English Version
This Site Is Available In English

برای حرکت در مسیر باید فرمانبردار بود

برای حرکت در مسیر باید فرمانبردار بود

بنام قدرت مطلق «الله»

ششمین جلسه از شصت و هفتمین دوره سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران آقا در نمایندگی پرستار با استادی: راهنمای  محترم مسافر محمد علی، نگهبانی: مسافر محترم مرتضی و دبیری: مسافر محترم ابراهیم  با دستور جلسه «وادی هشتم و تاثیر آن روی من» در روز چهارشنبه مورخ بیست و سوم مهر  ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ برگزار گردید.

خلاصه سخنان استاد:

 

سلام دوستان محمدعلی هستم یک مسافر.

متشکرم از آقا مرتضی نگهبان جلسه که به من فرصت و اجازهٔ خدمت در جایگاه استادی جلسه را در روز چهارشنبه دادند. خدارا شکر می‌کنم که در نمایندگی پرستار هستم و امروز نیز آموزش میگیرم.

راجع به دستورجلسه «با حرکت، راه نمایان می‌شود» صحبت می‌کنم. به یاد دارم که در سال گذشته دقیقاً همین دستورجلسه، استاد جلسه بودم و همه‌چیز برایم یادآوری شد. داشتم فکر می‌کردم که واقعاً زندگی‌ام کمی پیچیده و نامشخص شده بود و همه‌چیز حول خودم می‌چرخید. به این فکر می‌کردم که چه کاری باید انجام دهم و چه کاری را نباید انجام دهم، اصلاً راه چیست و چرا شرایط به این صورت است.

پس از جلسه که هوا نیز بارانی بود، کمی با خودم فکر کردم و دریافتم که گاهی انسان اسیر دانسته‌هاست. جایی که باید در آن حرکت کنم مانند رودخانه‌ای است که به جریان خود ادامه می‌دهد و فقط کافی است بر روی آن شناور باشم. این صدا که به من می‌گفت «کافی است شناور باشی» مربوط به پارسال بود.

به عنوان مثال در کنگره زمانی که وارد می‌شوم نیازی نیست زیاد دست و پا بزنم یا برای یافتن مسئله‌ای خاص زیاد جستجو کنم. بیشتر باید شناور باشم و از مسیری که رودخانه برایم تعیین کرده لذت ببرم. گاهی وارد مکانی می‌شوم که قوانین، آداب و رسوم، مهر و محبت، و حساب و کتابش کاملاً مشخص است. گاهی واقعاً متعجب می‌شوم که چرا همه‌چیز منظم است، زیرا خارج از اینجا ناآرامی بسیاری وجود دارد و گاهی نمی‌دانم حرکت چیست و با حرکت راه نمایان می‌شود به چه معناست.

اما واقعاً از اولین روزی که در کنگره سفر کردم و نام مسافر بر ما گذاشته شد، متوجه شدم که در این شهر انسان برای سفر کردن نباید زیاد تلاش کند یا با چیزی مقابله نماید. زیرا به محض حرکت در خلاف جهت رودخانه یا با سنگی برخورد می‌کند یا با کلوخی یا فشار آب آزارش می‌دهد و اجازهٔ مقابله یا زور زدن را به او نمی‌دهد.

در وادی هشتم نیز سه پارامتر بسیار زیبا بیان شده است: باید ببینم هدفم چیست و آیا خواستنی است یا نه؟ گاهی انسان خودش نمی‌داند چه می‌خواهد. گاهی منِ محمدعلی خودم نمی‌دانم چه می‌خواهم و باید کمی بنشینم و فکر کنم. در ابتدا به ما آموزش داده می‌شود که کمی تفکر کنیم و ببینیم خواسته‌مان چیست. پیش از آن نیز باید در نظر داشته باشیم که یک مسافر در روز اول حال خوبی ندارد. من خودم در روز اول حال خوبی نداشتم و تنها کاری که کردم گوش دادن به صحبت‌های راهنما بود. هرچه می‌گفتند می‌گفتم چشم، حتی گاهی با راهنمای دیگری می‌نشستم و صحبت می‌کردم و از صحبت‌هایشان لذت می‌بردم. این لذت از این باور ناشی می‌شد که هرچه راهنما به من می‌گوید خوب است.

اکنون می‌خندم و چیزهایی از گذشته یا مرزبانان را به خاطر می‌آورم. اما واقعیت این است که انسان باید در مسیر از آنچه راهنمایان به او می‌گویند لذت ببرد تا مسیر حرکتش مشخص شود. این پارامتر اول بود. پارامتر بعدی این است که وقتی هدف مشخص شد باید برای آن تلاش کنم و این تلاش به نتیجه می‌رسد. مانند آبی که به دنبال گودال یا همان رودخانه می‌گردد. رودخانه مسیر خود را دارد. با اختلاف پتانسیل نیز برای ادامهٔ حرکت مواجه هستیم که این پارامتر دوم محسوب می‌شود. پس از آنکه مشخص شد به عنوان مثال در کنگره۶۰ بر سفر به عنوان اولین و مهم‌ترین اصل تأکید می‌شود. زیرا سفر خوب موجب می‌شود آن انسان به‌درستی شکل بگیرد و زندگی‌اش برای همیشه متحول شود. منظور از همیشه مفهومی فراتر از زمان است؛ گاهی از آن با عبارت ازل تا ابد یاد می‌شود. پس از سپری کردن یک سفر موفق و رهاشدن حتی اگر مرگ رخ دهد و دوباره زندگی آغاز شود، آن نیکی و ویژگی‌های مثبت در درون فرد باقی می‌ماند. چنانچه در وادی هشتم اشاره شده، خوبی و نقاط مثبت در درون انسان ماندگار می‌شوند حتی اگر به دنیاها یا ناشناخته‌های دیگر وارد شویم و با مسائل تازه‌ای روبرو شویم که اکنون برایمان مبهم هستند. درک بهتر این امور مستلزم داشتن سفری خوب است.

این یعنی «با حرکت، راه نمایان می‌شود». کنگره همه چیز را برای ما منظم و آماده کرده است. اگر می‌خواهی با حرکت راهت روشن شود، اگر می‌خواهی سفر موفقی داشته باشی باید فرمانبردار و خدمتگزار باشی. پارامتر سوم نیز بسیار حائز اهمیت است. گاهی دیده‌ام که دوستان در لژیون می‌نشینند و دقیقاً با حضور در آنجا این مسائل برایشان رخ می‌دهد. برای مثال در میانهٔ سفر دوم زمانی که سفر در حال شکل‌گیری است، ناگهان مسئله‌ای مانند یک موقعیت شغلی پیش می‌آید. این امر موجب دوری ما از کنگره و محرومیت از رویدادهای مثبتی می‌شود که پس از سفر اول قرار بود برایم رخ دهند. نیروی منفی اجازهٔ مشاهدهٔ این فرصت‌ها را به من نمی‌دهد و در نتیجه از حقایق و نیازهای واقعی‌ام دور می‌شوم.

این پارامتر سوم بسیار مهم است، زیرا شاهد هستم که دوستان در لژیون حاضر می‌شوند و یک موقعیت شغلی مناسب برایشان پیش می‌آید. کار خوب، امری مثبت است، اما باید در نظر داشته باشم که حرکت من چیست که قرار است راه را برایم نمایان کند؟ کار همواره وجود دارد اما زمانی که مصرف‌کننده بودم آیا واقعاً قادر به کار کردن بودم؟ آیا زمان کافی در اختیار داشتم؟ خیر. قادر نبودم مثلا به طور منظم ساعت پنج صبح بیدار شوم. گاهی دو سه روز پشت‌سرهم می‌خوابیدم و زمانی که بیدار می‌شدم هوا در گرگ و میش بود و تصور می‌کردم صبح است. اما وقتی بیرون می‌رفتم و دیگران را بیدار می‌دیدم تازه می‌فهمیدم که غروب است. آیا چنین فردی واقعاً می‌تواند تشخیص دهد که حتماً باید ساعت پنج بعدازظهر در جایی حاضر باشد؟ خیر. این صفت مصرف‌کنندگی را کنگره۶۰ از من می‌گیرد.

اکنون که این اتفاق رخ داده باید همواره زمان را مد نظر داشته باشم و به زمان احترام بگذارم. حتی یک دقیقه، یک دقیقهٔ بسیار ارزشمند است. یک دقیقه زمان دارای نفسی بسیار ویژه است. زمان موهبتی است که تنها به زمین اعطا شده. همان‌گونه که گفته می‌شود زمین و زمان و گویی زمان، روحی است که در کالبد زمین دمیده شده و من باید از آن نهایت استفاده را ببرم.

به دوستان گفته‌ام که اگر زمان بیست‌وچهار ساعتهٔ خود را به سه بخش تقسیم کنیم به سه دورهٔ هشت ساعته می‌رسیم: یکی اوقات فراغت، دیگری زمان خواب و سومی زمان کار من خواهد بود. اگر خوابم را تنها شش ساعت در نظر بگیرم، در این صورت هجده ساعت زمان در اختیار دارم که مدت بسیار زیادی است. اگر زمان را به رسمیت بشناسیم همان‌گونه که جسممان را به رسمیت می‌شناسیم به قول مهندس، زمان می‌تواند کمک بزرگی برای درک بهتر هستی و رسیدن به جایگاه والاتر باشد.

متشکرم که به صحبت‌های من توجه فرمودید.

 

متن و ویرایش: مسافر محمد علی لژیون نهم

عکس و بارگذاری: مسافر کوشیار لژیون نهم

وبلاگ نمایندگی پرستار

 

 

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .