چهارمین جلسه از دوره پنجاه و هشتم کارگاه های آموزشی عمومی صبحگاهی کنگره ۶۰ ،نمایندگی پارک لاله به استادی راهنمای محترم مسافر محمد، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر کاظم با دستور جلسه« وادی هشتم و تاثیر آن روی من» در روز سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۶ صبح آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر
.jpg)
خیلی خوشحال هستم که امروز در خدمت دوستانی هستم که پراز انرژی هستید، تشکر میکنم از خدمتگزارانی که در پارک لاله حضور دارند و برای افرادی که از اکثر شعبات حضور پیدا میکنند تا خوابشان را تنظیم کنند و انرژی بگیرند زحمت میکشند، از نگهبان جلسه مسافر حسین و دبیر محترم تشکر میکنم که اجازه داد این جایگاه را تجربه کنم و آموزش بگیرم. و اما بابت دستور جلسه این هفته وادی هشتم باحرکت، راه نمایان می شود. در ابتدای وادی از حرکت صحبت میکند و مهمتر از حرکت معمار آن میباشد که منظور همان تفکرات است.
در وادی اول گفته شد؛ وقتی حرکتی باشد اگرچه سازنده هم باشد اما اگر پشت آن حرکت تفکر نباشد انسان به جایی نخواهد رسید. در لژیون خودم چندبار دیدهام که رهجویی ابتدای سفر خوب شروع میکند ولی در ادامه احساس میکنند که به پوچی رسیده و این راهی که انتخاب کرده درست نیست و این دقیقاً به خاطر تفکر نکردن است هر قدر که راهنما به رهجو میگوید دقت کن و در هنگام مشکلات از تفکر خود استفاده کن و تکیه به دیگران نداشته باشید چون اکثراً این فکر میکنند که یکی باید بیاید و دستشان را بگیرد تا از منجلاب خارج شوند و اینطور رهجوها همیشه به مشکل میخورند و همیشه درگیر هستند
، افرادی حالشان خوب است که در مسیر درمان قرار میگیرند و رفته رفته پیشرفت میکنند نقطه تفکرشان بیدار میشود و همیشه چشمشان به پله بعدی میباشد و همیشه منتظر این هستند که ببینند در پلههای بعدی چه اتفاقی میافتد. اینگونه افراد موفق هستند و بهترین راه را پیدا میکنند پارک میآیند و ورزش میکنند و خوابشان را درست میکنند و در محل کار بهتر حضور پیدا میکنند و روابطشان با دیگران بهتر میشود و یکی پس از دیگری این تجربهها را کسب میکنند و به آرامش میرسند.
درسکون جز خرابی هیچ اتفاقی نمیافتد و دانایی متوقف میشود و فردی که حرکت نداشته باشد ضربه میخورد و چیز جدیدی یاد نخواهد گرفت و این مانع رشد و پیشرفت در انسان خواهد شد و بدون حرکت زندگی انسان در باتلاق فرو خواهد رفت در زمان مصرف فکر میکردم همه با من دشمن هستند و کسی نیست که مرا کمک کند اما وقتی که راه کنگره را پیدا کردم و با تمام قوا حرکت کردم و تمام کارهایی که راهنمایم به من گفته بود را انجام دادم و سفر سیگار و ورزش و در ادامه مسیر وارد لژیون سردار شدم و تمام لذتهایی که از بخشیدن و خدمت کردن بود را در کنگره تجربه کردم. امیدوارم بتوانیم در کنگره مسیرها را یکی پس از دیگری یاد بگیریم و در مسیر حرکت کنیم و انسان متفکری باشیم و راجع به حرکتهایی که میخواهیم انجام بدهیم تفکر کنیم.
.jpg)
تایپ/عکس: مسافر محمد
تنظیم و انتشار: مسافر محمد جواد
مرزبان کشیک: مسافر محمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
49