هفتمین جلسه از دوره هشتاد و سوم از سری کارگاههای آموزش خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران آقا نمایندگی شادآباد با نگهبانی مسافر ایوب، دبیری مسافر مجید و استادی مسافر جمال با دستور جلسه «وادی هشتم: با حرکت راه نمایان میشود» در روز چهارشنبه ۱۶ مهرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان جمال هستم یک مسافر، جلسه امروز وادی هشتم است. با حرکت، راه نمایان می شود.
قبلا من در زندگی ام هر حرکتی میکردم مثمر ثمر واقع نمیشد و همیشه در کارهایم به مشکل برمیخوردم، و با چالشهای گوناگون روبرو می شدم و کارهایم نیمه تمام می ماند.
یکی از کارهای نیمه تمام من این بود که میخواستم مواد را کنار بگذارم. آن زمان در اردبیل سکونت داشتم . بخاطر اینکه ترک کنم و کسی مرا نشناسد به مازندران نقل مکان کردم و در آنجا به کمپ رفتم. در آنجا چند نفر از مسئولین کمپ که خیلی هم جثه بزرگی داشتند روزانه چند بار همه افراد مصرف کننده را با خشونت تمام از داخل استخر به طرف حمام روانه می کردند. اگر درخواست سیگار می کردیم به شدت برخورد میکردند .و اگر حرف زیادی میزدیم کتکمان میزدند ، شاید گفتنش صحیح نباشد من بعد از ۲۱ روز که از آنجا بیرون آمدم مثل روانیها شده بودم و بلافاصله بعد از ۲۱ یا ۲۲ روز که از کمپ بیرون آمدم بلافاصله مجدد شروع به مصرف مواد مخدر کردم.
بعد از اینکه از کمپ به خانه برگشتم، برایم جشن گرفتند و نذری پخش کردند، غافل از اینکه خبر نداشتند من در آن جشن فول نعشه بودم.
خدا را شاکرم که این اذن به من داده شده تا در مسیر کنگره قرار بگیرم و الان نزدیک به سه ماه است که رها شده ام و خدا را شکر از تمام آن سختی ها راحت شدم و به زندگی بسیار مطلوبی مشغول هستم و دیگر بیحرمتی به من نمیشود و زندگی ام را با شیوه درست و آموزش گرفتن از کنگره60 به خوبی مدیریت میکنم.
از خداوند خواستارم حرکتها و مسیرهایی را که انتخاب میکنیم در هر موضوعی، که اعتیاد هم یکی از آن موارد است درست و با تفکر باشد.
از اینکه به حرفهای من گوش نمودید از همگی شما ممنونم.

با تشکر از لژیون دوم برای جمع آوری فیلتر سیگار های اطراف نمایندگی


تایپ: مسافر فرهاد و مسافر سعید
عکس و ویراستاری: مسافر صابر
ارسال: خدمتگزاران سایت نمایندگی شادآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
152