای گرده هم آمده ایست از هستی که از وحدت به کثرت آمده است، وقتی ذرات کنار هم قرار میگیرند ساختار شکل میگیرد و اینکه میگوید با حرکت راه نمایان میشود با آن حرکت ساختار پدید میآید و مؤلفه حرکت در انسان تفکر او هست و سیر تکامل انسان را که نگاه کنیم به این موضوع خواهیم رسید بنابراین وقتی وارد کنگره شدیم و این اطلاعات به ما دادهشده این دادهها را کنار هم قراردادیم بهوسیله تفکر و متوجه درستی آن شدیم و ادامه دادیم و به نتیجه هم رسیدیم و این به عبارتی میتواند سادهترین تعریف از وادی هشتم باشد.
تهیه و ارسال متن: مسافر سعید لژیون یکم
مرزبان خبری: مسافر مجید
- تعداد بازدید از این مطلب :
1860